«سحر و جادو در سدههای شانزدهم و هفدهم اروپا» نوشته جفری اسکار و جان کالو با ترجمه حسن جزایری منتشر شد.
در ابتدای این کتاب میخوانیم: «در سرآغاز هزاره سوم، باور به درستی و ثمربخشی سحر و افسون دیگر بخشی از خط فکری تمدن باختر نیست. هنگامی که ما، خانواده ما و همسایگان نزدیک ما دچار بدبیاری میشویم، برای یافتن ریشه تمام صدمات و رنجوریهای خویش خودبهخود در پی تاثیر نیروهایی سری نیستیم، یا به دنبال زنی سالخورده در محله خود نمیرویم که از سر بدخواهی آن نیروها را مهار و ما را افسون کرده است و باور هم نداریم که با اجرای آدابی درست یا با بهکارگیری طلسم و وردخوانی، بتوانیم دانش، عشق یا قدرت به دست بیاوریم.
امروزه با وجود علاقه به جنبش خداشناسی مدرن، تصاویر جادوگران و شعبدهبازان، لااقل برای بسیاری از مردم از صحنه ملی غایب هستند و فقط به کتابهای داستان تعلق دارند و قطعاً در شعور عمومی به قلمرو فیلمهای آخر شب و صفحات داستانهای موهوم واگذار شدهاند. به هر روی، این مطلب همیشه صادق نبوده است و حتی هماکنون در بخشهایی سوای باختر که تکنولوژی نتوانسته است بر روند کشاورزی سنتی فائق آید یا عدالت اجتماعی و رفاه مادی را تضمین کند، اعتقاد به جادو هنوز پابرجاست که همانندیهای آشکار و قابل ملاحظهای دارد با آنچه اروپاییان در ابتدای دوران جدید به آن باور داشتند.
این امر حاکی از آن است که در تاریخ جادوپروری در اروپا هنوز چیزهایی به ویژه غمانگیز و اندوهبار وجود دارد. در فراخنای حدود 200 سال که از اواخر سده پانزدهم آغاز شد، تعداد فراوانی از مردم که بیشتر آنها زن بودند، به اتهام جادوگری تحت پیگرد قرار گرفتند. حدود 40000 نفر از آنها به اعدام به شیوه زندهسوزی، دار زدن یا با شمشیر جلاد محکوم شدند، در حالی که تعداد نامعلومی از قربانیان دیگر از سوی همسایگان خود به تحمل نوعی کیفر محکوم شدند بدون اینکه نقشهای از پیش داشته باشند، از قبیل یورش همگانی، حلقآویزی (بدون محاکمه) و طرد از جامعه. بدون شک در میان متهمان کسانی بودند که برای آسیب رساندن به دشمنان خویش به کارهایی رمزی و سری دست زده بودند و بنابراین به جادوگری متهم شدند.
ما اکنون غیرممکن بودن جنایات انتسابی به جادوگران را میپذیریم، چرا که میتوان تصور کرد که جادوگری توانایی احضار شیطان را داشته است، ولی نمیتوانسته است برای ملاقات با او به آسمانها پرواز کند، یا به ارواح خبیثه کمک کند تا با نفرین و جادو به همسایگان آسیب برسانند.»
اگرچه از دیرباز تاریخنویسان به باورهای سحر و جادو و نتایج وحشتناک آن برای محکومان به جنایت علاقهمندی نشان دادهاند، ولی در سی سال گذشته شاهد رشد سریع و فوقالعادهای در شور و شوق علمی نسبت به این موضوع بودهایم.
تفسیرهای تازه و همه جانبه فراوانی برای توجیه ماندگاری این جنبه غالباً مصیبت بار فرهنگ عامه و فراز و فرودهای آرای قضایی برای مبارزه با آن عرضه شده است. استفاده اصولی از شیوهها و مهارتهای به دست آمده از دانشهای مربوطه یکی از ویژگیهای بیشتر تالیفات اخیر است.
فرضیهپردازان انسانشناس، جامعهشناس و فمینیست همگی تمام مهارتها، استعدادها و آگاهیهای گوناگون خویش را به کار انداختند تا ما بتوانیم درکی از این پدیده تاریخی به دست آوریم. در کشورهای اروپایی، در قاره آمریکا و آفریقا انجام پژوهش درباره جادوگری برعهده گرفته شده است و همزمان همایشهای بینالمللی فزونی یافته است و دانشمندان مهمی تجزیه و تحلیل سوابق دادگاهها و سایر اسناد بایگانی شده مربوط به وضعیت اجتماعی و اقتصادی متهِم و متهَم را به عهده گرفتهاند. در نتیجه گستره و ژرفای طیف این مطالعه، به طور کلی تصویر آگاهانهتری از زیرساخت اجتماعی و معرفتی فرضیه و باور به سحر و جادو به دست آمده است که جایگزین بسیاری از پنداشتهای پیشین درباره طبیعت جادوگری و منطق تبعیت و پیگرد جادوگران شده است.
امروزه نویسندگان اندکی نظرات تاریخنویسان استدلالی مانند هنسن و لی را بازتاب میدهند، آنها باورهای مردم سدههای شانزدهم و هفدهم درباره جادوگری را کاملاً خرافات و غیر منطقی میدانستند و توفانی از خشم اخلاقی را نصیب بیرحمی و زودباوری شکارچیان جادوگران و قاضیهای مربوطه میکردند.
کتاب حاضر در چهار فصل با عناوین «سحر و افسون»، «سحر، افسون و قانون»، «نیروهای محرک پیگرد جادوگران» و «به چه دلیل محاکمات جادوگری پایان یافت؟» سامان یافته است.
کتاب «سحر و جادو در سدههای شانزدهم و هفدهم اروپا» نوشته جفری اسکار و جان کالو به ترجمه حسن جزایری با شمارگان 500 نسخه در 111 صفحه به بهای 60 هزار ریال به همت نشر بوی کاغذ روانه بازار نشر شده است.
برای اطلاعات بیشتر میتوانید به نشانی زیر مراجعه کنید:
نظر شما