فتحالله آقاسیزاده، مولف کتاب «انحلال نظام تدبیر» کوشیده تا در این کتاب به چرایی و چگونگی انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی بودجه توسط رئیس جمهور سابق ایران بپردازد.
کتاب در پنج بخش و چهارده فصل تدوین شده است. پس از مقدمه و پیشگفتار بخش اول با سه فصل «از آرامش تا انحلال»، «انحلال؛ مهندسی اقدامات» و «انحلال؛ ورود برقعی با مأموریت مشخص» تنظیم شده است. بخش دوم با نام «انحلال؛ چرایی» به «آیا سازمان برنامه آمریكایی بود؟»، «آیا سازمان برنامه طاغوتی، غیرانقلابی و غربی بود؟»، «مبانی نظری برنامه چهارم چه بود؟»، «اخلال در پیشرفت و مانع دستگاههای اجرایی» و «مخالفتها، کار کارشناسی، خلقوخوی مغرورانه، فساد» میپردازد.
بخش سوم با عنوان «انحلال؛ ابعاد و عرصههای تغییرات ساختاری» شامل چهار فصل است. «تغییرات شوراها و شورای اقتصاد»، «تغییرات تشكیلاتی و مدیریتی»، «تغییرات نیروی انسانی، ساختمانها، آموزش نیروی انسانی» و «تغییرات موسسه» فصلهای این بخش را تشکیل میدهند. بخش چهارم نیز با عنوان «مهندسی تدوین و تصویب بودجه سالانه» به «انحلال؛ تغییرات در ماكت و محتوای بودجه سالانه» میپردازد. پایانبخش این کتاب نیز (بخش پنجم) «انحلال؛ نقشآفرینان» را بررسی میکند.
مولف درباره انگیزه خود از تالیف این کتاب در مقدمه مینویسد: «درباره انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی، خیلی حرفها نگاشته و نشر شده است، اما به نظرم ابعاد ماجرا هنوز روشن نشده است. زیرا در فضای سیاست، قدرت، تقدیس، تكفیر، محافظه كاری، و عافیتاندیشی امكانی برای درك حقیقت وجود ندارد. حب و بغضهای جناحی و شخصی را هم باید به اینها افزود. گاه هم عدم اشراف افراد بر وجوه مسئله و گاه فقدان دادههای میدانی و مستقیم، برای تصویرسازیهای دقیق، مانعی جدی بوده است. كنكاش و تفحص نگارنده اما چیز دیگری است: متمایز و مخصوص. پژوهنده اما در این باب، تلاش بسیار كرده كه دركی مقرون به درستی و صحت از اوضاع، مستند به شواهد و قرائن مؤیّد، مقابل دیدگان مخاطبان و علاقهمندان قرار دهد. حضور هر روزه در ساختمان بهارستان و سازمان مدیریت و برنامهریزی و سابقه 17 ساله در آن سازمان، مزیت بزرگ محقق است كه این امكان را فراهم ساخت تا بتواند دادهها و رخدادها را در فضای بهارستان، بهتر دیده و بهتر شنیده و اجزا را در كنار هم، دقیقتر قرار دهد. این مزیت بزرگ، قطعاً میتوانست برای درك حقیقت و صورتبندی درست وقایع به كمك محقق آید و همین نكته، پژوهش و كنكاش حاضر را از دیگر یادداشتهای مشابه احتمالی متمایز خواهد ساخت.»
در بخشی از مقدمه این کتاب میخوانیم: «زمان انتشار نوع نگاه و مواجهه با محمود احمدینژاد به عنوان رئیس جمهور، در دور دوم ریاست جمهوریاش به كلی با دور اول، متفاوت بود. رفتار احمدینژاد در انتخاب معاون اول (مشایی-رحیمی) و بركناری برخی وزرا چون مصلحی وزیر اطلاعات و مجموعۀ دیگری از عوامل، موجب شد اندك اندك فضای انتقاد و اعتراض فزونی گیرد. دیگر از پشتیبانیهای مستحكم گذشته خبری نبود... اوج اعتراض از احمدینژاد در فضای انتخاباتی 1392 اتفاق افتاد... آنچنان كه در فروردین و اردیبهشت 1392 دیگر كسی از تصمیمات احمدینژاد دفاع نمیكرد. حتی احمدینژاد خودش نیز برخی تصمیماتش را تغییر میداد... داستان انحلال و احیای دانشگاه علوم پزشكی ایران، یكی از این تصمیمات بود... در همین دوره، بسیاری در مذمت انحلال و منقبت و فضیلت یا ضرورت احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی سخن راندند... به جز لنكرانی نامزد اولیۀ جبهه پایداری، بسیاری از نامزدها از ضرورت احیای سازمان گفتند. همراهان دیروز چون حداد عادل، باهنر و توكلی نیز همین را اعلام میكردند... با توجه به اهداف غایی، تمایلی به انتشار این یادداشتها در آن فضای ملتهب و احساسی نداشتم، ضمن این كه به شدت مایل بودم یادداشتهایم برای كوبیدن كور به كار گرفته نشود... اكنون كه آن تب و تابها فروكش کرده، حاصل همه كندوكاوها را منتشر میكنم تا به دقت مورد مطالعه و توجه قرار گیرد و شاید برای ساختن ایران آباد، به كار آید! نگارنده سودای اصلاح در سر دارد...»
به گفته مولف اثر، پژوهش حاضر نشان میدهد اعتماد بی پایه به برخی افراد و اعطای كلید صندوقخانههای مملو از گنج به آنها، میتواند خیلی مخرب باشد زیرا این اعتماد و تنفیذ اختیارات تام، كشور را میتواند دهها سال به عقب بازگرداند! به علاوه این پژوهش نشان میدهد چه آسان و با چه روشهای عجیب، غریب و گاه ساده و خوشباورانه، میتوان نظام تدبیر را به مغاك فرستاد و سكان كشتی مدیریت و اداره یك كشور بزرگ و دارای سابقه تمدنی كهن را هرگونه كه خواست چرخاند و هر روز آن را به سمت و سویی غیر منطبق با منافع بلندمدت، سوق داد! گاه افرادی نیز به این جریان كمك کردهاند اما قطعاً در آن زمان كه نقش خویش بازی میكردند، باور نداشتند كه بر سر شاخ نشسته و بن میبرند! اگر كسانی در این كشور با خواندن این اثر، عمق پیچیدگیها را درك كنند و گامی برای آینده خود و ایران بردارند، نهایت رضایت نگارنده از انتشار این یادداشتها، حاصل شده است! به علاوه عمیقاً بر این باورم كه گاه در مقاطعی از تاریخ یك كشور اتفاقاتی رخ میدهد كه بررسی و تحلیل ابعاد آن، بسیار بسیار پندآموز است.»
گام اول برای چنان تحلیلهایی، مستندسازی وقایع و پردهبرداری از ابعاد موضوعات رخ داده است. داستان انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی در دوره محمود احمدینژاد یكی از این وقایع است كه در نوع خود، بی نظیر است. از منظری دیگر، كندوكاو برای درك حقیقت و واقعیت، دغدغه مستمر پژوهندگان و نویسندگان بوده است. اگرچه جستجوی حقیقت، جستجویی مطبوع اما غالباً دشوار است.
کتاب «انحلال نظام تدبیر» به قلم فتحالله آقاسیزاده در ۷۳۶ صفحه، شمارگان با بهای۳۹۵۰۰ تومان در قطع وزيري و با جلد شوميز به تازگی از سوی روزنه روانه کتابفروشیها شده است.
نظر شما