کتاب «چین چگونه سرمایهداری شد؟» نوشته رونالد کوز نینگ وانگ با ترجمه سید پیمان اسدی به تازگی از سوی انتشارات دنیای اقتصاد وارد بازار نشر شده است.
در پیشگفتاری که مترجم بر این کتاب نگاشته است، میخوانیم: «اصلاحات اقتصادی چین یکی از شگفتانگیزترین تحولات چندین دهه اخیر است. اینکه چگونه تحولی با این عظمت و شگفتی رخ داده است موضوع بحث بسیاری از محافل دانشگاهی و مراکز مطالعاتی دنیا بوده و صدها و بلکه هزاران کتاب و مقاله در مورد آن به نگارش درآمده است. بسیار خلاصه آنچه در این زمینه میتوان گفت آنکه چین با سابقه و تاریخ پربار اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود در دورهای، دچار افول و اضمحلال شد و در اثنای جنگهای داخلی و خارجی و فضای سیاسی بینالمللی حاکم، زمینه رشد و به قدرت رسیدن حزب کمونیست با رهبری مائوتسه تونگ فراهم شد.
آغاز لزوم اصلاحات در چین را به تعبیری باید این زمان تلقی کرد؛ چه فاجعهای که در دوران مائو بر چین تحمیل شد اصلاحات را به امری اجتنابناپذیر تبدیل کرد. آنچه در اندیشه مائو بهشت موعود چین تلقی میشد حرکت هر چه بیشتر و سریعتر به دامان سوسیالیسم بود و سیاستهایی چنان افراطی در این زمینه اتخاذ شد که مرگ میلیونها نفر از قحطی و گرسنگی گوشههایی از آن است. با مرگ مائو، نگرشهای ایدئولوژیک با وجود رهبران عملگرایی همچون دنگ شیائو پنگ، چن یون و هو یائو بانگ، آرام آرام به حاشیه رفته و آن میراث فرهنگی چین باستان با عنوان واقعیت تنها معیار آزمون حقیقت با وقفهای کوتاه، اما پرهزینه ترجیعبند اقتصاد و سیاست چین میشود و بزرگترین تحول اجتماعی عصر را رقم میزند.
یکی از چارچوبهای نظری و الگوهای قدرتمند در توضیح تحولات اجتماعی، بدون تردید اندیشه نهادگرایی است که با تأکید بر ساخت اجتماعی و نهادی که اقتصاد در چارچوب آن عمل میکند و با بهرهگیری از منطق اقتصاد سیاسی صورتبندی روشن و قابل درکی را از تحولات اجتماعی ارائه میدهد. ویژگی برجسته این کتاب نیز بررسی و فرآیند تحول اقتصاد چین از منظر اندیشه نهادگرایی است. ویژگی بارزتر این کتاب نگارندگان آن هستند که یکی رونالد کوز از بزرگترین اقتصاددانان و متفکران تأثیرگذار عصر حاضر و برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 1991 و یکی از نظریهپردازان اندیشه نهادگرایی است.»
آنچه در این کتاب به عنوان ریشه و منشأ اصلی اصلاحات اقتصادی چین مورد تأکید قرار میگیرد، بازیگران و نیروهای حاشیهای(در واقع به حاشیه رانده شده بوده) که جلوتر از اقدامات اصلاحی دولتی، اقتصاد بازار و انگیزه و کارآفرینی خصوصی را بازمیگرداند و سرمایهداری با مشخصههای چینی را رقم میزند. نیروهایی که زمانی آفت اقتصاد سوسیالیستی چین تلقی میشد، اکنون پایه و اساس اقتصاد چین را شکل داده است.
این موضوع نیز حائز اهمیت است که با وجود اینکه اقتصاد چین رشد و توسعه شگفتانگیزی را در سالهای اخیر به خود دیده؛ اما این رشد و ترقی با محدودیت جدی روبهروست که آن نبود بازاری آزاد برای ایدهها و اندیشهها است که ضعف در تولید نوآورانه و با کیفیت و ناتوانی در ایجاد و خلق صنایع و کالاهای جدید را موجب شده است. از آنجا که پیشبینیها حاکی از تبدیل اقتصاد چین به بزرگترین اقتصاد جهان است و همچنانکه کتاب تأکید دارد به دلیل فقدان بازار آزاد اندیشه و ایده، منجر به نمونهای بیسابقه در تاریخ مدرن بشر خواهد شد که بزرگترین اقتصاد جهان مولدترین اقتصاد نخواهد بود.
به گفته مترجم کتاب، این کتاب از آنجا که تحولات اقتصادی و سیاسی چین را از دهه 1940 و از زمان به قدرت رسیدن حزب کمونیست رصد کرده و اتفاقات و رویدادهای این دوره را با دیدی تاریخی در چارچوبی تئوریک مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده، حاوی نکات و تجارب ارزندهای است و نگرشی روشن به خواننده میدهد. از این جهت مطالعه این کتاب به پژوهشگران، دانشجویان و علاقهمندان علوم اجتماعی بهویژه اقتصاد توصیه میشود. همچنین برای مدیران و سیاستگذاران اقتصادی نکات قابل توجهی دربردارد.
کتاب «چین چگونه سرمایهداری شد» نوشته رونالد کوز نینگ وانگ به ترجمه سید پیمان اسدی با شمارگان هزار و 100 نسخه در 390 صفحه به بهای 22 هزار تومان به همت انتشارات دنیای اقتصاد منتشر شده است.
برای اطلاعات بیشتر میتوانید به نشانی زیر مراجعه کنید:
نظر شما