دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۰
جواهرکلام: موضع نگرفتن آدونیس مقابل حکومت‌ها ناشی از فرصت‌طلبی نیست/ خواندن «سنت و تجدد» برای دانشجویان ضروری است

محمد جواهرکلام، نویسنده و مترجم ضمن تشریح این مساله که آدونیس علاقه‌ای به موضع گرفتن مقابل حکومت‌ها ندارد گفت: چنین موضوعی ناشی از فرصت‌طلبی‌اش نیست بلکه می‌خواهد محدوده فعالیت‌های خود را زیاد کند و همواره حرفش را بزند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- آدونیس شاعر عرب زبان، در سال 1930 در شمال سوریه متولد شده و همواره در سروده‌هایش در برابر قوانین اقتصادی و زندگی مدرن شهری و همچنین اعمال ظالمانه‌ قدرت‌های جهانی به انتقاد پرداخته است. اشعار آدونیس تا به امروز به بیش از ده زبان زنده‌ دنیا ترجمه شده‌اند. این شاعر دو بار نیز به دعوت انجمن شاعران ایران، به تهران سفر کرده است. با محمدجواهر کلام، مترجم کتاب «ملکوت در غبار» (یک گفت‌وگوی بلند با آدونیس) که صقرا بوفخر آن را نوشته است به مناسبت چاپ دوم این کتاب گفت‌وگو کرده‌ایم.
 
چه شد که کتاب «ملکوت در غبار» را به فارسی برگرداندید؟
نسخه اصلی این کتاب را در سال 2000 از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گرفتم. ترجمه این کتاب 10 سال بین ناشران مختلف دست به دست می‌گشت. آدونیس در سال 2006 به ایران آمد. آمدن شاعران پرآوازه عرب به ایران سابقه‌ای طولانی دارد. نخستین شاعر عربی که به ایران آمد زنده‌یاد سمیح‌القاسم، شاعر فلسطینی بود. او شاعری بسیار جسور بود. بعد از آن البیاتی آمد و چند روز در ایران ماند. بعد از آن آدونیس آمد که مورد استقبال قرار گرفت و من این کتاب را پیش از آمدن او خریدم و مشغول ترجمه‌اش بودم. بعد از آدونیس شاعر عراقی، جواهری آمد او واپسین نماینده شعر کلاسیک عراقی است و در زمان عبدالکریم قاسم، وزیر فرهنگ بود و روزنامه داشت.
 
این شاعران عرب از یکدیگر یاد می‌کردند؟
آدونیس جواهری را می‌شناخت و جواهری هم با ما نسبت دارد.
 
آدونیس را چه‌گونه شاعری یافتید؟ با او ملاقاتی هم داشتید؟
در بخش فرهنگی سفارت فرانسه قرار ملاقاتی با آدونیس گذاشتیم و بعد از ظهر هم به فروشگاه نشر ثالث رفتیم. جلسه شعرخوانی‌ای برای او گذاشتند که البته شعرهایش را به عربی می‌خواند. او همراه با مترجم آثارش به فرانسه، به ایران آمده بود. من دیدم که آدمی متواضع است. خیلی دوست داشتم او را از نزدیک ببینم. وقتی هم دیدمش دیدارش به اصطلاح توی ذوق نزد. آدونیس بی‌تردید یکی از بزرگ‌ترین و مشهورترین شعرای عرب است و دیدگاه‌های خاصی دارد و بارها با کسانی که ترقی‌خواه هستند درگیر شده. اکنون هم در جریان‌های سوریه چندان حضور ندارد. برهان غلیون حضور داشت ولی آدونیس به دلایلی که برای خودش معتبر است حضور ندارد.
 
فرهنگ معاصر عربی چه قرابت‌هایی با فرهنگ ما دارد؟
بیش و کم ما و عرب‌ها دوره مشروطیت و دوره نهضت رنسانس عربی را هم‌زمان گذرانده‌ایم و متفکران ما به کشورهای عربی می‌رفتند و متفکران کشورهای عربی به ایران می‌آمدند و جوشش و پیوند خاصی بین ما وجود داشته و دارد. این است که ما باید نخست ببینیم که رابطه عرب‌ها با غرب پیشرفته –غرب غیر استعماری که مدرنیته را به وجود آورد- چگونه است.
 
آدونیس می‌گوید من آدمی هستم گشاده در هر افقی و خودم را در هیچ محدودیتی قرار نمی‌دهم. آدونیس در رابطه‌اش با حکومت‌ها می‌گوید: «من نه علیه رژیم خاصی هستم و نه با رژیم خاصی هستم.» نه این‌که چنین موضوعی ناشی از فرصت‌طلبی‌اش باشد بلکه می‌خواهد محدوده فعالیت‌های خودش را زیاد کند و همواره حرفش را بزند. او حتی در نامه‌ای که به بشار اسد نوشته از اتفاقات سوریه که بیش از چهار سال است به طول انجامیده، انتقاد کرده است.
 
نخستین بار چه کسی آدونیس را به ایرانیان شناساند؟
آدونیس را دکتر شفیعی کدکنی به ایرانیان معرفی کرد و بعد دوست درگذشته ما آقای کاظم برگ‌نیسی که مرگ فجیعی را تجربه کرد، کتاب «پیش‌درآمدی بر شعر معاصر عرب» را ترجمه کرد. «پیش‌درآمدی بر شعر معاصر عرب» جریانش این است که آدونیس آمده و جُنگی چهار جلدی را از شعر کهن عرب تا به امروز انتخاب کرده که آقای برگ‌نیسی آن را به فارسی برگردانده‌اند. این کتاب را نخست انتشارات فکر روز منتشر کرد و بعدها نشر نی به ویترین کتاب‌فروشی ها فرستاد.
 
آدونیس هنرمندی است که در همه زمینه‌ها اطلاع دارد و معتقد است که نباید به دنیا پشت کند و پشت به دنیا کردن مساله‌ای را حل نمی‌کند. او می‌گوید آدمی باید در عمق قضایا باشد و بتواند حرفش را بزند. حتی وقتی به ایران آمد در برگشت سفرنامه‌ای نوشت که در روزنامه الحیات به چاپ رسید و من آن را ترجمه کردم و در سایت‌ قرار دادم. او هم از ایران تعریف کرده است و هم از این‌که زن‌ها در ایران و برخی کشورهای خاورمیانه نمی‌توانند برخی کارها را انجام دهند ایراد گرفته است. او می‌گوید زن در دوره اسلامی بسیار فعال بود.
 
ترجمه ادبای عرب در سال های اخیر چگونه بوده است؟
شما در حال حاضر چند برنده نوبل ادبی را به یاد دارید؟ شاید تعداد کمی،  ولی ببینید نجیب محفوظ که میان عرب‌ها برنده شد یا همین آدونیس که می‌گفتند کاندیدای نوبل ادبیات شده است که چه‌قدر مورد توجه و احترام‌اند. همین دوستانی که عربی ترجمه کرده‌اند شروع کردند به ترجمه آثار معاصران عرب. از شعر گرفته تا داستان و رمان. و رمان‌های زیادی هم منتشر شده است اما از آنجا که ما در جامعه‌مان ناقد و مجله نقد نداریم، آنچه داریم کفایت نمی‌کند و صدایش به افق‌های تازه نمی‌رسد و در گمنامی می‌مانند.
 
آدونیس بعد از کتاب «ملکوت در غبار» که من ترجمه کردم یک کتاب پرحجم مثل کتاب «از صبا تا نیما» با نام «سنت و تجدد» (ثابت و متحول)؛ پژوهشی در نوآوری و سنت عرب، در چهار جلد از دوران کلاسیک تا معاصر به شکل تحلیلی نوشت که این کتاب را دکتر حبیب الله عباسی ترجمه کرده و خوب است که خوانندگان شما آن کتاب را هم بخوانند. کتاب او بسیار جالب است و خواندن آن برای خواندن هر دانشجوی زبان و ادبیات فارسی و عربی امری واجب است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها