فریبا مرادپور در پیشگفتار این کتاب با اشاره به اهمیت و جایگاه عقل در آیات قرآن، راه ورود به معرفت کتاب خدا را عقل معرفی و تأکید میکند که بیدلیل نیست که خدای سبحان در قرآن کریم بیش از 49 بار به «تعقل» و بیش از 18 بار به «تفکر» دعوت کرده و بارها صاحبان خرد را با عنوان زیبای «اولوالالباب» ستوده و شایسته بشارت خویش دانسته است.
مؤلف در این کتاب واژه عقل را در سه فصل بررسی کرده است. در فصل نخست به بررسی و تحلیل حوزه معنایی «عقل» در قرآن کریم و نیز بررسی واژگانی که از نظر لغت و اصطلاح با «عقل» قرب معنایی دارند، بیان تفاوت واژههای مترادف با عقل، بیان واژههای متقابل با عقل، بررسی موارد کاربرد مشتقات عقل (تعقل در آیات تکوینی و آیات تشریعی) و بیان خصوصیات عقلانی مومنان،کافران، منافقان و راههای تقویت عقل پرداخته است.
فصل دوم کتاب به آیاتی که محور معنایی آن یکی از مشتقات عقل است به تفصیل و به همراه نظر مفسران بزرگ پرداخته است. در این فصل به تشخیص نویسنده موارد کاربرد و استعمال خردورزی در آیههای قرآن کریم بررسی شده و تمامی مواردی را که قرآن کریم به تعقل و اندیشه در آن دعوت کرده است در یک جا جمع آورده است تا خواننده بیشتر به مطالب آنها توجه کند.
کتاب در فصل سوم به ذکر نکات بلاغی و ادبی آیههای مرتبط با حوزه معنایی عقل اختصاص دارد. نویسنده کتاب معتقد است که وجه تمایز این کتاب نسبت به سایر تألیفات در حوزه خردورزی، فصل دوم و سوم آن است زیرا در فصل دوم، آیات خردورزی از نگاه مفسران معتبر بیان و در فصل سوم نکات بلاغی و زیبا شناسی آیات وارد شده است.
همه سعی فریبا مرادپور در تألیف کتاب «حوزههای معنایی عقل در قرآن کریم» این بوده که نواقص و کاستیهایی را که در تألیفهای دیگر مرتبط با حوزه عقل وجود داشت، برطرف کند هر چند که اذعان دارد دامنه آیات خردورزی در قرآن کریم آنقدر گسترده است که حق مطلب در این کتاب یکجلدی ادا نخواهد شد.
گزیدهای از کتاب
نویسنده کتاب در بخشهایی از فصل دوم که به بررسی محور معنای خردورزی در قرآن کریم پرداخته، از تهدید و ترور به عنوان آسیبهای نادانی نام برده است و مینویسد:
«قالُوا یا شُعَیْبُ ما نَفْقَهُ کَثیراً مِمّا تَقُولُ وَ إِنّا لَنَراکَ فینا ضَعیفاً وَ لَوْ لا رَهْطُکَ لَرَجَمْناکَ وَ ما أَنْتَ عَلَیْنا بِعَزیز
گفتند: «اى شعیب! بسیارى از آنچه را میگوئى، ما نمى فهمیم! و ما تو را در میان خود، ضعیف مى یابیم؛ و اگر (به خاطر) قبیله کوچکت نبود، تو را سنگسار مى کردیم؛ و تو در برابر ما قدرتى ندارى.»
این آیه نمونه عینی از رویگردانی مشرکان از سخن حق را بیان میدارد. مشرکان نه تنها سخن حق را فهم نمیکنند بلکه اگر آن را ضعیف بیابند حتی حاضر به مقابله و رویارویی با اهل حق هستند. بعد از آن جناب شیعب (ع) با مردم خود سخن کرد و حجت بالغ خویش را به آنان رساند. مشرکان دیدند در برابر گفتار منطقی او سخنی ندارند و به هیچ وجه نمیتوانند از راه استدلال ...، او را از رسالت خود باز دارند. از این رو گفتند ای شعیب! تو حرفهایی میزنی که هیچ فایدهای در آن نیست و ما آن را نمیفهمیم. ما تو را در بین خود ضعیف میبینیم و کلام تو را نمیفهمیم اما مراعات بزرگی و پیری تو را داریم. آنان در مورد سخنان شعیب هیچ تفکر نمیکردند و از عقل خود در فهم معانی او کمک نمیگرفتند. آنان آن بخش از سخنان شعیب را نامفهوم میدانستند که گزارههای دینی و نبوت او را شکل میداد و به شعیب میگفتند: تو از مقابله با ما ناتوانی و اگر عشیره تو نبود، سنگسارت میکردیم تا زنده نباشی.» (ص 215)
کتاب «حوزههای معنایی عقل در قرآن کریم» برای نخستین بار توسط انتشارات نیکفرجام در 215 صفحه به بهای 20هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما