کتاب «جنگ ریگان» با عنوان فرعی «داستان چهل سال مبارزه و پیروزی نهایی وی بر کمونیسم» نوشته پیتر شوایتزر با ترجمه علیرضا عیّاری به چاپ دوم رسید.
ریگان در سال 1975 و زمانیکه 64 ساله بود به فکر نامزدی ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا افتاد. به دنبال این تصمیم و در پی پشت سرگذاشتن ماجراهای مختلف، سرانجام توانست در سال 1980 در رقابت درونی حزب جمهوریخواه بر «جورج بوش» پدر، پیروز شود و سپس در انتخابات ریاست جمهوری 20 ژانویه 1981 در برابر «جیمی کارتر» قرار گرفت و در حالیکه شصت و نه ساله بود به عنوان چهلمین رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا به قدرت رسید. بنابر اظهار بسیاری از صاحبنظران، رونالد ریگان که در سی و پنج سال فعالیت رادیویی و سینمایی نتوانسته بود آنچنان که باید موفقیت تجربه کند، تاثیرگذارترین رئیس جمهوری آمریکا در صحنه داخلی و خارجی شد.
نویسنده در مقدمه کتاب میگوید: «بعضیها رونالد ریگان را جاهل میدانند، بعضی او را به عنوان فردی که موفق نشد به واسطه ضعف بینایی به میدان جنگ برود، ناکام و سرخورده میشمارند و بعضی نیز او را جاه طلب و کسی که صرفا به دنبال شهرت و افتخار آفرینی است معرفی میکنند.» صفحه 7
ریگان فقط نابودی اتحاد جماهیر شوروی را در سر داشت
شوایتزر در بخش دیگری، کتاب پیشرو را داستان یکی از مبارزات حماسی قرن بیستم (جنگ سرد) میداند و میگوید: «این کتاب برگرفته از مکاتبات خصوصی ریگان در طی چهل سال است و شامل اسناد محرمانه شش کشور مختلف، نظرات و بیانات اظهار شده او در خلال دورهای بالغ بر نیم قرن است. این کتاب تصویر مردی در جنگ با سلطه جهانی را ترسیم میکند. ریگان، پرشور و شجاع در طی این مدت فقط نابودی اتحاد جماهیر شوروی را در سر داشت و دنبال میکرد و هدف جدی دیگری نداشت.» صفحه 18
این کتاب مشتمل بر 25 فصل از جمله ارتش یک نفره، شما هم میتوانید آزاد باشید، دستههای کارت در نوارهای پلاستیکی، گلولهای که نام ریگان بر آن نوشته شده بود، معامله، آتش و گرما فولاد میسازند، حرکت به جلو، آتن یا اسپارت، نه چندان مقتدر، انفجارها، گفتار و کردار، دست خدا، آنها نمیتوانند از ادامه راه صرف نظر کنند، یک طرح، شانس یک عمر، جنگ صلیبی، واژگونی بخت و اقبال، مقاومت بی امان، همه چیز به نام صلح، مساعدت ریگان برای روی کار آمدن گورباچف، شیر کهنسال در برابر ببر جوان، دام، دوره ماموریت آزادی، خداحافظ و مروری بر زمان عنوان فصلهای این کتاب هستند.
همسر یک بازیگر بودن یا سیاستمدار؟
نویسنده در فصل نخست کتاب به حضور ریگان در هالیوود اشاره میکند و میگوید: «در ظرف مدت کمتر از یک سال، ریگان متوجه بزرگترین مبارزه سیاسی در هالیوود شد. او ضمن حضور در تمامی جلسات انجمن، خواندن و قرائت مسائل مربوط به دنیای کمونیسم و انجام گفتگوهای پایانناپذیر درباره موضوعات مطروحه و طرح آن با دوستان خود بسیار پرحرارت به نظر میرسید. برای همسر او این مهم یک اشتغال ذهنی پر دردسر بود. او در مدت اعتصاب که ریگان با خود اسلحه حمل میکرد، بسیار ترسیده بود. پس از پایان اعتصاب در هالیوود انتظار داشت زندگی آنها به وضع عادی بازگردد، اما وضعیت به گونه دیگری شد. او با خود فکر میکرد که تعهد کرده است که همسر یک بازیگر باشد و نه یک سیاستمدار.» صفحه 37
نگاه ریگان نسبت به جهان، دیدی توام با ترس و لرز
در فصل ششم کتاب با عنوان «آتش و گرما فولاد میسازد» میخوانیم: «به رغم رسیدگی و توجه به مسائل جزئی و مشکلات جاری، رونالد ریگان از همه موضوعات مربوط به جنگ سرد خبر داشت. نگاه او نسبت به جهان، دیدی توام با ترس و لرز بود. او «ریچارد نیکسون» را از نزدیک نمیشناخت و لذا در مورد رفتار و شخصیت وی بخصوص در هنگام رویارویی با مسائل نگران بود. تردیدها و جاهطلبیهای ریگان برای اینکه به عنوان رئیسجمهور آمریکا مطرح شود، او را مردد ساخته بود. اما با گشتن دور کشور و صحبت درباره موضوعاتی از قبیل جنگ ویتنام، جنگ سرد، مالیات، تعداد کارکنان دولت و لزوم کاهش آن خود را مطرح ساخت، اما رسما نامزدی خود را اعلام نداشته و از طرفی هرگز نیکسون را نیز طی این سخنرانیها مورد انتقاد و سرزنش قرار نداد.» صفحه 122
ادای سوگند ریگان برای ریاست جمهوری
فصل دوازده کتاب با ادای سوگند ریگان برای ریاست جمهوری آغاز میشود و نویسنده آن را این طور بازگو کرده است: «رونالد ریگان بر سکوی مزین به پرچمها و ردیفی از پرچمهای کوچک دارای رنگهای قرمز، سفید و آبی در سمت غرب زمینهای کاخ ایستاد. دهها هزار نفر در بعدازظهر سرد ژانویه برای مشاهده واگذاری قدرت در فضایی که دارای شیب کم و پوشیده از چمن بود، گردهم آمده بودند. ریگان با رعایت ادب ایستاد و دست راست خود را بالا برد. دست چپ خود را نیز بر انجیلی که متعلق به مادرش بود، قرار داد. صفحه کتاب متوجه باب هفتم و آیه چهاردهم بود. «اگر بندگانم، که با نام من فراخوانده میشوند، خودشان را خاضع نمایند، دعا کنند و طالب روی من باشند و از راههای شرارتآمیز خود روی گردانند، آنگاه من از آسمانها میشنوم و گناه آنان را میبخشم و وضعیت آنان را بهبود میبخشم.» صفحه 215
ریگان، شاه فهد و حاکمان سعودی
نویسنده در فصل بیستم کتاب درباره ارتباط ریگان با حاکمان سعودی مینویسد: «در برنامه تنظیمی ریگان، عالیترین سلاح اقتصادی علیه مسکو میتوانست از سوی کشور عربستان سعودی به کار گرفته شود. ریگان در اوایل حکومت خود موفق شده بود تا حکام سعودی را علیه مسکو و به نفع خودش بشوراند. «آلن فایزر» رئیس پیشین دستگاه اطلاعاتی آمریکا در عربستان گفت: «سعودیها یکی از مهمترین مخالفان استراتژی ریگان بودند.» شاه فهد و خانواده سلطنتی از تهدید تحمیل شده متحدین مسکو در منطقه نگران بودند... ریگان در تلاش بود تا ثابت کند متحدی قابل اعتماد میباشد. در سال 1981، او عبور هواپیمای جاسوسی آواکس و سایر هواپیماهای جنگنده به عربستان سعودی را به رغم گروه فشار اسرائیل تایید کرد.» صفحه 380
ریگان برای تثبیت عقاید خود تلاش میکرد
شوایتزر در فصل پایانی کتاب، ریگان را سیاستمداری چیرهدست معرفی میکند و میگوید: «او ارزش نمادها و تصاویر را در آراء برنده درک میکرد. باطن و ذات ریگان پیچیدهتر از آن بود که ظاهرش نشان میداد. او برای تثبیت عقاید خود تلاش میکرد و عقایدش طی دوره زندگی عمومی او تغییر نکرد و یا هیچگاه نکوشید تا آنها را پنهان سازد. وقتی آنها نامناسب بودند به نظر میرسیدند، او سرسختانه به آنها میچسبید. وقتی این افکار را سادهلوحانه مینامیدند، او لبخند میزد و اصرار میورزید.» صفحه 441
بخش پایانی کتاب دربرگیرنده عکسهایی از رونالد ریگان از زمانی که در هالیوود حضور داشته تا دوران ریاست جمهوری و دیدار با شخصیتهای مختلف سیاسی میشود.
چاپ دوم کتاب «جنگ ریگان» با زیر عنوان داستان چهل سال مبارزه و پیروزی نهایی وی بر کمونیسم در 464، شمارگان یکهزار و پنجاه نسخه و بهای 12 هزار تومان توسط انتشارات اطلاعات عرضه شده است. این کتاب در سال 1384 برای نخستینبار منتشر شده است.
نظر شما