کتاب در روزنامه فرهیختگان
رمانی که 10 میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رسید
روزنامه فرهیختگان در صفحه ادب و هنر یادداشتی به بهانه درگذشت کالین مکالو منتشر کرده که نویسنده رمان «پرندگان تیغی» است. او بیست و چند جلد رمان غالباً پرحجم دیگر، از جمله چند رمان تاریخی مربوط به رم باستان نوشته که هیچ کدام نه آن شهرت و جذابیت را بدست آورد و نه برای من که برخی را دیدم کشش داشت. رمان «پرنده خارزار» در 1979 نوشته شده و در زمان خود به پدیده ای بدل شد و آن طور که در منابع موجود آمده در سراسر جهان 10 میلیون نسخه از آن به فروش رسیده است.
بافتی یکدست اما متنوع
روزنامه فرهیختگان در صفحه ادب و هنر نقدی درباره نمایشنامه «کوکوی کبوتران حرم» نوشته علیرضا نادری منتشر کرده که قرار است در دل خود بافتی زنانه را روایت کند و در دل این بافت یکدست تنوع ها را هم نشان دهد. تنوع حتی دریک خانواده به وضوح دیده می شود.
کتاب در روزنامه اعتماد
فارابي از مفاخر بزرگ قزاقستان است
روزنامه اعتماد در صفحه اندیشه با دكتر رضا داوري اردكاني، رئيس فرهنگستان علوم گفت و گو کرده كه به تازگي كتاب فارابي وي به زبان روسي ترجمه شده است.
او می گوید: درباره ترجمه كتاب فارابي موسس فلسفه اسلامي به روسي آنچه ميدانم اين است كه كتاب به همت بنياد مطالعات اسلامي در روسيه و رايزني فرهنگي سفارت جمهوري اسلامي ايران در قزاقستان ترجمه و چاپ شده است. قزاقها طبيعي است كه به فارابي تعلق خاطري داشته باشند زيرا مولد فارابي اكنون شهري در محدوده جغرافيايي قزاقستان است. در شهر آلماآتي (مركز سياسي سابق قزاقستان) هم دانشگاه بزرگي به نام فارابي تاسيس شده است. فارابي از مفاخر بزرگ ملت و كشور قزاقستان است. سالها پيش يكي از همكاران گرامي من در فرهنگستان علوم به قزاقها پيشنهاد كتاب «فلسفه مدني فارابي» را داده بود كه به آن توجه شد اما كتاب «فارابي موسس فلسفه اسلامي» را به جاي «فلسفه مدني فارابي» ترجمه كردند كه البته جاي سپاسگزاري بسيار دارد. به هر حال كتابي كه در مسكو ترجمه و چاپ شده بود در دانشگاه فارابي آلماآتي از آن رونمايي كردند (بايد از حضرات حججاسلام دكتر هادوي تهراني و دكتر صابري تشكر كنم). مراسم رونمايي ساده بود و بيشتر حاضران مجلس استادان فلسفه و ايرانشناسان بودند اما مقامات رسمي آن كشور با اينكه مهمانشان يعني نويسنده كتاب فارابي رييس فرهنگستان علوم هم بود، علاقهاي نشان ندادند.
با عينك فلسفه هم ميتوان زيستشناسي خواند
روزنامه اعتماد در صفحه اندیشه با با پريسا صادقي مترجم كتاب «در آمدي معاصر بر فلسفه زيستشناسي» گفت و گو کرده که می گوید: فلسفه زيستشناسي مبحث كاملا نويني است؛ البته اين سخن به اين معنا نيست كه ديدگاههاي فلسفي در مورد زيستشناسي وجود نداشته يا زيستشناسي با فلسفه گره نخورده است. ديدگاههاي فلسفي با علم زيستشناسي پيوند داشتهاند اما از آنجايي كه حتي تا دوران نوين، مرز قاطعي ميان علم و فلسفه وجود نداشته است، اين ديدگاهها منحصرا بهمنزله ديدگاههاي فلسفي شناخته نميشدهاند. نظريههاي ارسطو نيز در باب زيستشناسي، نوعي فلسفه زيستشناسي نيست بلكه او همانند يك زيستشناس تلاش ميكند تا به علم زيستشناسي بپردازد. ارسطو مطالعه بر روي موجودات زنده بهويژه حيوانات را مهمترين اصل در مطالعات نظري خود بر روي طبيعت ميدانست و از همينرو، نتايج پژوهشهاي جانورشناختي او در زمره نخستين پژوهشهاي سازمانيافته و جامع در علم زيستشناسي است. البته ديدگاههاي زيستشناختي ارسطو مبتني بر فلسفه او است اما نتايج مطالعاتش بيش از آنكه شبيه به كارهاي فيلسوفان زيستشناسي باشد شبيه به زيستشناسان است. بنابراين، همانطور كه نويسندگان كتاب فلسفه زيستشناسي معتقد هستند، استقلال زيستشناسي از فلسفه، در پي انتشار كتاب اصل انواع داروين حاصل شد. فلسفه زيستشناسي بيشتر حاصل چالشهايي است كه نظريه داروين به وجود آورد و در اين ميان پرسشهايي براي انسان مطرح شد كه علم زيستشناسي در پاسخگويي به آنها ناتوان بود و در اين ميان، فلسفه زيستشناسي عهدهدار پاسخگويي به آنها شد.
کتاب در روزنامه آرمان
وقتی ادبیات رسانه میشود
روزنامه آرمان در صفحه آخر یادداشتی درباره ادبیات منتشر کرده که در آن می خوانیم: انعکاس حوادث و وقایع تاریخی در شعر و داستان، البته اقضائاتی دارد؛ اما نمودهای روشنی از این اتفاق در آثار ادبی ما به وضوح مشاهده شده است. به عنوان مثال در دوران مشروطه -که شخصا به این دوره تعلق خاطر بسیاری هم دارم- اتفاقات و تحولات اجتماعی و سیاسی در آثار شاعران آن دوره کاملا نمود داشت؛ آنچنانکه امروز میتوانیم بسیاری از اتفاقات زمان مشروطه را در سرودههای شاعرانی مانند ایرج میرزا، فرخی یزدی، ملک الشعرای بهار و بسیاری دیگر از شاعران آن دوره ببینیم. بعد از آن هم تا دهه ۵۰ تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه در آثار شاعران انعکاس پیدا میکرد؛ مسائلی از قبیل مسائل فرهنگی، سبک زندگی، اقتصاد و... مثلا شعر «اسب وحشی» زنده یاد منوچهر آتشی نمادی از این تحولات است؛ یا مثلا شعر «مرد و مرکب» زنده یاد مهدی اخوان ثالث یا شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» از زنده یاد فروغ فرخزاد. در دورههای متاخرتر هم میتوان نشانههای بسیاری در این خصوص یافت؛ آنچنانکه وقایعی مانند جنگ تحمیلی، واقعهای بود که نسلی از شاعران در قبال آن سکوت نکردند و من هم با افتخار یکی از آنان هستم. در این دسته از سرودهها، شعر بستری شد برای انعکاس ایستادگی و مقاومت در برابر ظلم.
کتاب در روزنامه مردم سالاری
براي اين است که زندهايم
روزنامه مردم سالاری در صفحه آخر مطلبی درباره ويسلاوا شيمبورسکا شاعر، مقاله نويس، مترجم بزرگ لهستاني منتشر کرده که در سال 1996 برنده جايزه نوبل ادبيات شد. از جمله آثار مهم اين شاعر به كتابهاي «براي اين است که زندهايم»، «پرسشگري از خود»، «نمک»، «ميشد»، «به هر حال»، «يک عدد بزرگ»، «خواندنِ بيخودي»، «پايان و آغاز»، «از نگاه يک دانه شن»، «صد شعر، صد شادي»، «لحظه» و «دو نقطه» ميتوان اشاره كرد.
کتاب در روزنامه شاپرک
توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی درباره زندگي و آثار محمدرضا باطني منتشر کرده که در آن آمده است: اين استاد پيشگام زبانشناسي دانشگاه تهران، مولف کتاب هاي مرجعي چون «توصيف ساختمان دستوري زبان فارسي» (با هفده بار تجديد چاپ)، «نگاهي تازه به دستورزبان» و «فرهنگ معاصر» (کتاب سال ايران در سال 1994) است. محمدرضا باطني علاوه بر تأليف و ترجمهآثار معتبري در زمينهزبانشناسي، مترجم ده ها کتاب و مقاله در زمينههاي فلسفي و اجتماعي بوده که از آن ميان ميتوان به «ساخت و کار ذهن»، «مقدمهاي بر فلسفه» و «فلسفه هنر نيچه» اشاره کرد. دکتر باطني در سالهاي 72 تا 75 همراه با هيئتي متشکل از کريم امامي، ايرج کابلي، عليمحمد حقشناس، احمد شاملو، کاظم کردواني و هوشنگ گلشيري در نشستهايي به منظور بازنگري در شيوه نگارش و خط فارسي شرکت داشتهاست.
شاخه تخصصي دکتر باطني جامعهشناسي زبان است که هدف آن از مطالعه زبان، شناخت و تحليل جامعهاي است که ظرف زبان مورد نظر است.
سياستمدار رمان نويس
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان نقدی درباره کتاب «داستان مهين بانو» از ميرجعفر پيشه وري منتشر کرده که در آن نوشته شده است: مير جعفر جوادزاده خلخالي معروف به پيشه وري بي شک يکي از چهره هاي جنجالي در تاريخ معاصرايران است؛ عده اي او را خاين مي دانند که در زير پرچم استالين مي خواست آذربايجان را از ايران تفکيک کند و ضميمه خاک شوروي کند عده ديگر برعکس او را خادم بزرگي مي دانند که در سايه فرصتي که ناشي از خلا قدرتي که با رفتن رضا شاه و فرسوده شدن ابرقدرت ها پيش آمده بود مي خواست آذربايجاني سربلند و مستقل به وجود بياورد. در مورد تمام مردان بزرگ و تاريخ ساز اين نظريات متناقض وجود دارد و بايد منتظر ماند تا وقتي که گردوغبار کينه ها و بغض ها فرو نشست ببينيم تاريخ چه نظري خواهد داشت والا تا زماني که مورخان با حب و بغض مي نويسند نوشته شان ارزش تاريخي نخواهد داشت.صاحب اين قلم در پي بررسي شخصيت تاريخي پيشه وري نيست که نه سواد تاريخي آنچناني دارد و نه اين وجيزه مختصر و حوصله روزگار اين اجازه را مي دهد بلکه قلم به دست گرفته است تا پيشه وري را از ديد ادبي بررسي کند. شايد فقط عده بسيار معدودي مي دانند که پيشه وري سياستمدار يک رمان نويس هم بود؛ آنهم رمان نويسي که رمان هاي عاشقانه و پرسوز و گدازي مي نوشت در حد رمان نويسان همدوره اي خود مانند محمد حجازي و حسينقلي مستعان. يپشه وردي در ششمين سال توقيفش در زندان مرکزي نوشتن کتاب مهين بانو را آغاز کرد؛ بهمن ماه هزاروسيصدو چهارده کتاب را شروع کرد و و در تيرماه هزاروسيصدوشانزده در دوجلد رمان را تمام کرد.
نظر شما