تاکنون با خود اندیشیدهاید که ممکن است به کتاب اعتیاد پیداکرده باشید؟ اگر 15 نشانهای که در این مقاله توضیح میدهیم را داشته باشید؛ قطعاً جزو معتادان به کتابید. لطفاً لگد به عادت خود نزنید، شما و کتابها عالی هستید!
من همیشه معتاد به کتاب بودهام. حس و هیجان لمس کردن کاغذ رمان، بوی کتاب و ... اگر بتوانم بدون خیلی چیزها زندگی کنم، قطعاً بدون کتاب نمیتوانم! نام من مگان است و به اصطلاح «Bookaholic» هستم.اعتیادی که هرکسی به داشتنش افتخار میکند.
اما علائم آن چیست؟
1- نود درصد از لیست آرزومندانه ما، در تولد، کریسمس و شاپینگ، کتابی باشد. نیاز به غذا و لباس در هر انسانی وجود دارد اما اینکه به کتابفروشی رفته و با 5 کتاب بدون برنامهریزی فروشگاه را ترک کنید این میشود ....
2- گفتگوهای خانوادگی اغلب درباره فیلم و برنامههای تلویزیونی است اما به عقیده شما همه چیز به کتاب ختم شده و کتاب میلیونها بار از فیلم و تلویزیون بهتر است. حتی اگر در مورد فیلم همصحبت کنید اشارهای به جملهای از یک کتاب خواهید کرد.
3- دوستان و اطرافیان شما روی دیوار اتاقشان تصاویری از کارکترهای تلویزیونی-سینمایی، شخصیتهای ورزشی و سلبریتیها نصب میکنند اما اتاق شما قفسههای کتاب داشته و پوستر کتابی و تصویری از یک نویسنده روی دیوار نقش بسته است.
4- تعداد زیادی کتاب در اتاقخواب به صورت رهاشده روی زمین، در قفسه لباسها، داخل کشو، میز آرایش و ... رها کردهاید! و با خود میگویید چه کسی میخواهد ببیند؟ چه اهمیتی دارد؟
5- بچهها اغلب لباسهایی که عکس هنرپیشه و ورزشکار و ... دارد را میپوشند اما شما یک لباس معمولی درحالیکه دفتر یا تبلت خود را زیر بغل زدهاید به اطرافیان نگاه متفکرانه انداخته و هرکسی که شما را میبیند، خیال میکند با یک نویسنده روبرو شده است.
6- برخی از بهترین دوستان شما واقعی نیستند. بلکه از داخل کتاب آمدهاند و با آنها همزاد پنداری کرده و بهنوعی در تصوراتتان زندگی میکنید. قهرمانان درون شما ستارگان سینما و موسیقی نیستند یا شاید اصلاً انسان نباشند! به هر حال ممکن است آنها نویسندگانی باشند که شما شخصیتهای داستان خیالی خود را با آن میسازید و جالب اینکه در مشتتان است.
7- ذهن شما درگیر شخصیتهای کتاب شده است مثل هری پاتر، سقوط ستارگان ما و ... اما هیچچیزی شما را شادتر از تمام کردن داستان و خواندن تا انتها نمیکند. سپس فکر میکنید قلبتان شکسته، یا روحتان شفا نمییابد و ... تا اینکه کتاب جدید و موردعلاقه خود را بیابید.
8- همیشه به دوستان خود پیشنهاد کتابی میکنید. آنها میدانند شما بیشتر از بقیه کتاب میخوانید و به همین خاطر خودشان را با اخبار و اطلاعات شما بهروز میکنند. چنین اعتیادی واقعاً جذاب است.
9- آیتمهای موردعلاقه کتابی خود را در اطراف زندگی خود جستجو میکنید. مثلاً جنایات سایبری هنگام رفتن به بانک و ...
10- برای همه موقعیتها نقلقول کتابی در چنته خوددارید. وقتی کسی از یک داستان عشقی برایتان میگوید رفرنس کتابیاش را شما میدهید. مشاوره کتابی بیش از حد میدهید و بهطور مستقیم موضوعات کتابی را مطرح میکنید.
11- رؤیاهای عادی ندارید. جهان را بر اساس آنچه در کتاب میخوانید تصور میکنید.کارکترهای کتابی به خوابتان میآیند و خواب کتابی زیاد میبینید. هر کاری انجام میدهید، مثلاً خوردن سیب مسموم، به این شرط که بگذارند با کتاب تنها باشید!
12- وقتی بزرگشده و بچهدار میشوید علاقهمندید نام بچههای خود را از شخصیتهای کتابی انتخاب کنید: لورا، مگنس، شرلوک و ...
13- از زندگی نرمال و خوردن غذا و ... دست میکشید به این شرط که تمام وقتتان را با کتاب بگذرانید. خورد و خوراک خود را هنگام خواندن یک کتاب مهیج و موردعلاقه فراموش میکنید. نمیخوابید تا کتاب را تمام کنید و بعد میگویید: ارزشش را داشت!
14- خودتان به خودتان پاداش میدهید. مثلاً میگویید وقتی دو فصل از کتاب درسی را خواندم، یک فصل از کتاب رمان را خواهم خواند. البته دوستانتان بیسکویت، یوتیوب و خواب را ترجیح میدهند و شما کتاب موردعلاقهتان را!
15- اگر در حال یخ زدن از سرما هستید و جانتان از کفتان میرود، اول لباستان را آتش میزنید، بعد کفش و کلاهتان را و حتی موهایتان را و در آخر شاید کتابتان را!
نظرات