«کاترین نیکولاس»، نویسنده و دارنده دکترای انسانشناسی فرهنگی-اجتماعی میگوید، از زمانی که «ماری آن ایوانز» رمان «میدلمارچ» را با نام مستعار مردانه «جورج الیوت» و نیز خواهران «برونته» تحت لوای نام مردان کتابهای خود را در قرنها پیش منتشر میکردهاند، ظاهرا تا کنون تغییری چندانی در روند فقدان استقبال از انتشار کتابهای زنان رخ نداده است.
وی که از نوشتن نامههای مکرر به ناشران ناامید شده بود و در نهایت خود ناچار شد تا از نامی مردانه برای موافقت ناشران استفاده کند، اظهار کرد: «من با نام واقعی خودم 50 درخواست برای ناشران ارسال کردم و تنها دو پاسخ دریافت کردم اما وقتی از نامی مردانه استفاده کردم، از 6 درخواست، 5 پاسخ به من رسید و حتی 3 ناشر متن داستان من را نیز خواستار شدند.»
این نویسنده افزود: «گویا مشکل از رمان من نبوده است بلکه مساله خود من بودهام؛ یعنی نام زنانه کاترین.»
«نیکولاس» افزود: «تا کنون 17 درخواست برای داستانهایم دریافت کردهام زیرا که فکر میکنم ناشران مرا نویسندهای مرد میپندارند. به نظر میرسد یک سوم از ناشرها منتظر دیگر داستانهای این نویسنده موهوم آقا هستند در حالی که خود من تا به آن زمان هیچ درخواستی دریافت نکرده بودم.»
داستان این نویسنده زن آن زمان جالب میشود که وی متنی را با هر دو نام واقعی و مستعار مردانه «جورج» برای یک ناشر میفرستد. وی دراینباره میگوید: «ناشری که نامه رد متن تحت نام کاترین برای من فرستاد، نه تنها تمایل خود را برای خواندن نوشته جورج ابراز کرد بلکه، از من خواست تا اجازه دهم متن را برای ناشری بزرگتر بفرستد. و این تنها به این معنی بود که آنها خود واقعی من را نمیپذیرند.»
«نیکولاس» تاکید میکند: «ناشران نوشتار شخص خیالی جورج را هیجانانگیز و هوشمندانه توصیف کردند.»
وی میافزاید: «یکی دلایل ممکن برای اینکه ناشران رمان من را با نام مردانه ترجیح داده بودند میتواند این باشد که بدین ترتیب کتاب راحتتر به فروش میرسد؛ و اینکه غیرمعمول است که یک مرد با شخصیت اصلی و مثبت یک زن، داستانی را بنویسد. این رمان با نام واقعی خود من ممکن بود یک رمان زنانه به نظر برسد در حالی که من داستان را برای جنسیت خاصی ننوشته بودم؛ حداقل آگاهانه چنین کاری را نکردم.»
نظر شما