علی اصغر محمدخانی، نویسنده و همکار فتحالله بینیاز گفت: ادبیات در بینیاز درونی شده بود. ادبیات برای او صرفا خواندن یک داستان نبود بلکه همه زندگیاش بود.
وی افزود: با اینکه رشته تحصیلی او مهندسی بود اما گویی نقد و داستان از ضمیر و بن جان او برمیخاست. او مردی صمیمی، پاکدل و یکرو بود. در حوزه اخلاق و مردمداری هم مانند دانش و نقدش خصایص ارزندهای داشت. بارها دیدم که با داستاننویسان جوان رفتاری بسیار دوستانه دارد. او میخواست تازهکاران و جوانان و کسانی که کارشان را در ادبیات تازه شروع کردهاند از راه تشویق در خط داستان بیندازد و از آنها حمایت کند.
دبیر جلسات نقد کتاب، در مؤسسه شهر کتاب ادامه داد: ما کمتر کسی داشتیم که تا به این اندازه در 15 سال اخیر در حوزه نقد پرکار باشد و تا اینقدر کتاب بخواند و درباره آن کتابها بنویسد. تلاش او حیرتانگیز بود. بینیاز در جان خودش تشنگی خاموشنشدنی در اعتلای ادبیات و نقد ادبی داشت و گرچه ناباورانه خاموش شد اما مسیر آثارش و رفتاری که در نقد ادبی داشت ماندنی است.
محمدخانی اضافه کرد: من در این سالها از او در زمینه اخلاقی بخل و کینه و حسد ندیدم. او از سرمایه مالی خودش برای اعتلای ادبیات و حتی حاشیههای ادبیات مایه میگذاشت. به فرض اگر نویسندهای ازدواج میکرد او نخستین کسی بود که هدیه تهیه میکرد. در همه حوزهها سعی داشت به داستاننویسان کمک کند اما نمیدانم چرا در پنج سال اخیر مثل گذشته نبود و کمتر در محافل ادبی ظاهر میشد. دلیلش را نمیدانم، شاید بیماری داشت. من هم در سه چهار سال اخیر کمتر میدیدمش. اما قبلاً بیشتر با هم گفتوگو و مشورت میکردیم. ادبیات در درون بینیاز درونی شده بود. فقط این نبود که چیزی را بخواند بلکه ادبیات برایش زندگی بود.
فتحالله بینیاز صبح یکشنبه 12 مهر ماه بر اثر عارضه قلبی درگذشت. هر چند مراسم خاکسپاری او بنابر وصیت خودش و برای حفظ آرامش خانواده، خصوصی برگزار شد اما به گفته همسر این نویسنده فقید، خانواده مرحوم بینیاز جمعه 17 مهرماه، از ساعت 10 تا 18، در منزل آن مرحوم، پذیرای دوستان و دوستداران او خواهد بود.
نظر شما