در نشست نقد «مبانی فهم و تفسیر قرآن (با تکیه بر آموزههای نهجالبلاغه)» مطرح شد
لزوم بررسی ظرفیتهای نهجالبلاغه برای استخراج مبانی تفسیری/ عنوان کتاب، کلیتر از مطالب آن است
کارشناسان علوم قرآن و حدیث در نشست بررسی کتاب «مبانی فهم و تفسیر قرآن (با تکیه بر آموزههای نهجالبلاغه)» ضمن طرح ظرفیتهای نهجالبلاغه برای استخراج مبانی تفسیری، عنوان این اثر را کلیتر از مطالب آن دانستند و تاکید کردند که مطالب کتاب تنها بخشی از مبانی تفسیری را در بر گرفته است.
چهار رکن، معرف تمام مبانی تفسیر نیست
دکتر منصور پهلوان، در این نشست گفت: عنوان این کتاب بسیار کلی است، در حالی که مفاهیم و مطالب کتاب تنها بخشی از مبانی تفسیری را در بر گرفته است.
وی با بیان این که مولف در کتاب خود تنها چهار رکن «ترجمانخواهی»، «وجوهپذیری»، «ناطقیت» و «قدسیت» را از نهجالبلاغه اخذ کرده است، اظهار کرد: با این چهار رکن نمیتوان عنوان «مبانی» را برای این کتاب انتخاب کرد. خواننده با دیدن این عنوان انتخابی برای کتاب، انتظار مطالعه و خواندن مفاهیم و مطالب بسیاری را در کتاب دارد.
پهلوان ادامه داد: مولف در بخشی از کتاب خود به آیه شریفه خلقت اشاره کرده است که در آن خداوند متعال میفرماید: «کُن فیکون». فلاسفه اعتقاد دارند لفظ «کُن» از تنگی قافیه آمده است، زیرا اراده خداوند معادل با تحقق است. این لفظ، تمثیلی برای خداوند است که وجود عینی را بیافریند. حضرت امیر (ع) نیز در خطبه 186 به آیهای از این دست اشاره کرده است.
وی درباره جمعآوری و گردآوری «نهجالبلاغه» از سوی سید رضی گفت: نهجالبلاغه گردآوریشده از سوی سیدرضی به عنوان منبعی برای زبان فصیح عربی در بسیاری از کشورهای عربی مانند مصر و بیروت تدریس میشود.
«روش» یا «مبانی»؟
در ادامه نشست نقد و بررسی کتاب «مبانی فهم و تفسیر قرآن (با تکیه بر آموزههای نهجالبلاغه)» دکتر حامد شریعتی نیاسری به وجوه مثبت و منفی کتاب پرداخت و دستهبندیهای متنوع، عناوین مباحث و وجود جداول و نمودارها را از وجوه مثبت کتاب دانست و افزود: نویسنده در این کتاب از منابع بسیاری استفاده کرده است.
شریعتی نیاسری، نبود اعرابگذاری در بسیاری از روایتها و غلطهای تایپی را از جمله نقصهای کتاب عنوان کرد و افزود: مولف میتوانست بسیاری از کلمات مانند «معیاریت» و «منوریت» و سایر کلمات را با اصطلاحات روان فارسی بنویسد.
وی ادامه داد: در عنوان کتاب، کلمه «مبانی» آمده است اما موضوعهای مطرحشده در آن ناظر بر «روش» است. در صفحه 312 از معناشناسی «روایات معیت» سخن به میان آمده است در حالیکه معناشناسی بار علمی دارد و زیرمجموعه زبانشناسی است. به نظر من بهتر بود نویسنده از عنوان «مفهومشناسی» استفاده میکرد.
از منظر شریعتی نیاسری، شبهات قرآنی در این کتاب بهوضوح بیان شده اما پاسخ قوی و درخوری به آنها داه نشده است.
شبهات قرآنی را جمعآوری کردم
حامد پوررستمی، مولف «مبانی فهم و تفسیر قرآن (با تکیه بر آموزههای نهجالبلاغه)» در ادامه این نشست به طرح این کتاب از سال 1383 اشاره کرد و گفت: «نهجالبلاغه» از جمله کتابهایی است که ظرفیت بررسی بیش از اینها را دارد.
وی ادامه داد: نشان دادن ظرفیت این کتاب سترگ و نیز پیوند بین قرآن و نهجالبلاغه از جمله اهداف تالیف این کتاب است. در این کتاب به برخی شبهات مبنایی پوپر و عبدالکریم سروش نیز پرداخته شده است.
پوررستمی افزود: در این کتاب علاوه بر مباحث وحیانی و هرمنوتیکی، نیازهای تفسیر و چیستی قرآن ناطق، مورد بررسی قرار گرفته است.
وی با اشاره به این که قدسیت، ناطقیت، ترجمانخواهی و وجوهپذیری قرآن را بهعنوان مبنا در نظر گرفتهام، گفت: در فصل آخر، به رابطه قرآن و اهلبیت اشاره کرده و ظرفیت، معرفت و معیت را در ذیل عنوان ترجمانخواهی از منظر حضرت امیر (ع) مورد بررسی قرار دادهام.
«مبانی فهم و تفسیر قرآن (با تکیه بر آموزههای نهجالبلاغه)» در 320 صفحه، با شمارگان هزار نسخه، به بهای 11 هزار و 500 تومان از سوی دانشگاه تهران منتشر شده است. علاقهمندان میتوانند اطلاعات بیشتر درباره این کتاب را در اینجــــــا بیابند.
نظر شما