جمعه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۳
وقتی نویسنده به وصف ساده وقایع بسنده می‌کند

مجموعه داستان «دختر آینه‌ها» داستانی است که وقتی به مضامین عادی اجتماعی می‌پردازد خواندنی می‌شود. نوعی ماجراجویی معمولی سبب کشش داستان است اما داستان با عبارت‌هایی سانتی‌مانتال شروع می‌شود و نشان از سهل‌انگاری نویسنده دارد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- اغلب داستان‌هایی که با نوعی سهل‌انگاری نوشته می‌شوند با عباراتی سانتی‌مانتال شروع می‌شوند. گرچه نویسنده «دختر آینه‌ها» با توجه به سیر مطالعاتی خود می‌توانست بهتر از این‌ها داستان خود را شروع کند:
 
«ناگهان بغضی سنگین مثل خرچنگی سمج گلویم را چنگ می‌زند. منتظر یک تلنگرم تا اشک‌هایم جاری شوند. دیگر از این وضع خسته شده‌ام؛ از گوشه‌نشینی و روزها را با خواندن کتاب به شب رساندن.»
 
داستان «دختر آینه‌ها» داستانی عامه پسند است که با یکبار خواندن می‌توان آن را دریافت اما مرتبه دوم نکته و کشفی برای مخاطب ندارد. اما در عین حال برخی نگاه‌های اجتماعی او برای خواننده ملموس است: «دلم برای یک زندگی لذت بخش و پرانرژی، درست مثل زندگی هم سن و سال‌هایم تنگ شده است. نه... باید فکری به حال خودم بکنم. باید هر طور شده از این غار تاریک تنهایی بیرون بیایم.
 
اما در کنار این نوشته‌ها که البته عادی به نظر می‌رسد و نویسنده تلاشی برای داستانی کردن آن‌ها هم نمی‌کند جمله‌هایی نوشته شده که اصلاً ادبیات نیست: «تلفن همراهم را که کنار من به بالش تکیه داده در مشت می‌گیرم و با نوازشی آرام بیدارش می‌کنم. ناگهان صدای جیغش به هوا می‌رود. چند روزی می‌شود که صدای ونگش را نشنیده‌ام!»
 
در سطرهای بعد این کتاب نیز بازی با واژه‌های مرغ و خروس هم چندان به ادبیات و به ویژه ادبیات داستانی شباهتی ندارد. در واقع نویسنده تلاشی نمی‌کند تا از خود خلاقیتی به خرج دهد و سعی دارد هر آنچه را می‌بیند صرفاً بازتولید کند: «به صفحه گوشی نگاه می‌کنم. شماره برایم آشنا نیست. حوصله جواب دادن ندارم. آهان، یادم می‌آید! شماره همان شرکتی است که آرزو داشتم زیر سقف آن نفس بکشم... بهترین جا برای تبدیل شدن یک مرغ خانگی به مرغ رسمی! انگار صد سال از تحویل دادن مدارکم به آن شرکت می‌گذرد. اگر می‌دانستم که جواب دادن به آن خروس بی‌محل چه سرنوشتی برایم رقم می‌زند، صد سال سیاه جوابش را نمی‌دادم!»
 
در اغلب چنین داستان‌هایی که آخر داستان را می‌توان پیشاپیش و به سادگی حدس زد راوی داستان که به تعبیری همان نویسنده نیز هست، به اصطلاح نیمه قدیس است که هیچ مشکل و دردسری در زندگی خودش و دیگران ایجاد نمی‌کند و خللی هم در زندگی اجتماعی وارد نکرده اما در عوض این موقعیت‌ و آدم‌های دیگر هستند که برای او ایجاد مساله می‌کنند. نویسنده «دختر آینه‌ها» سعی دارد با این رویکرد در داستان خود لحنی ایجاد کند اما با چنین رویکردی نمی‌توان انتظار ایجاد لحن را در داستان داشت. این داستان بلند یا رمان به هیچ وجه داستانی نیست که بتوان با آن به کشف و شهود رسید اما در عین حال نگاهی به اطرافش دارد که شاید بتوان به این موضوع رسید که فرضاً زندگی یک کارگر شهرداری می‌تواند از زندگی روای مؤثرتر و مفیدتر باشد: «احساس می‌کنم در ایفای نقش من در اجتماع به عنوان یک دختر بیکار مجرد، اشتباهی صورت گرفته است.»
 
در بخش دیگری از رمان می‌خوانیم که بخار ملایمی از سر پدر راوی بلند می‌شود. با وصف بر این‌که چنین چیزی ممکن نیست نویسنده در توصیف موقعیت خود و موضع پدرش در مورد کار کردن در شرکت، دچار ضعف و نقصان است. از سوی دیگر گویا نویسنده از پیش تعیین کرده که در هر فصل یک بغض داشته باشد، یک گریه و یک مساله غامض: «این جور وقت‌ها بغض مانند یک تکه نان بربری بیات، گیر می‌کند توی گلویم و نمی‌توانم حرف بزنم.»
 
در بخشی دیگر از این رمان می‌خوانیم: «دوست دارم مرد آینده‌ام نه سوار بر پراید سفید که بر مرکب عشق و امید نشسته باشد» اما نویسنده باز هم توضیح نمی‌دهد که منظور روشن او از مرکب عشق و امید چیست! این در حالی است که اگر نویسنده در همین رمان بیشتر درگیر بازگو کردن مسایل خودش با اجتماع می‌شد و کمتر از درونیات خودش سخن می‌گفت موفق‌تر و بهتر می‌توانست رمان خود را بنویسد.
 
در حقیقت رمان «دختر آینه‌ها» نوعی خود زندگی نوشت خام است که به دست نویسنده‌ای که تا حدودی به واژه‌ها و کاربرد جملات مسلط است نوشته شده است. داستان «دختر آینه‌ها» در اصفهان می‌گذرد و داستان دختر تنها و بیکار و مجردی است که دنبال کار می‌گردد. در واقع نویسنده می‌توانست با وصف درست کسالت و بیهودگی زندگی‌اش سر و سامانی به داستانش دهد یا کاری کند که داستانش برای خواص هم قابل خواندن و پذیرفتنی باشد.
 
روای داستان بالاخره به سر کار می‌رود: «روز اول کاری، احساس غریبی دارم و نمی‌دانم چه پیش خواهد آمد. از دروازه شیراز سوار تاکسی می‌شوم. راننده پایش را گذاشته روی گاز و ویراژ می‌دهد...». راوی هنگامی که به سر کار هم می‌رود با مشکلات متعددی روبه روست و کار نوشتن داستان به وصف ساده وقایع خلاصه می‌شود.
 
رمان «دختر آینه‌ها» نوشته منیر فحیانی زمستان سال گذشته در شمارگان هزار و 100 نسخهبا قیمت هفت هزار تومان از سوی نشر آریاگهر منتشر شده است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها