پنجشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۱
نقد سالم از شتابزدگی مولفان جلوگیری می‌کند/ اهمیت مثلث تسلط به زبان مبدا، مقصد و محتوای کتاب برای مترجم

در مراسم رونمایی از «فصلنامه نقد کتاب هنر»، دکتر مهدی حسینی از مثلث شناخت زبان مبدا و مقصد و محتوای کتاب گفت و صالح طباطبایی از نقدهای ارزیابانه و ارتباط نقد کتاب و هنر. کامران افشار نیز با اشاره به خالی بودن نقد سالم در ایران، گفت: مولف نباید گمان کند که به محض فراهم شدن فضای سیاسی یا اجتماعی خاص و پیدا شدن ناشر، می‌تواند به سرعت کتابی را منتشر کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) مراسم رونمایی از «فصلنامه نقد کتاب هنر» با حضور دکتر مهدی حسینی، کامران افشار و صالح طباطبایی صبح امروز، پنجشنبه 16 بهمن، در سرای اهل قلم برگزار شد.
 
لزوم اشراف منتقد  به موضوع اثر

در این نشست دکتر مهدی حسینی گفت: سابقه ایجاد «فصلنامه نقد کتاب هنر»، به کتاب ماه هنر بازمی‌گردد. تا خرداد امسال کتاب ماه هنر هر ماه به طور منظم به چاپ می‌رسید که در آن بیش از همه، مقالات مربوط به هنر و خصوصا هنرهای سنتی، خوشنویسی، نگارگری و صنایع دستی منتشر  و در کنار آن تعدادی از کتاب‌های هنری نیز معرفی می‌شد.
 
وی با اشاره به شماره نخست «فصلنامه نقد کتاب هنر» توضیح داد: کتاب ماه هنر، اکنون در حال تغییر کلی و ماهوی است و محتوای آن متناسب با عنوان آن است. فصلنامه هنر وقتی وارد دنیای هنر تجسمی می‌شود، باید صورتی علمی به خود بگیرد. به نظرم امروز جای فصلنامه‌ای که کتاب‌های هنری را بررسی کند، خالی است زیرا  برخی کتاب‌های هنری همزمان از سوی چند مترجم ترجمه می‌شوند و به بازار کتاب راه می‌‌یابند. البته اشکالی بر مترجمان این آثار نیست زیرا کپی‌رایت در کشور ما جایگاهی ندارد و نویسندگان و مترجمان از وضعیت یکدیگر ناآگاهند. در اولین شماره «فصلنامه نقد کتاب هنر» این مسائل به شکل بی‌طرفانه‌ای نقد و بررسی شده‌اند. برای نقد آثار ترجمه‌شده لازم است منتقد علاوه بر تسلط به زبان مبدا و مقصد باید به محتوای موضوع اشراف کافی داشته باشد.
 
حسینی با اشاره به لزوم پایبندی به اهمیت مثلث شناخت زبان مبدا و مقصد و محتوای کتاب افزود: مرحوم کریم امامی که از مترجمان بنام ما هستند، همواره به من توصیه می‌کرد: شما که انگلیسی می‌دانی، باید زبان فارسی خود را نیز تقویت کنی. ولی مبادا به سراغ حوزه‌ای بروی که از محتوای آن ناآگاه باشی زیرا در این صورت دچار اشتباهات عجیبی خواهی شد.
 
وی در انتقاد به کتاب ماه هنر گفت: یکی از اشکالات کتاب ماه هنر این بود که محتوای کتاب باید در طی یک ماه آماده می‌شد. البته همواره در ماهنامه مسولان تحریریه بیش از 15 روز فرصت برای تهیه و آماده‌سازی مجله ندارند. در فصلنامه، فرصت دو ماهه‌ای برای نویسندگان و منتقدان وجود دارد تا با کتاب‌های جدید بیشتر آشنا شوند و با دقت بیشتری به بررسی ابعاد مختلف کتاب بپردازند. این زمان بیشتر موجب می‌شود همان تعداد اندک هنرمندانی که اتفاقا یا مشغول تدریس هستند یا انجام کارهای هنری، فرصت کافی برای نقد و بررسی کتاب بیابند.
 
تألیف کتاب مسولیت سنگینی بر عهده نویسنده می‌گذارد
کامران افشار، سخنران دیگر این نشست عنوان کرد: این روزها اطراف دانشگاه تهران موسساتی وجود دارد که خیلی جدی مشغول نوشتن پایان‌نامه و رساله دکتری با قیمت‌های مختلف هستند. اخیرا در کارهای عملی رشته‌هایی مانند گرافیک نیز دانشجویان طرح‌های مورد نیاز خود را از منابع اینترنتی به دست می‌آورند. امروز شاهد نوعی سهل‌انگاری فرهنگی نیز هستیم زیرا برخی می‌خواهند بسیار سریع و بدون دقت کافی کتاب منتشر کنند. در گذشته افراد برای تهیه منابع مکتوب زمان‌های زیادی را صرف می‌کردند. گرچه تکنولوژی موجب سهل‌گیری‌های فراوانی شده ولی از طرفی از میزان وسواس کسانی که کتاب می‌نویسند، کاسته است.
 
وی افزود: در موقعیت امروز، جای نقد سالم خالی است تا مولفان پیش از چاپ کتاب بدانند که اثرشان به طور جدی نقد و بررسی می‌شوند. مولفان نباید دنبال چاپ سریع کتاب باشند. یعنی مولف نباید گمان کند که به محض فراهم شدن فضای سیاسی یا اجتماعی خاص و پیدا شدن ناشر، می‌تواند به سرعت کتابی را منتشر کند. در دهه‌های اخیر فراوان با این مسأله مواجه بوده‌ایم.
 
وی درباره مسولیت نویسندگی گفت: تألیف کتاب مسولیت سنگینی بر عهده نویسنده می‌گذارد. منتشر شدن کتاب تأثیر بسزایی در جامعه می‌گذارد. پس در این شرایط داشتن مجلاتی با نقد سالم، بسیار ضروری است تا از مشکلات چاپ و تألیف کتاب تا حدی کاسته شود.
 
ارتباط میان نقد کتاب و نقد هنری
صالح طباطبایی، مترجم، در ادامه این نشست درباره نقد کتاب گفت: سوال این جاست که بین نقد کتاب و نقد هنری چه ارتباطی می‌توان برقرار کرد؟ از حدود پنج دهه قبل، به ویژه در ایالات متحده امریکا نهضتی در نقد ایجاد شد، که در آن به این نتیجه رسیدند که نقد نباید به ارزیابی کتاب بپردازد. نقد حداکثر باید تحلیل و توصیف کند و نه این که بگوید فلان اثر خوب است یا بد. این درست بر خلاف معنایی است که از نقد در فارسی در ذهنمان داریم. نقد یعنی سره را از ناسره شناختن.
 
وی افزود: حدود هشت سال پیش در یک ارزیابی در ایالات متحده امریکا، از میان منتقدان فعال در زمینه هنر، بیش از 70 و چند درصد مدعی بوده‌اند که کم‌اهمیت‌ترین جنبه کارشان ارزیابی است. کسی که نقد را در جهان غرب دنبال می‌کند، به این نتیجه می‌رسد که نقدهای ارزیابانه، سلیقه‌ای است.
 
وی با بیان این پرسش که «چه معیاری وجود دارد که اثری را بزرگ حساب کنیم؟» گفت: منتقدان معتقدند که خوب ارزیابی کردن یک اثر، بیانگر سلیقه آن منتقد است. آنها کار نقد را به توصیف و تبیین منحصر کرده‌اند. در ایران فلسفه نقد یا فرانقد نداریم و آموزش داده نمی‌شود. در حالی که در غرب رشته‌ای به نام فلسفه نقد وجود دارد.
 
مترجم کتاب «درباره نقد» اثر نوئل کارول ادامه داد: اگر کتاب اثر ادبی باشد، اثر هنری نیز به‌شمار می‌آید و نقد کتاب، شامل نقد هنر خواهد شد. چگونه می‌توان نشان داد که ترجمه یک اثر ادبی، خود اثر ادبی است؟ چگونه می‌توان نشان داد که ترجمه داستان‌های فرانتس کافکا نوعی اثر ادبی و هنری است؟ آیا آثاری که از کتاب‌های غیر ادبی ترجمه شده‌اند (مانند ترجمه دایره‌المعارف‌ها) نیز در نقد هنر باید مورد بررسی قرار بگیرند؟ چطور می‌توان نقد کتاب را به نقد هنر مربوط کرد؟
 
وی در پایان گفت: اگر ارزیابی را بخشی از هنر و نقد هنر بدانیم، در این صورت می‌توانیم بین نقد کتاب و نقد هنری ارتباط برقرار کنیم، حتی اگر اثر ترجمه‌شده ما ارزیابانه نباشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها