سه‌شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۷
زنوزی جلالی: حداقل وظیفه نویسنده نشان‌دادن انسانیت انسان است/ آموختن نویسندگی یعنی یادگرفتن آداب دروغ‌گویی!

زنوزی جلالی، در کارگاه داستان‌نویسی گفت: قلمی که جز در راه نشان دادن حقیقت بنویسد، قلم منحرفی است. تبدیل به تخدیر می‌شود انسان را سرگرم می‌کند که همه چیز را فراموش کند. در حالی که حداقل وظیفه نویسنده نشان دادن انسانیت انسان‌هاست. نوشتن را دست کم نگیریم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) کارگاه داستان‌نویسی حانه کتاب، عصر گذشته 27 بهمن 1393 با تدریس فیروز زنوزی جلالی در سرای اهل قلم برگزار شد.
 
زنوزی جلالی در این برنامه گفت: نویسنده پس از آن‌که به مرحله پختگی رسید، نباید به هر موضوع دم دست و ساده‌ای تن دهد. «تنهایی» یکی از نیرو‌مندترین موضوع‌هایی است که می‌توان به آن پرداخت؛ مشروط بر این که این تنهایی را لمس کرده باشیم. اگر ما به گونه‌ای توانسته باشیم تنهایی را به معنای واقعی لمس کرده باشیم متوجه می‌شویم که چه موضوع تکان‌دهنده‌ای است و تا چه اندازه جای کار کردن دارد؛ به شرط آن‌که بتوان از زاویه تازه‌ای به آن پرداخت.
 
وی با بیان این‌که مساله تک افتادگی در آثار بسیاری از نویسندگان بزرگ چون مارکز هم دیده می‌شود، افزود: نویسندگانی که می‌توانند این لمحات و لحظات را در موقعیت‌های گوناگون احساس کنند اگر شخصیتی را به تصویر بکشند که به هر نحوی به ته خط رسیده است بسیار موضوع خوبی برای پرداخت داستانی دارند.
 
این مدرس داستان‌نویسی، به هنرجویانش توصیه کرد: شما هم امتحان کنید و ببینید که آیا می‌توانید به زیر پوست چنین شخصیت‌هایی بروید و از چشم آنها دنیا را ببینید؟ این خیلی نکته مهمی است. ‌ سعی کنید از زاویه دید پیرزنی که دچار فراموشی شده، دنیا را ببینید و تصویر کنید.
 
وی در ادامه با پرسیدن این سوال که «ما برای چه می‌نویسیم؟» توضیح داد: می‌گویند نویسندگان بزرگ، دروغگویان بزرگی هستند. ما در اینجا در حال آموزش دادن آداب دروغ‌گویی هستیم! موضوع‌های دم دست تکراری ارزش پرداخت ندارند. به جای مکرر نویسی و پرگویی، نقطه عطف خاص و ناپاکی‌های افراد را به نمایش بگذاریم. لازم نیست در نوشتارمان شعار بدهیم. همین‌که نویسنده بتواند در یک بزنگاهی بخش پلشتی از شیوه زندگی بشر را به او نشان بدهد، موفق بوده است. داستان مانند آینه‌ای است که نویسنده به دست مخاطب می‌دهد تا او چرکناکی‌ های خود را ببیند. او خود مختار است که این ناپاکی را اصلاح کند یا در آن بماند.
 
وی با تاکید بر این‌که نوع نگاه نویسنده به ادبیات بسیار مهم است، ادامه داد: حتی درباره شاعر بلند‌آوازه‌ای چون حافظ، بررسی کرده‌اند که چرا  او که در زمانه ظلم و جور بوده، فقط از لطایف و گل و بلبل سخن گفته است؟ چرا تعهد سیاسی نداشته است؟ از آن‌ جایی که نویسنده به زمانه خود متعهد است، باید پلشتی‌های انسان زمان خود را نمایش دهد یا دست کم افراد را به فکر وا دارد که آیا او نیز دچار این زشتی‌ها هست یا نه؟
 
زنوزی جلالی از داستان «دوشنبه‌های دوست‌داشتنی» به عنوان داستانی زیبا با موضوع تنهایی یاد کرد و گفت: هیچ‌گاه این داستان را فراموش نمی‌‌کنم. نوشتن از این موضوع کار دشواری است. داستان بلند ««مرگ ایوان ایلیچ» تولستوی را بخوانید و ببینید او لحظات مرگ ایوان را چقدر زیبا توصیف کرده است! نویسنده باید به عمق این لایه‌ها برود و بداند چه می‌خواهد بنویسد.
 
وی گفت: اگر نویسنده آن تنهایی را نمی‌فهمد، نمی‌تواند خود را در موقعیت آنها قرار دهد. فراموش نکنید قلمی که جز در راه نشان دادن حقیقت بنویسد، قلم منحرفی است. تبدیل به تخدیر می‌شود انسان را سرگرم می‌کند که همه چیز را فراموش کند. در حالی که حداقل وظیفه نویسنده نشان دادن انسانیت انسان‌هاست. نوشتن را دست کم نگیریم. من معتقدم که نویسندگان بزرگ، رسولان بزرگی هستند. باید چرکناکی‌های انسان‌ها را به آن‌ها نشان دهند.  آیا درصدی از این تعهد را نشان می‌دهیم؟ این جاست که احساس به تحقیق و پژوهش می‌کنیم و نویسندگان بزرگ، در درجه نخست باید محققان خوبی باشند.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها