سه‌شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۱
سنگری: توازن در «تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء (ع)» دیده نمی‌شود/ از کم و بیش‌ مقتل‌نگاری تا کاستی‌ مدیریت معلومات

منتقدان حاضر در نشست نقد و بررسی کتاب «تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء (ع)» بر نبود تعادل و توازن در تدوین و ساختار کتاب تأکید کردند و به برخی باید و نبایدها در مقتل‌نگاری مطلوب اشاره داشتند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، پنجمین نشست «صبح کتاب خیمه» به بررسی کتاب دوجلدی «تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء (ع)» اختصاص یافت. این نشست پیش از ظهر امروز (ششم مرداد 1394) با حضور محمدرضا سنگری و محمد اسفندیاری در محل بنیاد دعبل خزاعی برگزار شد. 
 
آثار پیشین و مشکل در تعریف «مقتل»
سنگری در ابتدای این نشست گفت: در طی یکی‌ـ‌دو دهه اخیر آثاری ارزشمند درباره نهضت حضرت اباعبدالله (ع) به چاپ رسیده است که از میان آنها می‌توان به «دانشنامه امام حسین (ع)»، «تاریخ امام حسین (ع)» و کتاب حاضر با عنوان «تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء (ع)» اشاره کرد.

وی افزود: مقتل‌نگاری باید با مقتل‌نگری همراه باشد. عمده مقاتلی که تاکنون به رشته تحریر در آمده، اغلب سوکنامه‌نویسی است و به عبارتی با رویکرد سوک همراه است که عمده مخاطبان آن را ذاکران و مداحان تشکیل می‌دهند. 
 
سنگری با اشاره به دیگر نوع مقتل‌نویسی با رویکرد تحریف‌شناسی گفت: در این نوع مقتل‌نویسی تحریف‌ها شناخته می‌شوند و سپس تحریف‌زدایی انجام می‌شود. برخی دیگر از مقاتل نیز با رویکرد پژوهشی تحقیقی به تحریر در می‌آیند. 
 
وی ادامه داد: اثر حاضر کتابی است که در دو جلد و با نظارت حجت‌الاسلام مهدی پیشوایی تالیف شده است. این کتاب بیش از هزار و 900 صفحه دارد. کار تألیف آن از سال 1380 آغاز شده است و در آن یازده مؤلف نقش‌آفرینی کرده‌اند. 
 
این پژوهشگر با استناد به مقدمه حجت‌الاسلام پیشوایی بر این اثر گفت: ناظر این کتاب در مقدمه‌ای که بر کتاب حاضر نوشته، به برخی ویژگی‌های آن اشاره کرده است. پیشوایی اعتقاد دارد این کتاب گزارشی جامع، کامل و مستند و مقتلی اثباتی درباره امام حسین (ع) است. همچنین وی اعتقاد دارد معیارهای تاریخ‌نگاری علمی در این کتاب رعایت شده است.
 
سنگری در ادامه نشست نقد و بررسی کتاب «تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء (ع)» به تعریف «مقتل» در این کتاب اشاره کرد و گفت: بر اساس آن چه در این کتاب درباره مقتل آمده است، مخاطب استنباط می‌کند که مقتل، تنها منحصر به حضرت امام حسین (ع) است در حالی که حضرت حمزه (ع) و حضرت علی (ع) نیز دارای مقاتلی هستند. همین لغزش در تعریف ناقص از «مقتل» باعث شده که این کتاب، مبتنی بر مقتل‌نگاری نباشد. 
 
این منتقد با بیان فقدان تعادل و توازن در کتاب گفت: برخی مطالبی که در کتاب آمده، بسیار مجمل و کوتاه است در حالی که برخی مسائل مانند سیر تاریخی عزاداری برای امام حسین (ع)، در 128 صفحه نوشته شده که بسیار مفصل است. نبود نام نویسندگان در ابتدای بخش‌ها یکی دیگر از اشکال‌های مهم این کتاب است.
 
مشکل عنوان کتاب
در بخش دیگری از این نشست محمد اسفندیاری پژوهشگر دین، به ایراد سخنان و نقدهای خود درباره این کتاب دوجلدی پرداخت. وی نثر روان و تألیف گروهیِ این کتاب را یکی از مزایای آن دانست و گفت: نخستین بحث من درباره عنوان این کتاب است. حجت‌الاسلام پیشوایی نام کتاب را «تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء (ع)» انتخاب کرده است در حالی که این عبارت در زبان فارسی درست نیست. بهتر بود نام کتاب به «تاریخ جامع قیام و مقتل سیدالشهداء (ع)» تغییر می‌یافت. 
 
وی با اشاره به این که کلمه «تاریخ» در عنوان کتاب زاید است، افزود: عنوان کتاب هرچه کوتاه‌تر باشد، بهتر است. همچنین نام امام حسین (ع) باید بر کتاب آورده می‌شد، زیرا درج لقب آن حضرت در عنوان کتاب چندان صحیح نیست. این کتاب تنها مفاهیم عنوان کتاب را بررسی نکرده بلکه علاوه بر قیام و مقتل، به بررسی دوران پیش از ولادت امام حسین (ع) و پس از شهادت وی نیز پرداخته است. کلمه «جامع» در عنوان کتاب نیز دارای ابهام و ایهام است. «جامع» در برخی مواقع به معنای بررسی تمام ابعاد بحث می‌آید و در برخی مواقع نیز در مقابل وصف «صحیح» قرار می‌گیرد به این معنی که مؤلف هر چه را می‌توانسته، بدون تحقیق جمع کرده است. برای نمونه، گفته می‌شود که مقتل کتاب «عوالم» یک مقتل «جامع» است.
 
ساختاری نامتوازن و فقدان هنر مدیریت معلومات
محمد اسفندیاری در بخش دیگری از سخنانش به ساختار این کتاب دوجلدی اشاره کرد و گفت: جلد نخست این کتاب فصلی به نام «سیری در مقتل‌نویسی از ابتدا تا عصر حاضر» را در خود جای داده است که به زعم من طرح چنین بحثی در کتاب لازم نبود. در جلد دوم نیز مبحثی با عنوان «عزاداری» عنوان شده است. نویسندگان این بخش، عزاداری در عصر آل‌بویه، غزنویان، قاجار و پهلوی را برای مخاطبان بررسی کردند که این موضوع نیز ارتباطی به قیام و مقتل امام حسین (ع) ندارد. در جلد یکم، فصلی با عنوان «فضیلت گریستن و عزاداری برای امام حسین (ع)» از سوی نویسندگان برای مخاطبان در نظر گرفته شده است در حالی که وقتی کتاب با ولادت آن حضرت شروع می‌شود، باید با گریستن و عزدارای برای آن حضرت به پایان برسد. به عبارتی این فصل باید در پایان جلد دوم قرار می‌گرفت. 
 
اسفندیاری ادامه داد: «پیامدهای قیام عاشورا» عنوان فصلی دیگر است که در جلد دوم در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. خوانندگان در این بخش پیامدهای قیام عاشورا در پیروزی انقلاب اسلامی، در جنگ تحمیلی و در پیروزی حزب‌الله لبنان را بررسی کرده‌اند، در حالی که این پیامدها، پیامدهای بعید و دور هستند که در این کتاب جایی ندارند. مؤلفان می‌توانند در کتاب‌هایی که به موضوع انقلاب اسلامی می‌پردازند، به بیان این پیامدها اشاره کند. 
 
این پژوهشگر حوزه دین در پایان یادآور شد: محققان باید هنر مدیریت معلومات خود را داشته باشند. چرا تفسیر «المیزان» مورد اقبال قرار گرفت؟ زیرا مرحوم علامه طباطبایی (ره) توانسته بود به شکلی هنرمندانه اطلاعات خود را مدیریت کند. در بخش دیگری از این کتاب به خروج امام حسین (ع) از مکه به کوفه اشاره شده است. درباره علت خروج امام حسین (ع) از مکه به کوفه اختلافی وجود ندارد. برهیچ کس پوشیده نیست که ایشان برای احیای دین قیام کردند. محل اختلاف در اینجا تاکتیک‌های ایشان برای خروج و رسیدن به هدف قیام است. سؤال این است که آیا هدف امام حسین (ع) رسیدن به کوفه بوده یا شهادتی سیاسی؟ به عبارتی آیا ایشان قصد داشته‌اند با شهادت سیاسی خود از امویان سلب مشروعیت کنند؟ این موضوع محل اختلاف است که نویسندگان در این کتاب به‌خوبی به آن اشاره داشته و درباره آن نیز بحث کرده‌اند اما در بیان نتایج، به احیای اسلام، بهبود وضع مردم و امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرده‌اند در حالی‌که محل نزاع، این مسائل نیست زیرا همه، موارد ذکرشده را می‌پذیرند. مهم، پرداختن به تاکتیک‌های ایشان است. در کل، نویسندگان در این بخش تحریر مناسبی از محل نزاع و خروج امام حسین (ع) از مکه به سوی کوفه را در اختیار خوانندگان قرار ندادند.

برای اطلاعات بیشتر درباره کتاب حاضر می‌توانید به نشانی زیر مراجعه کنید:

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها