«کاترین نربری» نویسنده «نردبان ماهی» 10 مورد از بهترین کتابهایی را که درباره رودخانهها نوشته شده و الهامبخش او بودهاند، انتخاب کرده است.
«رودخانه کوهستانی» نوشته «نیل ام. گان»
این کتاب داستان «کن» مرد جوانی را روایت میکند که در یک روستای ماهیگیری بزرگ شده و پس از مدتی دوری و تحصیل در دانشگاه روزی به فکر بازگشت به منبع رودخانه وجود خود میافتد و در سن 30 سالگی دوباره به زادگاهش برمیگردد.
«باد در درختان بید» نوشته «کنت گراهام»
صحنه نخستین نگاه مول به رودخانه بسیار زیبا و مسحورکننده است. هنگامی که او میپرسد آیا این رودخانه است و جواب زیبایی دریافت میکند: این برادر و خواهر، خانواده و فامیل، غذا و نوشیدنی و تمام دنیای من است و من چیز دیگری نمیخواهم.
« سه مرد در یک قایق» نوشته «جروم کی جروم»
سه دوست به همراه یک سگ در قایقی تفریحی در رودخانه تیمز از لندن تا آکسفورد به تفریح و بازدید از مکانهای تاریخی و دیدنی میپردازند. این کتاب یک راهنمای بسیار خوب برای گردشگران رودخانه تیمز به شمار میرود.
«دل تاریکی» نوشته «جوزف کنراد»
داستان ملوانی به نام مارلو که از کودکی مجذوب رودی بزرگ است که در منطقهای کاوش نشده در آفریقا جاری است. سالها بعد شرکتی که مأمور کاوش در آن منطقه است، فرماندهی یک کشتی مخصوص حمل عاج را به او میسپارد و او پس از سفری طاقتفرسا سرانجام به کمپ شرکت میرسد اما متوجه گم شدن نماینده شرکت به نام مستر کورتس میشود و به دنبال او میرود... این داستان خواننده را بر سر انتخاب خیر و شر به چالش میکشد و سفری به قلب ناخودآگاه جمعی ما دارد.
«اسکار و لوچیندا» نوشته «پیتر کری»
داستان دو قمارباز که در یک کشتی یکدیگر را ملاقات میکنند و بر سر یک کلیسای شیشهای که لوچیندا به عنوان هدیه برای رقیبش میفرستد شرطبندی میکنند. زبان این داستان مانند تکههای شیشه تیز و شفاف است و هنگام خواندن آن موبی دیک، فیتزکارالدو اثر «هرتزوگ» و هاکلبری فین در ذهن تداعی میشوند.
«خیس آب: سفر یک شناگر در بریتانیا» نوشته «راجر دیکین»
صحبتهای دیکین درمورد شناکردن در آبراههای انگلیس من را که همیشه در استخرهای بتنی شنا کرده بودم به این تفکر واداشت که به شنا نه صرفاً به عنوان ورزش بلکه به عنوان حالتی از حمل و نقل نگاه کنم. این کتاب نقطه نظر نسلی از شناگران را دگرگون کرد و به ما یاد داد به زمین و رودخانههایی که در اطرافمان هستند نزدیکتر شویم.
«تا رودخانه: سفری در زیر سطح» نوشته «اولیویا لیینگ»
شاید یک رابطه شکست خورده و روح ویرجینیا وولف که در رودخانه اوز غرق شد، الهامبخش لیینگ برای دنبال کردن یک رودخانه از منبع آن تا دریا شده باشد. باید گفت لیینگ میتواند یک همراه عالی در سفر باشد: شوخطبع، با معلومات، کنجکاو و مهربان.
«دزد خاطرات: یک سفر رودخانهای در کلمبیا» نوشته «مایکل جاکوبز»
این کتاب داستان سفر جاکوبز از طریق رودخانه ماگدالنا در کلمبیا و تأملی در ترس او از تشدید آلزایمر و فراموشی خاطرات است که با ماجراجوییهایی همراه شده است.
«خوابگردی در سورن» نوشته «آلیس اوسوالد»
شعر اوسوالد بسیار متعالی است و او در این کتاب توصیفی زیبا از یک قدم زدن در امتداد رودخانه سورن را به تصویر کشیده است. این شعر از دیدگاه افرادی که راوی در راه با آنها ملاقات میکند بیان میشود.
«حماسه گیلگمش»
قدیمیترین داستانی که تاکنون شناخته شده مربوط به 1800 سال پیش از میلاد مسیح است که بر روی 11 لوح گلی حک شده و در سال 1853 میلادی در بینالنهرین کشف شده است.
گیلگمش پادشاه و همراه او انکیدو هنگامی که درختان جنگل مقدس را قطع میکنند تا با آنها قایقی بسازند و راهی رودخانه شوند خشم خدایان را برمیانگیزند. گیلگمش در جستجوی زندگی جاودانه با قایق به عالم مردگان میرود اما با از دست دادن گیاه جاودانگی دست خالی بازمیگردد. مردم اوروک با پایان عمر گیلگمش رود فرات را به سمت قبر او هدایت کنند که با این عمل متفکرانه حقایقی مانند پذیرش عواقب ناشی از اعمال فرد، فانی بودن انسان، محدودیتهای بشر و اهمیت زندگی در لحظه در این داستان باستانی به خوبی بیان شده است.
نظر شما