گزارش ایبنا از نشست پرسش و پاسخ درباره کتاب «تئاتر و سینمای آربی اُوانسیان»
اُوانسیان: ملاپور فیلمنامه «شوهر آهو خانم» را از من سرقت کرد/ لشگری: اسناد کتابخانه تئاترشهر روی پشتبام نگهداری میشد
آربی اُوانسیان در نشست پرسش و پاسخ درباره کتاب «تئاتر و سینمای آربی اُوانسیان» گفت که پس از به بنبست رسیدن پروژه اقتباس سینماییاش از رمان «شوهر آهو خانم» و سرقت فیلمنامه این اثر توسط داوود ملاپور، به طور اتفاقی وارد کار تئاتر شده است. نویسنده کتاب نیز دلیل طولانی شدن فرایند نگارش اثر را پراکندگی منابع دانست.
آربی اُوانسیان در این نشست گفت: من بالاجبار وارد کار تئاتر شدم و حرفه اصلی من سینما بود. پس از آنکه پروژه اقتباس سینمایی من از رمان «شوهر آهو خانم» علی محمد افغانی، به بنبست رسید و در ادامه داوود ملاپور، فیلمنامه من را سرقت کرد، وارد کار تئاتر شدم. در این زمان شاهین سرکیسیان نیز فوت کرده بود و گروهش بدون سرپرست و سرگردان مانده بودند.
وی افزود: آزادی بیان سینمایی به من امکان داد تا بتوانم نمایشنامههای عباس نعلبندیان و مهین تجدد را به صحنه ببرم. شیوههای اجرایی من با توجه به شرایط فرهنگی خاص جامعه در آن روزگار بازمیگشت و حتی من هیچگاه بدون در نظر گرفتن این شرایط، نمایشنامهای را برای اجرا در نظر نگرفتم.
کارگردان فیلم چشمه در بخش دیگری از سخنان خود در این نشست با اشاره به نقدهایی که در دوران فعالیتش بر آثارش نوشته میشد، گفت: 99 درصد نقدهایی که درباره آثار من در مطبوعات آن روزگار منتشر میشدند، فحش وقیح بودند و نه نقد. حال پژوهشگر امروزی که اجراهای تئاتری من را مشاهده نکرده، چگونه میتواند از این نقدها برای پژوهش روی آثار من استفاده کند.
اُوانسیان ادامه داد: من در دوران فعالیتم گفتوگوهای مطبوعاتی بسیاری انجام دادم، اما متاسفانه حتی همکارانم نیز این گفتوگوها و مصاحبهها را نخواندند و متوجه نشدند که من چه میگویم؟ به همین دلیل تصمیم گرفتم دیگر هیچ مصاحبه مطبوعاتی انجام ندهم و حتی برای انتشار این کتاب نیز با هیچ رسانهای گفتوگو نکردم.
این کارگردان پیشکسوت تئاتر و سینمای ایران همچنین با اشاره به این که مجید لشگری در این کتاب هوشمندی خاصی به خرج داد و با کنار هم قرار دادن این نقدها و برخی اسناد دیگر دست به روشنگری زد، توضیح داد: خود لشگری نیز با پیتر بروک، کارگردان تئاتر مشهور و اثرگذار، تماس گرفت تا برای این کتاب مقدمه بنویسد و من برای نگارش این مقدمه هیچ چیزی به بروک نگفتم.
فرهاد مهندس پور نیز در این نشست گفت: متاسفانه در این کتاب درباره ایدههای آربی اُوانسیان برای اجرای تئاتر حتی یک کلمه هم وجود ندارد. این یک اشکال کلی برای تئاتر ماست که هنوز به این دانش نرسیدهایم که بدانیم درباره چه ایدههایی گفتوگو کنیم.
وی افزود: در دورهای که اُوانسیان به فعالیت تئاتری اشتغال داشت، هنوز بسیاری از کتابها و نمایشنامهها ترجمه نشده بودند و وی برای یافتن متنها و شیوههای جدید بسیار جستوجو میکرد. ظهور پدیده عباس نعلبندیان در تئاتر ایران نیز حاصل همین جستوجوهای آربی بوده است.
مهندس پور ادامه داد: در دوره فعالیت اُوانسیان تئاتر ایران مشکلی در بیان ایدههایش نداشت، اما امروزه دارد و خود آربی معیاری است تا ما با استفاده از آن به حل این مشکل بپردازیم. امیدوارم روزی بتوان ایدههای اُوانسیان برای تئاتر را ثبت کرد و به دانشجویان آموزش داد.
مجید لشگری نیز در این نشست با اشاره به طولانی شدن فرایند تحقیق و نگارش این کتاب گفت: روند تحقیق و نگارش این کتاب چیزی در حدود 10 سال، یعنی به اندازه عمر کارگاه نمایش تهران، طول کشید؛ چرا که من باید با هنرمندانی گفتوگو میکردم که پس از انحلال کارگاه نمایش، در سرتاسر جهان پخش شده بودند.
وی افزود: متاسفانه در ایران نهادهایی نداریم که اسناد تئاتری را گردآوری و ثبت کنند. من در دورهای از پژوهش بر این کتاب برای گرفتن اسنادی به کتابخانه مجموعه تئاترشهر مراجعه کردم. درآنجا متوجه شدم که بسیاری از اسناد این کتابخانه در پشتبام این مجموعه سالهاست در معرض باد، باران و خاک قرار دارد.
لشگری اضافه کرد: این کتاب در دو جلد به ثمر رسید. جلد اول شامل رویدادنگاری زندگی و فعالیتهای هنری اُوانسیان است. در جلد دوم نیز نمونههایی از نوشتهها و گفتوگوهای آربی اُوانسیان، و نمونههایی از نقدها و نظرهای مندرج در مطبوعات درباره کارهای او گردآوری و تدوین شده است. نقدهای مندرج در این کتاب را با وسواس بسیار انتخاب کردم. به عنوان مثال درباره اجرای «پژوهشی ژرف و سترگ و نو در سنگوارههای قرن بیستوپنجم زمینشناسی یا چهاردهم، بیستم، فرقی نمیکند» نقدهای بسیاری منتشر شده بود، اما من آن نقدی را که گویایی بیشتری داشت، برای انتشار در این کتاب برگزیدم.
لشگری همچنین در پاسخ یکی از حاضران به این سوال که «چگونه بدون دیدن حتی یک اجرای تئاتر از اُوانسیان تصمیم به کار بر روی این کتاب گرفتید؟» گفت: من زمانی که نمایشنامههای عباس نعلبندیان را مطالعه کردم، بسیار دوست داشتم بدانم که چه کسی جرات به صحنه بردم این آثار را داشته است؟ تا اینکه به اسم آربی اُوانسیان رسیدم. در ادامه به دنبال کتابهایی گشتم که درباره آربی بیشتر بدانم، اما متوجه شدم که هیچ منبع مستقلی وجود ندارد. در اینجا بود که حس کردم این گذشتهای که روبه فراموشی است باید ثبت شود.
از میان چهرههای شاخص در این نشست میتوان به خجسته کیا، از محققان پیشکسوت تئاتر و نمایش ایرانی و نویسنده کتاب «قهرمانان بادپا در قصهها و نمایشهای ایرانی»، هوشنگ آزادیور، مترجم کتاب «تاریخ تئاتر» اسکار براکت، محمود عزیزی، حمید امجد، علیرضا خمسه، محمد رحمانیان، مهوش افشارپناه، هوشنگ توکلی و فریده سپاه منصور اشاره کرد.
کتاب دو جلدی «تئاتر و سینمای آربی آوانسیان از ورای نوشتهها، گفتوگوها و عکسها» با پیشگفتار پیتر بروک و تالیف و پژوهش مجید لشگری سال گذشته (1393) از سوی انتشارات روزنه منتشر شده است.
نظر شما