چرا نوبل ادبیات هنوز به ایران نرسیده است؟/10
دقیقی: انتظار داشتم سیمین بهبهانی نوبل ادبیات را دریافت کند
مژده دقیقی گفت: شاید ادبیات ما هنوز به استانداردهای جهانی نرسیده است و کارهایمان به بازارهای جهانی راه پیدا نکرده که هیچیک از نویسنده و شاعرانمان جایزه نوبل نگرفته است. البته چند بار زمزمههایی درباره شاملو و سیمین بهبهانی بود که نوبل ادبیات را بگیرند.
مترجم کتاب «مشقتهای عشق» ادامه داد: البته جایزه نوبل فرضاً به ماریو بارگاس یوسا هم رسیده است یا وقتی به آلیس مونرو اعطا شد نمیتوان گفت که این جایزه سیاسی است. آلیس مونرو نویسنده داستانهای کوتاه بود و به هیچ وجه شخصیتی سیاسی نداشت. او کاملاً ادبیاتی بود و این اتفاق هم در حالی رخ داد که حرف و حدیثهایی میشنویم مبنی بر اینکه آکادمی سوئد هیچگونه توجهی به ادبیات آمریکای شمالی ندارند.
این مترجم اضافه کرد: به گمانم نویسندگان و شاعران همه دنیا باید دیده شوند. به هر حال هر جایزهای معیارهایی دارد و شاید جای چون و چرا داشته باشد.
وی در پاسخ به این پرسش که «شما هم فکر میکنید به داستانهای یاشار کمال نباید جایزه داد؟ و آیا دعوای دهاتیها برای مخاطبان جهانی جذاب نیست؟» توضیح داد: داستانهای شهری امروز در دنیا بیشتر طرفدار دارند. در هر دورهای نوبل را باید با معیارهای روز خودش سنجید. مسایلی که در دنیا مطرح است بیشتر مورد توجه آکادمی سوئد قرار میگیرد.
دقیقی یادآور شد: شاید یاشار کمال در زمان خودش و زمانی که آثارش ترجمه شد باید جایزه میگرفت. البته این موارد بیشتر به سلیقه مخاطبان بازمیگردد و نمیتوان آنها را به عنوان معیار مطرح کرد.
مترجم کتاب «اینجا همه آدمها اینجوریاند» گفت: ترجمه در نوبل گرفتن نویسندگان بسیار اهمیت دارد. اگر آثاری که تا به امروز نوبل گرفتهاند ترجمه نمیشد هیچکس نمیتوانست آنها را ببیند و بخواند و داورها هم با آنها آشنا نمیشدند. به گمانم آثار نویسندگانی که میخواهند نوبل بگیرند قاعدتاً باید به زبان انگلیسی ترجمه شود. من البته به نوبل گرفتن سیمین بهبهانی خیلی امیدوار بودم اما سالی که ایشان کاندیدای نوبل شدند شاید رقابت خیلی فشردهتر از سالهای دیگر بود. به هر حال سیمین بهبهانی کارهایش ترجمه شده و شاعر شناخته شدهای محسوب میشد.
وی اضافه کرد: حتی اگر جنبه سیاسی شخصیت سیمین بهبهانی را در نظر بگیریم، ایشان امتیازهایی داشتند.
دقیقی افزود: معمولاً آکادمی نوبل به نویسندگانی که تحت فشارند بیشتر جایزه میدهد. یک سال هم حقوقدانی از ایران جایزه صلح را از آن خود کرد. فکر میکنم نظام حاکم سیاسی ایران چندان در دریافت جایزه نوبل دخیل نیست و دریافت این جایزه بیشتر به شناخته شدن ادبیات معاصر ما ارتباط پیدا میکند. در ایران تعداد نویسندگان و شاعرانی که میتوانند کاندیدای نوبل شوند کماند و کارنامه کاری در حد نوبل ندارند که کارهایشان ترجمه و دیده شده باشد.
مجموعه داستان «ببر سفید» اثر آروایند آدیگا، «فرار» نوشته آلیس مونرو، «وقتی یتیم بودیم» اثر کازوئو ایشیگورو، «زندانهایی که برای زندگی انتخاب میکنیم» از دوریس لسینگ، «اینجا همه آدمها اینجوریاند»، «حلقه سرخ»، «نقشههایت را بسوزان»، «مشقتهای عشق» و «رویای نوشتن» از آثاری هستند که با ترجمه دقیقی منتشر شدهاند.
دقیقی همچنین کتاب «زندگی عجیب» اثر آلیس مونرو را در دست انتشار دارد که از سوی نشر ماهی روانه بازار کتاب خواهد شد.
پیشینه این سوژه در خبرگزاری کتاب:
گفتوگوی منصور اوجی، کیومرث منشی زاده، ویدا اسلامیه، رسول یونان، غلامحسین سالمی، مهدی غبرایی، ابوتراب خسروی و میرجلالالدین کزازی و یادداشت کاظم سادات اشکوری را در این باره بخوانید.
نظر شما