تئاتر و جامعه، بیتابعیتها، نگاهی به ترجمههای جدید از دانته و داستایوفسکی، شهر و رمضانی که گذشت، گالری، تاریکخانهای به وسعت یک شهر، جانورنامه و پروندهای ویژه درباره غواصان کربلای چهار از جمله مطالب شماره نخست نشریه «شهر کتاب» است.
«ایبنا» با هدف آشنایی بیشتر با اهداف راهاندازی ماهنامه «شهر کتاب» و رصد چشمانداز آن، با حسین فراستخواه، سردبیر ماهنامه گفتوگو کرده است. متن این گفتوگو به شرح زیر است.
چه کمبودی در عرصه نشر و فرهنگ بهویژه اطلاعرسانی در عرصه کتاب شما را به راهاندازی این ماهنامه واداشت؟
مساله ما کمبود نیست. تصادفاً چیزی که در ابتدای کار، موضوع صحبتهای ما در مجموعه «شهرکتاب» قرار گرفت، «تورم عرضهگرایی در بازار فرهنگ» بود. یعنی خروار خروار کتاب، جریده و مجله منتشر میشود و ظاهراً تولیدکنندگان این محصولات چندان برایشان روشن نیست که در تأمین کدام «تقاضا» دست به عرضه میزنند. بنابراین، اساساً ما دچار این تردید بودیم که اصلاً مجله برای چه کار است؟ این مجله قرار است به کدام «تقاضای مؤثر اجتماعی» پاسخ دهد. بنابراین طی جلسات مکرر با مدیران شهرکتاب، به ویژه آقای فیروزان، این موضوع را پی گرفتیم و مطالعاتی دربارهاش انجام دادیم و به چند طرح و الگو رسیدیم و در نهایت یکی از آنها را اختیار کرده و براساس آن مجله «شهر کتاب» را تدارک دیدیم.
درباره محتوای این ماهنامه نیز توضیح دهید.
محوریت مطالب با کتاب است، اما این نشریه قرار نیست یک مجله نقد و بررسی کتاب به شیوه رایج باشد. این قبیل مجلات که امروز هم کم و بیش منتشر میشوند، لااقل در ایران مخاطب چندانی ندارند و ملال آور و عبوساند. کتابها را مکانیکی و خشک معرفی میکنند و در همان معرفی به معلومات مندرج در فهرست و مقدمه هم بسنده میکنند.
امروز مردم میتوانند معلوماتی به مراتب کارسازتر از اینها را در خود کتابفروشیها از شخص کتابفروش اخذ کنند، یا در شبکههای اجتماعی پیشنهادهای دوستانشان را مبنا بگیرند. بر این اساس ما به این نتیجه رسیدیم که ماهنامه «شهرکتاب» سوژههایی را تعریف و درباره آنها مطالب دست اول تولید کند و در ضمن به مخاطب هم بگوید اگر میخواهید در این زمینه بیشتر بخوانید و بدانید، این کتابها و معلومات هم منتشر شده است. یعنی ما «منابعی برای مطالعه بیشتر» در اختیار مخاطب گذاشتهایم که وی را به منابع دیگر ارجاع میدهد. همچنین ما در بخش فرادادهها کدهای QR تعریف کردهایم که معلومات تکمیلی به خواننده میدهد. در صفحهای که درباره یک آلبوم موسیقی مطالبی چاپ شده، کیوآر کدی هست که خواننده میتواند بخشی از همان موسیقی را گوش کند، یا در صفحهای که درباره یک فیلم است کیوآر کدی آمده که سکانسی از آن فیلم را نشان میدهد.
مخاطبان این ماهنامه را چه قشری از جامعه تشکیل میدهند؟
تمام شهروندانی که گذرشان به کتابفروشیها و شهرکتابها میافتد مخاطبان گرامی ما هستند. امیدوارم این مجله سزاوار و گوارای خوانندگان و مخاطبانش باشد.
معرفی کتاب در این ماهنامه چه جایگاهی دارد؟
معرفی کتاب؟ اگر بگویم هیچ جایگاهی، برایتان عجیب است. معرفی کتاب یعنی چه؟ میخواهید کتابی را بخوانید، خُب بروید بخوانید. معرفی یعنی چه؟ چرا یک نفر بنشیند و کتاب را برای دیگران تعریف کند؟ چه فایدهای دارد؟ نقد و بررسی کتاب چیزی است که در این نشریه به آن توجه بسیار شده است.
معرفی کتاب به آن شیوه رایجی که صرفا به ارائه فهرست و مقدمه کتاب اکتفا میشود در این نشریه جایی ندارد، مساله مهم برای ما ارتباط هر کتابی با زندگی آدمها و مسالههای آنهاست. اساساً برای همین است که مجله «شهر کتاب» منتشر میشود. چون فقط کتابهای آموزش باغبانی یا رفع کمردرد نیستند که بهکار زندگی و مسائل مردم میآیند. درست است که (به قول بیهقی) «هیچ نبشته نیست که به یک بار خواندن نیارزد» اما در نهایت آن نوشتهای ارجمندتر است که دردی از دردهای عینی، ذهنی، روانی و اجتماعی آدمها را مرهم بگذارد.
این ماهنامه با مؤسسه و فروشگاه شهر کتاب چه ارتباطی دارد؛ به عبارت دیگر آیا این ماهنامه یک نشریه صرفاً ادبی است یا با مجموعه فعالیتهایی که در مؤسسه و فروشگاه شهر کتاب انجام میشوند، ارتباط دارد؟
ماهنامه «شهر کتاب» محصول آغاز سومین دهه حیات فرهنگی موسسه «شهر کتاب» است. تولدی دیگر و تعریفی مجدد است از شهر کتاب. شهر کتاب با تولید و انتشار این مجله میخواهد به مخاطبان و همراهان وفادار خود بگوید که: «ما برای شما احترام قائلیم». فعالیتهای بخش بینالمللی شهر کتاب که در خیابان بخارست برپاست به همراه انتشار نشریه «شهر کتاب» در صدد اثبات این نکته هستند که شهر کتاب فقط یک فروشگاه نیست. شهر کتاب یک فضای فرهنگی مردمی است که در صدد تبادل و ترویج علم و فرهنگ و اندیشه است. هرچند این جملات ممکن است یک مقدار شعارزده به نظر برسد و من اجتناب دارم وارد این تکلفات بشوم، اما صادقانه به حرفی که میزنم باور دارم. بنابراین، مجله «شهر کتاب» بولتن شهر کتاب نیست. اما عضو خانواده شهر کتاب است و از لحاظ سازمانی هم متعلق به مؤسسه شهر کتاب است و چارچوب آن نیز یک ماهنامه ادبی، هنری، علمی و فرهنگی است که البته در بخشهایی هم به انعکاس فعالیتهای شاخص یا جدید شهر کتاب خواهد پرداخت.
چشمانداز این ماهنامه چیست؟
در خلاصهترین بیان، چشمانداز این ماهنامه این است که بتوانیم درباره چیزها حرف بزنیم. یعنی اگر رفتیم و کتابی خواندیم، اگر فیلمی تماشا کردیم، اگر از سالن تئاتری خارج شدیم، اگر از یک گالری بیرون آمدیم، اگر آهنگی گوش کردیم و بعد دوستی از ما پرسید: «نظرت چی بود؟» فقط اکتفا نکنیم به «خوب بود»، «خوشم آمد»، «خوشم نیامد»، «جالب بود» و از این چیزهای کلی. بلکه بتوانیم توصیف کنیم، حرف بزنیم، نظرمان را بگوییم و خودمان را اظهار کنیم. هدف ما از این کار ابداً وارد شدن به فضاهای شعارگونه «آشتی با کتاب» و این قبیل مواضع برتربینانه نیست. من شخصاً عقیده ندارم که مردم ما کتابخوان نیستند. اگر به مردم کتابِ خوب بدهید، قطعا مطالعه میکنند. کتاب و مجلهای که خوانندهاش را تجهیز به معلوماتی کند که در نهایت به درد زندگی او بخورد، احتمالاً بیشتر خوانده میشود تا کتاب و مجلهای که گرفتار رأی جمع کردن، لیست انتخاباتی دادن و نان قرض دادن است.
نظر شما