در نشست بررسی رمان حسن کیقبادی مطرح شد
حضور نمایندگانی از تمامی طیفهای انقلاب در «شاخههای روز»/ تلفیق عشق، سیاست و مذهب
منتقدان در نشست بررسی «شاخههای روز» بر رعایت جنبههای مذهبی در این رمان و حضور نمایندگانی از تمامی طیفهای شکل دهنده انقلاب اسلامی در آن تاکید کردند.
در ابتدا حسن کیقبادی بخشی از اثرش را برای حاضران خواند و سپس اکبری دیزگاه در سخنانی گفت: رمان را پژوهشی در ذات انسان میدانم که در سایه زندگی صورت میگیرد. رماننویس با این پژوهش پستیبلندی زندگی را معرفی میکند.
وی سپس به تعریف ویژگیهای مضمونی شاخههای روز پرداخت و اظهار کرد: شاخههای روز را میتوان از دو جنبه دینی و سیاسی نقد کرد. تاکنون آثار ادبی بر اساس گفتمان دینی نقد نشدهاند. همچنین این کتاب از بعد زندگی و عشق نیز قابل بررسی است.
اکبری دیزگاه، سپس به نقد مذهبی از شاخههای روز پرداخت و گفت: هر دینی را میتواند از هفت منظر بررسی کرد. فکر میکنم بعد سیاسی اجتماعی دین در «شاخههای روز» پررنگتر است. در رفتارها و کردارهای سید باقر که به نوعی رهبری مردم شهر سبزوار را به دست میگیرد، مشخصتر است. این گونه رفتار دینی در گودرز و عبدالرحیم هم دیده میشود. بعد شعائر دین هم در مراسمهای ماه مبارک رمضان، جدا کردن محرم و نامحرم در عروسیها، شعرهایی که در جشنها خوانده میشود و حضور امامزاده شعیب نمایان است. همچنین میتوان بعد اخلاقی دین را هم رصد کرد. در رفتار عبدالرحیم این بعد بیشتر دیده میشود. کمک وی به فقیران، گرایشهای دینی اخلاقی سرگرد. جنبه فقهی اخلاقی دین هم در رفتار گودرز با نامحرمها دیده میشود. نویسنده هیچ شعاری در تایید دینداری و دینورزی این افراد نمیهد.
این منتقد ادبی ادامه داد: گفتمانهای عاشقی که در فرمت کلاسیک ادبیات ایران است، در «شاخههای روز» دیده نمیشود و ما با عشقی درویشانه و لوتیمنشانه مواجهیم. نویسنده توانسته عشق و سیاست و نیز سیاست و مذهب را به زیبایی تلفیق کند. معمولا در رمانهای انقلابی گفتمانها سیاسی است. به نظر من میتوان گفت که رمان انقلاب تازه دارد نوشته میشود و «شاخههای روز» از نخستین قدمهای رمانهای انقلابی، به معنای رمانی همه جانبه است.
وی تفاوت اصلی انقلاب اسلامی با دیگر انقلابها در محوریت دینی آن دانست و گفت: بر همین اساس، در شاخههای روز، رفتار و کردار و برخورد دینی در شخصیتها نمود دارد. ذات هر انقلاب و تغییر قربانی کردن است آن هم قربانی کردن صالحترین. قربانی شدن سرگرد کیمیا نمونهای از این رسم تاریخی است. دو داستان به صورت موازی روایت شده است. در این دو داستان، انقلاب بسیار پررنگ و زیبا روایت شده اما روایت دیگر خط مشخصی ندارد و به صورت نقطهچین روایت شده داستان دوم فدای داستان اول کتاب شده است. البته با همین ویژگی هم رمان لذتبخشی است.
علیالله سلیمی هم در این نشست گفت: از خواندن «شاخههای روز» لذت بردم. رمان «شاخههای روز» از مولفههای شناختهشده رمان انقلاب برخوردار است. جامعه انقلابی ایران در آستانه سال 1357 را به تصویر میکشد. سوالی که هر مخاطب آثار انقلابی میتواند بپرسد این است که آیا همه گروهها، نمایندگانی در این رمان دارند یا خیر؟ تقریبا همه طیفهای سهیم در انقلاب در «شاخههای روز» نمایندگانی دارند. فکر میکنم رمان میتواند به دیگر زبانها هم ترجمه شود زیرا به افرادی که شناختی از انقلاب ندارند کمک میکند بسیاری از مولفههای انقلاب اسلامی را بشناسد. به همین دلیل، رمان برای مخاطبان نسل جدید بسیار جذاب است. اوجو فرودهای داستان و جنبههای عاطفی در داستان بسیار است.
این داستاننویس و منتقد ادبی، ادامه داد: رمان دو داستان موازی است که قصه دوم بیشتر به نظر ذهنی است. در حالی که قصه اصلی کتاب، رخدادهای انقلاب است و قصه دوم در زمان کنونی و تهران میگذرد. نویسنده در ترکیب کردن دو قصه خیلی موفق نبوده است.
سلیمی افزود: نخستین سوال برای مخاطبان این است که انقلاب چرا اتفاق افتاد؟ در این رمان به این بخش پاسخی داده نشده است. نابرابری و ظلمی که به مردم روا شده که زمینه بروز انقلاب اسلامی است، در رمان دیده نمیشود. همچنین، بخشهایی از رمان چندبار تکرار شده است. داستان رئال پیش میرود. تصویر کردن شخصیتهای خاکستری مخاطب را میآزارد. سرهنگ منوچهر وقتی از پیشینه خود صحبت میکند، مادرش را فردی ناپاک معرفی میکند و در نتیجه انجام هر کاری از خود را بعید نمیداند. برای مخاطب نمیتواند باور پذیر باشد که فردی برای توجیه عمل خود قداست مادرش را زیر سوال ببرد. ویرایش کتاب نیز پر از اشکال است و باید ناشر توجه بیشتری به این امر میداشت.
شاخههای روز را انتشارات شهرستان ادب، در سال 1393 منتشر کرده است.
نظر شما