حمید امیدیسرور، نویسنده و منتقد ادبی در نشست نقد و بررسی رمان «بیوهکشی» نوشته یوسف علیخانی گفت: «بیوه کشی» در زمره ادبیات روستایی قرار میگیرد و این نکته مهمی است، متاسفانه داستاننویسی معاصر ایران از ادبیات روستایی غافل شده است.
حمید امیدیسرور در این نشست گفت: «بیوهکشی» در زمره ادبیات روستایی قرار میگیرد. در دو دهه اخیر، تجربه بیشتر نویسندهها به هم شبیه شده و در داستانها به طور مکرر شاهد فضاهای به شدت شهری هستیم، اما در این میان علیخانی سبک خاص خود را دارد. ادبیات روستایی در فضای داستاننویسی معاصر ایران گم شده است. ادبیات بومی در سیر تاریخ داستان نویسی به اشکال مختلفی از جمله پاورقی روزنامهها و ... وجود داشته و از نظر من داستانهای ایشان به رئالیسم جادویی بسیار شبیه است.
وی افزود: یکی از مهمترین ویژگیهای رمان «بیوهکشی» زبان آن است. علیخانی اگر بخواهد، میتواند واژه و زبان بسازد. جنس کارهای علیخانی این اجازه را به وی میدهد تا این نوع از ادبیات را ثبت کند و به آن ارزش مردم شناسانه بدهد. برخی از داستانهای علیخانی دارای تصویرهای سینمایی است.
این منتقد ادامه داد: ویژگی زبانی باعث ماندگاری اثر میشود. کارهای امروز ادبیات ما بعد از مدتی جذابیت خود را از دست میدهد که آن هم به دلیل داشتن زبان ساده و عامیانه است.
امیدیسرور همچنین اضافه کرد: مخاطب پس از خواندن «بیوه کشی» خود را ملزم میداند که کتابهای گذشته یوسف علیخانی را نیز بخواند. فقط ایکاش کشش بیشتری به خصوص در صفحات ابتدایی کتاب وجود داشت که آن وقت اتفاقی عظیم رقم میخورد.
یوسف علیخانی نیز در این نشست گفت: «بیوه کشی» داستان زنی است که غم و تنهایی وی ویژگی اصلی این کتاب را رقم زده است.
وی به استناد سالها تجربه در عرصه داستان نویسی و روزنامه نگاری، به نوع واژه و کلمات اشاره کرد و گفت: نوشتن یک خبر در روزنامه یا نشریه با واژههای کلیشهای هیچ سختی ندارد و حتی ممکن است بتوان آن را در عرض یک روز یاد گرفت. اما لذتی که در در بیوه کشی وجود داشت ساختن واژههای جدید و معرفی آنها به مخاطب بود که شوقی را در من ایجاد کرد تا بتوانم پس از 30 مرتبه بازنویسی، مخاطب را با خود بکشانم و در جایگاهی قرار بگیرم که امروز اثر من یکی از پرفروشترین آثار شهرکتاب مرکزی و مراکز دیگر شود.
علیخانی در پاسخ به این پرسش که با توجه به فضای روستایی که در این کتاب وجود دارد، آیا بیوهکشی توانسته به روستاها راه پیدا کند و تغییری در نگرش مردمان آن داشته باشد یا خیر گفت: من به هیچ عنوان چنین قصدی نداشتم. ذات به وجود آمدن این رمان برای سرگرمی است. هرچند که بدیهی است پشت آن تفکری وجود داشته باشد. افرادی را در اطرافم دیدم که میدانستند کلمات مال خودشان است اما آن را نمیفهمیدند. من به دنبال از بین بردن سنت بیوهکشی در روستاها نبودم. این رسم به مرور زمان و با امروزی شدن از بین میرود، اما نه با این کتاب.
مولف رمان «بیوه کشی» به آثار گذشته خود اشاره کرد و گفت: چندی پیش «عروس بید» برای خود اسم و رسمی پیدا کرد، اما من دیگر نمیخواستم مانند «عروس بید» یا «اژدهاکشان» بنویسم. دوست داشتم چیز جدیدی باشد که مخاطب خوشش بیاید، اما غمگین شدم که از بین افرادی که بیوهکشی را خواندند دو سه نفری آن را دوست نداشتند و این انگیزهای بالا برای نوشتن رمان بعدیم است.
علیخانی ادامه داد: مانند دیگر داستانهای روستایی به مسائلی چون ظالم و مظلوم کاری ندارم. در کتابهایم به دنبال مسائل اعتقادی و آداب و رسوم مردم سرزمینم هستم. همین مرا بس است که یکی از شخصیتهای کتابم به نام حضرت قلی، شخصیت نظر کرده ادبیات داستانی ما شد.
نظر شما