کتاب «تحلیل فرمی شبکههای ماهوارهای دینی» نوشته صدیقه سادات رجایی الموسوی منتشر شد. به گفته مولف، در این کتاب جدال نظریهپردازانه شکل و محتوا در عرصه برنامهسازی برای رسانه، به تقابلی معنادار میرسد.
در ابتدای مقدمه این کتاب میخوانیم: «قطار وارد ایستگاه میشود و در هالهای از دود و بخار، بوقزنان به جایگاه تماشاگران حیرتزده نزدیک میشود. حتی برادران لومیر هم دانسته بودند که یک انتخاب درست در زاویه و ارتفاع دوربین، میتواند چه تاثیر متفاوت و شگرفی را به تصویر ببخشد. مجموعه تکنیکهای هنرهای بصری با تاریخ باستانی و کهنشان در ترکیببندی و بازی رنگها و شکلها و خطها و نقطهها، در جلوه قاببندی و میزانسن به سینما آمد، اما این تصویر متحرک و ناطقشده، تکنیکهای دیگری را هم در برداشت. یک دوربین بازیگوش در دستان هنرمند، نماها، زاویهها و حرکتهایی را تجربه کرد و قدرتی به تصویر بخشید که سرآغاز دوران جدیدی شد؛ عصر تصویر و رسانه.
کارگران از کارخانه خارج میشوند؛ خانوادهای بر سر میز غذا میخورند؛ باغبانی مشغول آبیاری است. در این میان برادران لومیر نیز به دنبال ضبط زندگی روزانه در قاب تصویر هستند، اما مسیر این کشف جدید آن دو برادر، پر از فراز و نشیب شد. در دست هر هنرمند تجربهگری، سرنوشتی دگرگونه یافت. آنان که روایتها و جهانهایی ساختند و به نمایش گذاشتد؛ آنان که اندیشه، احساس و دنیای ذهنی ـ شخصی خود را با آن به تصویر کشیدند و دستهای در پی ضبط حقایق بیرونی و دستهای به دنبال بازآفرینی حقایق درونی خود بودند، اما در کنار به اشتراک گذاردن دنیاها، باورها و احساسها،این رسانه متصور، زبان گویا و پرکلامی شد برای فراخواندن و جهت دادن برای انتخاب؛ انتخاب یک فرد؛ انتخاب یک مرام و اعتقاد؛ انتخاب یک کالا؛ انتخاب یک سبک زندگی؛ انتخابهای پیاپی و سرگردانی در دنیای تصاویری که شد، عصر تبلیغات رسانهای.»
به گفته مولف، در این کتاب جدال نظریهپردازانه شکل و محتوا در عرصه برنامهسازی برای رسانه، به تقابلی معنادار میرسد. بنابراین انتخاب موضوعی برای ارائه، انتقال مفاهیم مد نظر و سرانجام دستیابی به اهداف سازندگان برنامه در اثرگذاری بر روی مخاطب، باید در شکل مناسب و درست آن انجام شود. چنین شکل برگزیدهای بدون شک از دل تبادل آرا و دیدگاههای سازندگان و خبرگان آشنا با زبان تصویر و عملکرد رسانه سر برمیآورد که با در نظر گرفتن رویکرد غالب برنامه و شناخت نیازها و خواستههای مخاطبان برنامه، با چاشنی مباحث روانشناختی و جامعهشناختی و علوم انسانی مرتبط در این حوزه، تکمیل و همراه میشود.
کتاب حاضر یکی از گامهای این مسیر ساده انگاشته شده در برنامهسازی برای رسانه ملی است. در این پروژه، دو قالب برنامهسازی، یعنی قالب سخنرانی مذهبی ـ وعظ و قالب گفتوگو حول موضوعهای دینی ـ مذهبی انتخاب شده است که دو قالب پرکاربرد در برنامهسازی در رسانه ملی هستند.
روال تحقیق چنین است که در هر یک از این دو قالب، برنامههایی از شبکههای دینی ماهوارهای انتخاب میشوند؛ برنامههایی که شاخصههایی چون سخنران سرشناس، نوع شبکه و سابقه ساخت برنامه و گستره پوشش منطقهای و قارهای ـ که منجر به پذیرش و استقبال مخاطبان جهانی از شبکه شده است ـ موفقیت فعالیتهای برنامهسازی و جنبههای دیگر، در گزینش آنها لحاظ شده است.
خلاصهای از مراحل تحقیق و فصول کتاب
مرحله اول: در این بخش تکنیکهای بیانی همچون میزانسن، فیلمبرداری، تدوین و صدا، به شکلی جزئینگرانه توصیف میشوند. در کنار اشاره به کارکرد هر تکنیک مولف نیز کوشیده تا در پایان، به الگوهای مشخصی در هر برنامه برسد.
مرحله دوم: در این مرحله الگوهای به دست آمده از برنامههای این دو قالب انتخابی، به شکلی مقایسهای ارزیابی و سرانجام، در جدولی به شکلی منسجم و دستهبندی شده ارائه میشوند. در این بخش تأکید بر روی دریافت الگوهای تکنیکیای است که متناسب با این دو قالب و رویکرد محتوایی، در برنامهها کاربرد مؤثرتر و مناسبتری داشتهاند.
مرحله سوم: در این قسمت مولف بر آن است تا الگوهای پیشنهادی این پژوهش به شکلی کاربردی عرضه شوند تا برنامهسازان حوزه رسانه ملی به مطالعه و بهرهگیری از آن بپردازند.
نویسنده کتاب معتقد است، برگزاری نشستهای رو در رو و مستقیم برنامهسازان رسانهای با پژوهشگران اینگونه مباحث ساختاری و نظری، در حوزه هنر تصویر و رسانه میتواند همفکری و تعامل مناسبی را میان این دو گروه ایجاد کند تا در خلال چنین نشستهایی، ضمن تبادل دانش و ایدههای نو، شناخت محدودیتها و عوامل بازدارنده در رسیدن به زبان بصری متناسب با مفاهیم ارائه شده در برنامه، در راستای اهداف مد نظر سازندگان و سرمایهگذاران، طرفین گفتوگو به نگاه و برداشت متفاوت و جدیدی از مقوله تصویر و رسانه خواهند رسید.
وی تاکید میکند که متاسفانه نبود چنین پل ارتباطی میان حوزه نظر و عمل، پژوهشهای انجام شده را در مرحله ایدههای مکتوب و بیثمر و خاکخورده نگه میدارد. در نتیجه، ایرادهای شکلی و ساختاری برنامهها، در چرخه تسلسلی تکرار میشوند و حوزه فعالیت پژوهشگران، محدود به تکمیل پروژهها و مقالهها و نوشتههای انتقادی در چند مجله، روزنامه و گفتارهای پراکنده میشود. البته حجم اینگونه پروژهها و پژوهشهای تحقیقی ـ که مباحث نظری را با رویکرد عملگرایانه نگریسته باشند ـ نیز اندک است؛ چراکه محصول تلاش فردی و مطالعات گسترده پژوهشگر برای شناخت و کسب دانش در مجموعهای از حوزهها همچون تاریخ هنر، نظریههای رسانه و تصویر متحرک و موارد بسیار دیگر را خلاصه میشود.
کتابهایی که در پیشینه پژوهشی این نوشته قرار میگیرند، عبارتاند از: زیباشناسی عناصر بصری در برنامههای گفتوگو محور تلویزیون، گفتمان تلویزیونی و بررسی شبکههای ماهوارهای دینی، تعدادی مقاله در نشریه رواق هنر، اندیشه، دین و رسانه و شماری دیگر از مجلههای تخصصی در حوزه رسانه و تصویر.
کتاب زیباشناسی عناصر بصری با تمرکز بر عناصر بیانی در ساختار برنامهسازی برای رسانه، برنامههای خبری را بررسی میکند، بدینگونه که با انتخاب تصاویر برنامه، به شکل تفصیلی موارد را بیان کرده؛ شیوهای که در این پژوهش نیز به کار رفته است.
چنین مقالهها، کتابها و پژوهشهایی، به درستی میتوانند پیشنیازها و پیشمقدمههایی بر برنامهسازی حرفهای برای رسانه باشند.
کتاب «تحلیل فرمی شبکههای ماهوارهای دینی» نوشته صدیقه سادات رجایی الموسوی با شمارگان 600 نسخه در 272 صفحه به بهای 85 هزار ریال از سوی مرکز پژوهش و سنجش افکار صدا و سیما اداره کل پژوهشهای اسلامی منتشر شده است.
نظر شما