نگاهی به کتاب نوانتشار «ایده دانشگاه»
دیدگاه تأملانگیز کارل یاسپرس به دانشگاه/ از آزادی تحقیق و تدریس تا زیستن با دولت و ملت
کارل یاسپرس در کتاب «ایده دانشگاه» در سه بخش حیات فکری، اهداف و ملزومات وجود دانشگاه، دیدگاههایی را مطرح میکند که گاه شگفتآور اما تأملانگیزند.
کارل یاسپرس «ایده دانشگاه» را در پایان دوران دیکتارتوری هیتلر و بعد از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم نوشت، پس از آن که بدترین فجایع از بیرون و درون بر سر دانشگاههای آلمان آوار شد.
در پشت جلد این کتاب آمده است: «وقتی این کتاب را میخوانیم، گاهی احساس شگفتی میکنیم. برخی از ایدههای یاسپرس چه بسا ما را شوکه کنند، یا به نظرمان بسیار غیرعملی یا حتی بدتر برسند. اما گاهی ایدههایی هم که مخالف به کار بستنشان در دانشگاههایمان هستیم مستحق شنیده شدن و مورد تأمل قرار گرفتن هستند. باید این کتاب را صدای انسانی بدانیم که پس از سالها سرکوب و رنج، توانست باور خود را به ارزش جاودان و اساساً مهارناپذیر حقیقت بیان کند، و ما باید آن را تلنگری بدانیم برای داشتن نگاهی انتقادی به وضعیت خودمان.»
در بخشی از پیشگفتاری که رابرت اولیش ــ استاد دانشگاه هاروارد ــ بر این کتاب سهبخشی نوشته است، میخوانیم: «کارل یاسپرس، همراه با مارتین هایدگر، از نمایندگان پیشگام «اگزیستانسیالیسم» آلمان بهشمار میآیند. یقیناً، کسی که ذهنی پیوسته جستوجوگر دارد، در پی این نیست که ایدهها و شهرتش برچسب مُد روز بخورند، بهویژه اگر این برچسب به چنان طیف وسیعی از افکار فلسفی اطلاق شود که بیشتر گمراهکننده باشد تا روشنگر. با این همه، خود یاسپرس برای یکی از معروفترین آثارش عنوان فلسفه اگزیستانس: سه درسگفتار ... را برگزید.» (ص 17)
اولیش در این پیشگفتار اعتقاد دارد، در زمانی که علاقه نخست فلسفه آکادمیک آلمان ظرافتهای کاملاً فنی تفکر «نوکانتی» بود، یاسپرس عمیقاً درگیر موضوعی شده بود که بسیار گستردهتر از نظریه شناخت بود (گرچه به هیچوجه نامرتبط با آن نبود)، یعنی مساله هستی انسانی و نسبت غاییاش با خویشتن و جهان. او در درسگفتارهای اشارهشده میگوید: «آنچه فلسفه اگزیستانس میخوانیم چیزی جز شکلی تازه از همان فلسفه واحد و جاودان نیست.» (ص 17)
در این کتاب که کار ترجمه آن را مهدی و مهرداد پارسا برعهده داشتهاند، سه بخش «حیات فکری»، «اهداف دانشگاه» و «ملزومات وجود دانشگاه»، نُه فصل را پیش روی خوانندگان قرار میدهند.
وجود انسانی، متعهد به جستوجوی تعالی است
«ماهیت علم و پژوهش علمی»، «روح، وجود انسانی، عقل» و «فرهنگ» عناوین سه فصل بخش اول کتاباند. «حدود علم»، «پیشفرضهای اساسی علم» و «علم و فلسفه» از جمله مطالبی است که یاسپرس در فصل 1 کتاب خود گنجانده است. وی در بندی از زیرعنوان «علم و فلسفه» مینویسد: «روح، وجود انسانی و عقل مشتاق (responsive reason) بستر فراگیر زندگی ما را تشکیل میدهند. روح، قوه و توان ایدههاست. وجود انسانی در معنای تام خود حاکی از تعهد جدی و نامشروط ما برای جستوجوی تعالی است. عقل مشتاق، ذهنی است گشوده به معنای ذاتی امور. روح در جایی زنده است و جریان دارد که تلاش ما برای رسیدن به روشنی تلاشی برای سرشار شدن از بصیرت است. بدون ایدهها و اندیشهها چنین بصیرتی وجود ندارد. ایدهها ما را از درون متعهد میکنند و در عین حال ما را به هدفی فرامیخوانند که هرگز نمیتوانیم به آن دست یابیم. ایدهها مطالعه و پژوهش را با مجهز کردن ما به ساختارهای نظری، یکپارچه و روشمند میسازند؛ ساختارهایی که خودشان همچون ایدهها هستند. روح قدرت شهود خلاق است. بدون خیالپردازی علم عقیم باقی میماند. این خیالپردازی ما را قادر میسازد تا آنچه را ضروری و واقعی است و در پس ظاهر نهفته است ببینیم و آن را از درون فهم کنیم و در اختیار مطالعه علمی قرار دهیم.» (صص 53 ــ 54)
یاسپرس در این کتاب به خوانندگان میگوید: «آنچه من وجود انسانی میخوانم، تعهدی راسخ است که از کلیت وجود فکریمان حمایت میکند. بدون چنین تعهدی همه تجربیاتمان به بازیچه افکار لذتطلبانه، نظرورزی غیرمسئولانه و احساسات پوچ و باطل بدل میشوند. در این صورت معنای آنچه انجام میدهیم از هر تلاشی برای قاعدهبندی میگریزد و تنها در اعتقادات درونیمان خود را نشان میدهد و تنها، رأی شخصی ما اجازه میدهد که ایدهها در زندگیمان تأثیرگذار باشند.» (ص 54)
نقشها و کارکردهای دانشگاه
یاسپرس، بخش دوم «ایده دانشگاه» را به مبحث «اهداف دانشگاه» اختصاص داده است. این بخش، فصلهای «تحقیق، آموزش و پرورش»، «ارتباطات»، «دانشگاه به مثابه نهاد» و «کیهان دانش» را در بر میگیرد. «آموزش و پرورش در حکم شکلدهی به ذهن» و «شکلگیری «مکاتب فکری» بهعنوان نمونهای از مشارکت فکری»، از زیرعنوانهای فصول این بخش است که یاسپرس آن را در کنار زیرعنوانهایی مانند «دانشگاه به مثابه محل تلاقی رشتهها و جهانبینیهای مختلف»، «نقش شخصیت در ساختار رسمی دانشگاه»، «دپارتمانهای آکادمیک» و «توسعه دانشگاه» در فصلهای کتاب گنجانده است.
از آزادی پژوهش تا آزادی تدریس
«ملزومات وجود دانشگاه» بخش پایانی کتاب حاضر است. در این بخش خوانندگان با آرای یاسپرس درباره ملزومات وجود دانشگاه و پارهای دیگر از افکار وی در طی فصلهای «عامل انسانی» و «دولت و جامعه» آشنا میشوند. «توزیع استعدادها و ویژگیهای مشخصه تودهها»، «فرآیند گزینش»، «دانشگاه به مثابه دولتی در درون دولت»، «تغییرات در دانشگاه در جهانی در حال تغییر»، «معنای نظارت حکومتی»، «اصل شایستهسالاری فکری»، «جستوجوی حقیقت و نسبت آن با سیاست» و «دانشگاه و ملت» از جمله زیرعنوانهای فصلهایی هستند که نویسنده در این بخش به آنها پرداخته است.
در بخشی از فصل «دولت و جامعه» میخوانیم: «آزادی آکادمیک، نهتنها پژوهش و تفکر، بلکه تدریس را نیز شامل میشود. زیرا تفکر و پژوهش به چالش و ارتباطی نیاز دارد که بهواسطه تدریس ایجاد میشود و در عوض، تدریس به آزادی پژوهشگران و دانشمندانی در سراسر جهان وابسته است. آنها باید بتوانند آزادانه هر آنچه را میخواهند بگویند و بنویسند. دولت باید برای گروههای محققان و دانشمندان تسهیلاتی برای قسمی مبادله دوسویه بلندمدت فراهم کند که آنها نیاز دارند، تا دیدگاهی متوازن به موضوعاتشان داشته باشند. در مطالعه ماهیت انسان، ذهن و تاریخ، حتی دورترین ممکنات فکری جستوجو میشوند، آن هم در کاملترین شکل، و نه صرفاً در شکل شهودهای بهسرعت فراموششده اتفاقی و تصادفی، بلکه با تداومی نظاممند از تولیدات عقلانی. تنها بدین ترتیب است که ما میتوانیم در قرون بربریت فکری، عناصری از دانش و فرهنگ را حفظ کنیم که میتوانند دوباره الهامبخش تودههای گستردهتری از مردم در دورانی فرخندهتر باشند.» (ص 169)
نشر ققنوس «ایده دانشگاه» را در 175 صفحه به قطع رقعی، با شمارگان هزار و یکصد نسخه، به بهای 9 هزار و 500 تومان منتشر کرده است.
نظر شما