«در نوك يك بلبل شوريده بُد برگ گلي
برگ زيبا شاهد عشق پريشانبلبلي
نالههاي زار كردي بلبل زيباي زار
شور عشقی كرده بر پا در گلستان غلغلي
گفتم: اي بلبل تو را در حال وصل اين ناله چيست؟
گفت: اين شور و شعف خيزد ز افسونگردلي»
و اين چند بيتي است از غزل يك كودك دهساله كه در سال 1333 در استقبال از یک غزل حافظ سرود و با استعدادي كه در زمينه شعر و ادبيات از خود نشان داد، مورد تحسين اهل ادب قرار گرفت.
دكتر «محمدعلي سجاديه» چشمپزشك، استاديار بازنشسته دانشگاه تهران، شاعر و پژوهشگر تاريخ و زبان است. وي پيش از آن كه خواندن و نوشتن را بياموزد، از ششسالگي علاقه و استعداد خود را در زمينه شعر نشان ميداد به گونهای كه در دهسالگي رسماً غزل و رباعي ميسرود و در مطبوعات آن زمان به چاپ ميرسيد. «سپيده فردا» اولين مجلهاي بود كه اشعار او را چاپ كرد و در معرفي وي نوشت: «بايد پرسيد كه او اين حال را در كجا حس كرده و با چه تخيلات و احلامي سروكار داشته كه چنين پر سوز و گداز ناليده است. آيا در همان گريهها و اشكهايي كه براي بر آوردن هوسهاي كودكانهاش بوده است، اين طور حس كرده؟ تا خود و خواننده اشعارش چه بگويند.»
دكتر سجاديه مترجم اثر معروف «حيدربابايه سلام» شهريار به زبان فارسی است. او اين منظومه را به كمك پروفسور غلامرضا بيگدلي از تركي به فارسي برگردانده است.
ــ علاقه ملي و فرهنگي دليل اصلي گرايش من بود تا در كنار فعاليتهاي علمي و پزشكي به كارهای فرهنگي از جمله ادبيات وزبان نيز بپردازم. من هرگز بين اين دو فاصلهاي نديدم چون مسائل اجتماعي به مسائل پزشكي وابسته هستند. به همين دليل هميشه در هر دو زمينه به پژوهش و تحقيق علمي ـ فرهنگي و انتشار مقاله و کتاب پرداختهام.
محمدعلي سجاديه سال 1323 در تهران به دنيا آمد. اصالت او اراكي و از خانوادهای اهل علم و ادب است. تحصيلات ابتدايي خود را به دليل شرايط كاري پدرش دو سال در تبريز و بعد در اراك گذراند و دوره دبيرستان را در تهران به پايان رساند. سال 1340 از دبيرستان ميراختري ديپلم گرفت و در سال 1341 در رشته پزشكي وارد دانشگاه اهواز شد. وي پس از سه سال به تهران انتقال یافت و چهار سال باقيمانده را در تهران گذارند. در سال 1348 فارغالتحصيل رشته پزشكي دانشگاه اهواز شد. دكتر سجاديه بعد از فارغالتحصيلي به دانشكده پزشكي دانشگاه تهران رفت و در سال 1353 در رشته چشمپزشكي از دانشگاه تهران تخصص گرفت و فارغ التحصيل شد. دكتر سجاديه سالها عضو هيئت علمي دانشكده علوم پزشكي دانشگاه تهران بود و ضمن فعاليتهاي آموزشي، ده سال ریاست بخش درمانگاه فارابي و مسئولیت طب اسلامي وزارت بهداشت و درمان را بر عهده داشت:
ــ حدود پانزده سال با مجله «دانستنيها» به طور پيوسته همكاري داشتم و هر هفته مطلب مينوشتم. مقالههايي را كه درباره فرهنگ ايران به صورت شعر داشتم، بيشتر در «دانستنيها» به چاپ میرسيد. پيش از آن در مجله «وحيد» در زمينه فرهنگ فارسي و فرهنگ ارامنه نيز مقالاتی نوشته بودم. همچنين در سالهاي اقامت در اهواز، سردبير مجله «جنديكا» بودم. دراين مجله مقالات پزشكي چاپ ميشد.
دكتر سجاديه در سالهاي همكاري خود با مطبوعات جز «دانستنيها» با روزنامهها و مجلاتی همچون خاك و خون، وهومن، فروهر، برگ سبز، دانشمند، خواندنيها، مجله دانشكده پزشكي دانشگاه تهران و مجله چشمپزشكي دانشگاه تهران نيز همكاري داشت. او در زمينه علمي و تخصصي نزديك به ده اثر تأليف و ترجمه دارد. آثار ترجمه او از زبانهای فرانسه و انگليسي به فارسي برگردان شدهاند.
«پژوهشي پيرامون پيشگيري و مبارزه با سرطان از ديدگاه دانش پزشكي و آیین اسلام» (اين كتاب به مجموعه تعاليم اسلام اشاره دارد كه چگونه در كاهش سرطان مؤثر است)، «پرسش و پاسخ پزشكي: راهنماي پزشكي براي همگان: بيماريهاي چشم، گوش، حلق و بيني»، «روش شناخت و درمان ميگرن و سردردها»، «پرستاري بيماريهاي چشم و گوش»، «ليزر در پزشكي: كاربرد ليزر در قلمرو دانش پزشكي»، «شناخت، پيشگيري و درمان اعتياد» و ... از جمله تأليفها و ترجمههای وي بهتنهایی یا با همکاری استادان دیگر در زمينههای علمي و پزشكي هستند. همچنين «واژههاي ايراني در زبان انگليسي»، «نفوذ زبان فارسي در زبانهاي مغولي» «پژوهشي در تبار مشترك ايرانيان و تورانيان» و «نياكان سومري ما» از ديگر آثار تأليفی وي در زمينه فرهنگ و زبان فارسي به شمار ميآيند.
از دكتر سجاديه غير از آثار تأليف و ترجمه، دستكم شانزده مقاله علمي در كشورهاي سنگاپور، كانادا، دانمارك، ايتاليا و فرانسه منتشر شده است كه بخشي از آنها در نشریات مركز طبي كودكان و مجلات دانشگاه تهران نيز منتشر شدهاند. او غير از فعاليتهاي فرهنگي و علمي ـ پژوهشي، در زمينه فراگيري زبان نيز بسيار فعال و علاقهمند بوده به گونهای که زبانهاي عربي، تركي، انگليسي، فرانسه، ايتاليايي، روسي، اسپرانتو، عبري، چيني و ژاپني را فرا گرفته است.
پزشکی در دام بیماری
دكتر محمدعلي سجاديه حدود سي سال پيش به بيماري ام اس مبتلا شد و در تمام اين سالها بدون آن كه كسي متوجه بيماري وي شود به كار تدريس، پژوهش و تأليف پرداخت. سه سال پيش ــ پس از بازنشستگي وی ــ اين بيماري عود كرد و در نتيجه، فعاليت و حركت جسمي او با دشواري روبهرو شد. وي به رغم آن كه مانند گذشته نميتواند تحرك داشته باشد، از كار و فعاليت دست بر نداشته است و به كمك دستيارش همچنان به كار تأليف و آمادهسازي برخي آثارش براي چاپ مشغول است. به طور غيرحضوري نیز براي مجله «خواندنيها» مينويسد. از كارهاي جديدي كه در دست نگارش دارد، ميتوان به كتاب «واژهگزيني فارسي» اشاره كرد. در اين كتاب به واژههاي منتخب فارسي كه در پزشكي كاربرد دارند، پرداخته شده است. مثلا براي بيماري «ام اس» واژه «پيخوره» پيشنهاد شده و براي «نبض» واژه «باشانه» كه از «بودن» و «باش» گرفته شده است. به همین نحو واژههاي پيشنهادي ديگري براي انواع بيماريها مانند «آلرژي» و «آنافيلاكسي» در این کتاب آمده است. البته اين موضوع ابتدا به صورت مقاله، آماده و تهيه شده بود كه در حال حاضر براي چاپ به صورت كتاب در دست تكميل و ارائه است. در زمينه علمي و تخصصي نیز در کتابی دیگر به چشمپزشكي پرداخته است كه اين كار نيز در دست تكميل است. از دیگر آثار در دست تألیف او ميتوان به کتابی درباره زبان ايلامي اشاره كرد.
منظومهای برای بردارشدگان
دکتر محمدعلی سجادیه همچنان شعر میسراید و يك مجموعه شعر به نام «شعر دار» را در دست تدوین دارد. در اين اثر به بردارشدگاني پرداخته است که از زمان داريوش تا دوره مشروطيت در ايران به دار آويخته شدهاند. اين شخصيتها از ملكه «هيستيا» شروع ميشوند. هيستيا فرمانرواي سكايي است. «سكا» شهري بود در تركيه فعلي كه در زمان داريوش جزء خاک ايران محسوب ميشد. اين ملكه به دليل ياغي شدن و سپس مغلوب شدنش در يك نبرد با داريوش، اسير و به دار آويخته شد. كتاب با اين داستان به صورت منظوم آغاز ميشود و با اصحاب پيامبر(ص) و اولين مسلمانان به دار آويخته ادامه مییابد و به اصحاب شيخ اشراق ــ سهروردي ــ میرسد و سرانجام به شهداي مشروطه ختم ميشود. از ويژگيهاي اين كتاب بهكارگيري صنعت جناس است. جناس، نوعي صنعت شعري است كه در گونهای از آن، يك واژه در معاني مختلف به كار میرود و تكرار میشود.
دیدار با دکتر محمدعلی سجادیه را با آرزوی بهبود سلامت جسمانی او به پایان میرسانیم.
نظرات