عبدالعلی دستغیب در یادداشتی که به ایبنا ارسال کرده است، مینویسد: با وجود گسترش وسایل ارتباط جمعی مثل ماهواره و فیسبوک جوانها کمتر به کتاب و مطالعه توجه دارند در حالی که هیچ چیز جای کتاب را نمیگیرد. به گمانم مطالعه کتابهای دیجیتالی تا سالهای آینده میتواند جای کتابهای کاغذی را بگیرد اما این موضوع هم مستلزم فراهم شدن فضای لازم است. با توجه به شرایط موجود به گمانم ممیزان کتاب در قرن نوزدهم یا دورههای نخست قرن بیستم زندگی میکنند.
در قدیم وقتی میخواستند ببینند که به فرض ابنسینا و ابوریحان بیرونی در کتابشان درباره فلان موضوع چه گفتهاند باید کتاب مورد نظر را پیدا میکردند و صفحه به صفحه آن را ورق میزدند اما امروز با یک جستوجوی کوچک در اینترنت میتوان همه اطلاعات را درباره ابنسینا و بیرونی در فضای مجازی پیدا کرد. به گمانم با این شیوه آرام آرام کتاب و روزنامه کنار میرود و شاید روزی برسد که کتابهای متعدد و مهم فلسفی و ادبی و حتی کتابهای نایاب به صورت PDF در اینترنت پیدا شود یا مردم CD این کتابها را بخرند. درست همانطور که امروز فرضاً لغتنامه دهخدا روی CD قرار گرفته و مردم لازم نیست این همه صفحه را برای پیدا کردن یک کلمه ورق بزنند.
امروز تحقیقات آسان و ماشینی و کامپیوتری شده است اما همچنان برای من جای این پرسش باقی میماند که با توجه به این همه سایت و تارنما چرا هنوز در مورد کتابهای کاغذی اینقدر سختگیری میکنند. کتابی که در 500 نسخه یا حتی دو هزار نسخه چاپ میشود اگر هم نکتهای داشته باشد به جایی برنمیخورد و در عین حال همان کتاب یا همان مطلب یا مسایل بدترش در موبایل و کامپیوتر و فیسبوک منتشر میشود و مردم روی صفحات شخصی خود میگذارند و لایک میکنند. معتقدم امروز وضع کتاب تغییر کرده و کسانی هم که به کتابها مجوز میدهند در دایره ممیزی کتاباند گویی در قرن نوزدهم یا دورههای نخست قرن بیستم زندگی میکنند.
در عین حال کتاب یک نوع نفاست و زیبایی دارد که وسایل جدید نمیتوانند جایش را بگیرند. فیسبوک با تمام امکاناتش نمیتواند جای کتاب را بگیرد، نمیتوان فیسبوک خوبی را به عنوان هدیه به کسی اهدا کنید یا یک فیسبوک تزئینی را در جشن تولد یک نویسنده به او هدیه بدهید! ولی کتاب را چرا!
کتاب هنوز وسیلهای تزئینی و خاص است. البته در حال حاضر در جامعه با کمبود تفکر مواجهایم و بیشتر تحت تأثیر شاعران و نویسندگان گذشتهمان میخواهیم زندگی کنیم. این در حالی است که وسایل ارتباط جمعی ما را احاطه کردهاند و نمیخواهیم جای خالی فکر کردن را با مطالعه کتاب پر کنیم. این در حالی است که در زندگی روزمرهمان هنوز میخواهیم از حافظ و سعدی نقل کنیم در عین حال که بخشی از آثار این بزرگان سنخیت چندانی با زندگی امروز ما ندارند.
نظر شما