سه‌شنبه ۵ آبان ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۲
رفیعی: هنر تصویرسازی با تصویرگری کتاب‌های دینی آغاز شد/ ترهنده: تصویرگر باید بتواند چیزی به دانش متن اضافه کند

سیدعلی محمدرفیعی در نشست «کتاب و تصویرگری مذهبی» گفت که هنر تصویرگری و تصویرسازی با تصویرگری برای کتاب‌های دینی متولد شد؛ به عبارتی آغاز هنر تصویرگری با دین پیوند دارد. سحر ترهنده، نیز گفت که تصویرگر باید بتواند با تصاویر خود یکسری از دانش‌هایی را به متن اضافه کند که نویسنده اشاره‌ای به آنها نکرده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «کتاب و تصویرگری مذهبی» عصر امروز سه‌شنبه پنجم آبان 1394 با حضور علی محمد رفیعی، سحر ترهنده، علی بوذری و پرویز اقبالی در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.

ارکان تصویرگری برای کتاب
سیدعلی محمد رفیعی، نویسنده و پژوهشگر حوزه کتاب کودک در این نشست گفت: تصویرگری و نقاشی دو پدیده جدا از هم هستند. تصویرگری هنری است که از یک سو با متن و از سوی دیگر با مخاطب پیوند دارد، اما هنر نقاشی فارغ از این موارد است. شروع و آغاز تصویرگری در میان بشر نیز با دین پیوند خورده است. بهترین مثال برای این مساله کتاب‌های مانی و تصویرسازی‌هایش است.

وی افزود: هنر تصویرگری بر چهار رکن استوار است؛ رکن اول متن است، یعنی تصویرگر اثر خود را برای یک متن پدید می‌آورد. رکن دوم مخاطب است. رکن سوم اطلاعاتی علمی است که یک تصویرگر باید از خود داشته باشد که این اطلاعات در متن وجود ندارند. رکن چهارم نیز اطلاعات تخصصی هستند که در تصویرگری برای متون دینی، اطلاعات دینی شمرده می‌شوند.

رفیعی در ادامه سخنان خود به توضیح هرکدام از چهار رکن اشاره شده پرداخت: متن دینی بر اساس اهداف دینی یا اطلاعات دینی سامان پیدا می‌کند. این متن پدیده‌ تعهد و باور به دین را در دل مخاطب به‌وجود می‌آورد. نام این باور را ایمان گذاشته‌اند و شخص با ایمان است که به رستگاری می‌رسد. تصویرگری دینی و مذهبی نیز با همان هدفی پدید می‌آید که یک متن دینی نوشته می‌شود. بر این اساس تصویرگری دینی می‌تواند اطلاعاتی را در اختیار مخاطب بگذارد که بر اساس آن وی به ایمان و رستگاری برسد.

مصحح دیوان حافظ ادامه داد: در توضیح رکن دوم باید بگویم که نمی‌توان هر تصویری را برای مخاطب جایز دانست. روانشناسان کودک مدام بیان کرده‌اند که کودک در هر سن یا مقطعی از دوران کودکی درک متفاوتی دارد و نمی‌توان هر تصویری را برای او ارائه کرد. رکن سوم را نیز با ارائه مثالی به این صورت شرح می‌دهم که فرضا اگر متنی درباره صدر اسلام است، تصویرگر باید معماری صدراسلام را بداند تا بتواند تصویرهای خود را بدون نقص خلق کند.

رفیعی همچنین در توضیح رکن چهارم تصویرگری برای کتاب نیز گفت: تصویرگر کتاب دینی باید اطلاعاتش درباره دین کامل و کافی باشد. به عنوان مثال اگر کسی می‌خواهد یک شخص مومن را به تصویر بکشد، باید بداند که رنگ سیاه در احادیث و روایات مذموم شمرده شده است و نباید لباس مومنان و قدیسان را به رنگ سیاه درآورد. یا اینکه تصویرگر دینی باید بداند که در دین اسلام نمی‌توان خدا را تصویر کرد.

آسیب‌شناسی تصویرگری برای متون دینی در ایران
رفیعی در بخش دیگری از سخنان خود در این نشست به آسیب‌شناسی تصویرگری برای متون دینی در شرایط فعلی بازار نشر ایران پرداخت. رفیعی درباره این آسیب‌ها گفت: نخستین آسیب در تصویرگری امروز ایران خود تصویرگران هستند. تصویرگر باید به متن توجه داشته باشد، اما بسیاری از این هنرمندان آثارشان با متن کتاب‌ها سازگاری ندارد.

وی افزود: همچنین بسیاری از تصویرگران با روانشناسی گروه سنی کودک و نوجوان آشنا نیستند، بنابراین تصویرهایی را تولید می‌کنند که باعث زدگی مخاطب از کتاب می‌شود. متاسفانه بسیاری از تصویرگران نیز برای کسب اطلاعات بیشتر درباره موضوع کار خود، دست به پژوهش نمی‌زنند.

رفیعی ادامه داد: تصویرگر دینی باید به دین و کار خود علاقه‌مند باشد. وی همچنین باید تجربه دینی نیز داشته باشد که منظورم از این تجربه حتما یک مکاشفه نیست. مشکل دیگر تصویرسازی کتاب در بازار نشر ایران، مساله ممیزی است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نمی‌تواند به هر تصویری مجوز انتشار بدهد، بنابراین برای رفع این مشکل آیین‌نامه‌ای را طراحی کرده که عمل به آن می‌تواند راهگشا باشد، اما متاسفانه ممیزان کتاب‌ها در بسیاری از موارد سلیقه شخصی خود را به جای این آیین‌نامه اعمال کرده‌اند.

تصویرسازی؛ مرز میان هنرهای نقاشی و گرافیک
سحر ترهنده، منتقد و پژوهشگر ادبیات و تصویرسازی کتاب کودک نیز در این نشست ضمن اشاره به این نکته که در گذشته مرزی میان تصویرسازی و نقاشی وجود نداشت، گفت: در سال‌های زیادی از دوران معاصر، تنها خوراک تصویری برای کودکان در خانواده‌های به ویژه فرودست ایرانی، تصاویر کتاب‌های چاپ سنگی و نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای بودند. بر این اساس مرز چندانی میان هنرهای نقاشی و تصویرسازی وجود نداشت، اما امروزه بحث تخصصی شده است.

وی افزود: به باور بسیاری از منتقدان و هنرمندان، تصویرسازی مرز میان هنرهای نقاشی و گرافیک است. در این هنر ما در قید متن و مخاطب به صورت کاملا جدی هستیم. به عبارتی تصویرگر باید بتواند با تصاویر خود متن را توضیح دهد و تفسیر کند. حتی تصویرگر باید بتواند با تصاویر خود یکسری از دانش‌هایی را به متن اضافه کند که نویسنده اشاره‌ای به آنها نکرده است.

ترهنده همچنین به عوامل مهم در روند تصویرسازی برای متون دینی و مذهبی اشاره کرد: تصویرگر حوزه متون دینی باید درک درستی از متن داشته باشد تا بتواند زیبایی‌های بصری متن را نشان دهد. همچنین این تصویرساز باید با آثار خود درک تصویری مخاطب را نیز بالا ببرد.

این عضو شورای کتاب کودک در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که بسیاری از تولیدکنندگان متون دینی برای کودکان درک درستی از این گروه سنی ندارند، گفت: بسیاری از نویسندگان کتاب‌های دینی برای کودکان با عدم درک درست از شرایط فکری و ذهنی این گروه سنی، اطلاعاتی را در نوشته‌های خود به آنها ارائه می‌کنند، که خارج از درک آنهاست. زمانی که چنین متن‌های ضعیفی نوشته می‌شوند کاری از تصویرگر بر نمی‌آید.

ترهنده همچنین مهم‌ترین معضل در زمینه تولید متون دینی برای کودکان را ناشران دولی برشمرد: یکی از مهم‌ترین دلایل ضعف در حوزه تصویرسازی برای کتاب‌های دینی کودکان، وجود ناشران دولتی است. این ناشران معمولا کتاب‌های خود را در سریع‌ترین زمان ممکن و در نتیجه ارزان و بی‌کیفیت تولید می‌کنند. حجم عمده کتاب‌‌های این ناشران باعث زده شدن مخاطبان شده است.

متون دینی تولید شده برای کودکان در دوران قاجار
علی بوذری، سردبیر فصلنامه «نقد کتاب هنر» نیز در این نشست گفت: نقاشی و نگارگری در گذشته ایران بیشتر همان تصویرگری برای نسخه‌های خطی بود که اکثر این نسخه‌ها نیز در شمار کتاب‌های دینی قرار داشتند. یکی از مهم‌ترین این کتاب‌ها «خاوران نامه» بود که بر وزن شاهنامه سروده شده و در قرن 9 و 10 هجری نیز تصویرسازی شده است.

وی افزود: با روی کار آمدن سلسله صفویه و رسمی شدن مذهب تشیع در کشور این ژانر قوی‌تر شد. با ورود صنعت چاپ به ایران در دوران قاجار و رواج کتاب‌های چاپ سنگی نیز تصویرگری و تصویرسازی برای کتاب‌ها متوقف نشد و کتاب‌هایی چون «طوفان البکا»، «حمله حیدری» و «مختارنامه» همراه با تصویرسازی‌هایی برای متن انتشار پیدا کردند.

بوذری ادامه داد: همچنین کتاب‌هایی نیز در دوران قاجار به طریقه چاپ سنگی منتشر شدند که در مشخصا در حوزه کتاب‌های دینی برای کودکان قرار می‌گیرند. از این دست کتاب‌ها می‌توان به «عاق والدین» و «توبه نصوح» اشاره کرد. در دوران حکومت پهلوی دوم نیز به ویژه با تاسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این روند تولید کتاب‌های دینی برای کودکان که معمولا با تصویرسازی‌هایی همراه می‌شدند، ادامه پیدا کرد. در دوران پس از انقلاب نیز با تصویرسازی‌های هنرمندانی چون بهرام خائف و حسام الدین طباطبایی این ژانر دنبال می‌شود.

نیاز انسان به خیال
پرویز اقبالی، استادیار دانشکده هنر دانشگاه شاهد نیز در این نشست گفت: بحث تصویر در رابطه با انسان مطرح می‌شود و از طریق علم تبارشناسی واژگان متوجه می‌شویم که تصویر در زمره حواس باطنی انسان به شمار می‌آید. ما پنج حس ظاهری داریم و به همین تعداد نیز حس باطنی. حس مشترک، خیال، وهم، عقل و شهود، پنج حس باطنی انسان هستند.

وی افزود: خیال با هنر در ارتباط است و لغت‌شناسان معنای تصویر و تصور را برای آن ذکر کرده‌اند. عرفا و فلاسفه روی خیال بحث‌های فراوان کرده‌اند، از جمله اینکه انسان مرتبا در عوالم بیداری و خواب تصویر می‌بیند و آن تصاویر در ذهنش تداعی می‌شود. نوع ارتباط خیال با انسان‌ها به طور دائمی است، به عبارتی نیاز انسان به دیدن خیال یک نیاز اولیه است. روانشناسان کودک نیز بر این اعتقاد هستند که کودک در نقاشی کشیدن، خیالات خود را به تصویر نزدیک می‌کند. تصویرسازان حوزه کودک نیز خیال خود را به دنیای خیال کودکان نزدیک کرده و با توانایی‌های خود آن خیالات را به تصویر می‌کشند.

هنر بیان محسوس یک امر نامحسوس است
اقبالی در بخش دیگری از سخنان خود به ارائه تعریفی از هنر پرداخت و گفت: بسیاری از اندیشمندان و هنرشناسان هنر را به بیان محسوس یک امر نامحسوس تعریف کرده‌اند. این بیان می‌تواند ارتباط بیان در امور عالم خیال را با امور عالم محسوسات برای مخاطبان تداعی کند.

وی ادامه داد: عالم خیال زشتی‌ها و پلشتی‌های دنیای محسوسات را ندارد، به همین دلیل سیر در عالم خیال لذت‌بخش است. در مذهب نیز بیان امر نامحسوس بوسیله محسوسات انجام می‌شود. در هنر نقاشی و تصویرسازی باید واقعیت را شکافت تا به حقیقت رسید. این شکافتن واقعیت نتیجه به‌وجود آمدن دنیای نامحسوس است.

تصویرگر کتاب «افسانه تیرانداز جوان» همچنین با اشاره به هنر دینی و ابعاد آن، اظهار کرد: هنر دینی در دو بُعد حرکت می‌کند: حقی و خلقی. در بُعد حقی هنرمند خود بدون واسطه با حضرت حق ارتباط برقرار می‌کند. در بُعد خلقی هنرمند می‌خواهد از طریق خلق به حق برسد و این بُعد گاهی حالت حماسی به خود می‌گیرد. توجه داشته باشیم که رابطه بین حماسه و عرفان نیز یک رابطه اخلاقی است که بر اساس تصویرسازی مذهبی در بُعد حماسی به‌وجود می‌آید.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها