ایالات متحده ممکن است در ثبت تاریخ صحیح کشورش در کتابهای درسی مشکل بسیار داشته باشد اما متون زیادی هستند که عمق تجربه زیستی سیاهپوستان را در این کشور نشان میدهند.
به رسمیت شناختن صحیح و مسئولانه زندگی سیاهپوستان به ویژه در حوزه تحصیلات پایه تاریخی کامل است. ما هنوز در آمریکایی زندگی میکنیم که گذشتهاش را به خوبی توصیف نمیکند؛ برای مثال متون مربوط به رسوایی تگزاس را در نظر بگیرید. یکی از متون کتاب چاپشده توسط مگگرو هیل به صورت محترمانهای بردگان حاضر در آمریگا را کارگر خوانده بود تا نشان دهد که بردههای آفریقایی-آمریکایی صرفا مهاجران اقتصادی هستند که به انتخاب خودشان به آمریکا سفر کردهاند.
کتابهای جامعتری نیز در این باره نگاشته شدهاند. در واقع آثار خوبی وجود دارد که تجربیات سیاهپوستان را به دقت ثبت کرده و توجه همگان را به اصولی که از آن غفلت شده است جلب میکند. ما در تلاش هستیم بعضی از کتابهای پیشنهادی منتشرشده در سال جاری و کتابهای که سالها در قفسههای کتاب موجود بوده و در دسترس کسانی که دوست داشتند از این موضوع بیشتر بدانند قرار داشت را به شما معرفی کنیم.
«ساحل برده آمریکایی» تاریخچه صنعت پرورش بردهداری نوشته ند و کانستانس سابلت
این کتاب در 752 صفحه نگاشته شد. بسیار قطور بوده و بر پایه تحقیقات دقیق و کامل که مشخصه کتابهای دیگر سابلت از جمله «کوبا و موسیقی آن» و «دنیایی نئواورلئان را به وجود آورد» نیز است به نگارش درآمده است. آخرین کتاب وی که در ماه اخیر به چاپ رسیده نتیجه همکاری وی با همسرش است. آنها تاریخچه اقتصادی و تئوری بردگی را بررسی کرده و در ارزشیابی خود بیپرده، در مباحث غیرقابلبحث، دیدگاه جدیدی را در اختیار خواننده عادی قرار میدهند.
نظر این زوج در کتاب «ساحل برده آمریکایی» این است که بردگی در ایالات متحده صرفا در سیستم کار اجباری و ارزان خلاصه نمیشود. در دیدگاه آنها بردهداری نتیجه سیستم بیولوژیکی سرمایهداری است که رحم زنان را در نقش سرمایه خود میپندارد. کتاب به دوره بین سال 1619-سال فروش آفریقاییها ربودهشده در ویرجینیا- تا 1863 که سال صدور بیانیه آزادسازی بردهها و در پایان جنگ جنگ داخلی که اصلاحیه سیزدهم این قانون در سال 1865 تصویب شد، اشاره دارد. اگرچه همه این اتفاقات در پایان قرن نوزدهم رخ داد اما زوج نویسنده این کتاب معتقدند غیرانسانی بودن بردگی و سیستم پرورش برده همچنان و امروزه نیز به کار خود ادامه میدهد.
«از هارلم تا پاریس: نویسندگان سیاهپوست آمریکایی بین 1840-1980» نوشته مایکل فایبر
این کتاب مهاجرت نویسندگان سیاهپوست آمریکایی به فرانسه را در دوره طولانی بین 1840 تا 1980 نشان میدهد. کتاب غالبا زندگی نویسندگان مرد مانند لنگستون هیوز،جیمز بالدوین، و ریچارد رایت را پوشش داده و علاوه بر آن نویسندگانی چون چستر هیمز و ویلیام گاردنر اسمیت را که برای اکثر خوانندگان آمریکایی ناآشنا به نظر میآیند نام میبرد. وی دلایل پناه جستن نویسندگان سیاهپوست آمریکایی در پاریس را برشمرده و چگونگی ساختن زندگی جدیدشان در این شهر را برای خوانندگان توضیح میدهد.
در حالی که فایبر درباره اهمیت انقلاب هارلم که در واقع عصر طلایی نویسندگان، موزیسینها، و نقاشان سیاهپوست به حساب میآید نظری ندارد اما کتابش به روابط و تاثیرات در کنار تنشهای که بین نیویورک-به خصوص هارلم- و پاریس در دوره رنسانس،قبل و بعد از آن وجود داشت، میپردازد.
«شهروند: شعر آمریکایی» نوشته کلودیا رانکین
این کتاب که برنده جایزه بینالمللی منتقدین نیز شده با دستهبندی آثار به مقابله پرداخته و در کتابش از ترکیبی از نظم، نثر و حتی تصویر برای نشان دادن اینکه ادامه بردگی چگونه امکان رشد و حتی انسانیت بشر را محدود میکند، بهره میگیرد.
رانکین از تمام این حالات بهره میبرد تا به مخاطب خود اعلام کند که چطور تیغ تیز بردگی و تهدید غیراخلاقی سیاهپوستان در گزارشهای اخیر رو به فزونی رفته و نیاز به ایجاد جنبشی جدید برای ایجاد عدالت اجتماعی را ملزم میداند. مرور این کتاب شاید برای مخاطبان سخت باشد- اگرچه با درنظر گرفتن موضوع قطعا آسان نخواهد بود- اما خواندنش برای همگان ضروری است.
آساتا، بیوگرافی نوشته آساتا شکور
در دسامبر سال 2014 وقتی خبر برگشت روابط دیپلماتیک آمریکا و کوبا به گوش رسید نام شکور نیز بیشتر بر سر زبانها افتاد. شکور-که البته رسانهها تاکید دارند او را به نام جوآن پسیمارد بخوانند- فعال سیاسی است که در سال 1984 و پس از فرار از زندان نیوجرسی از کوبا تقاضای پناهندگی کرده بود. وی به دلیل قتل افسر پلیسی در نیوجرسی به زندان محکوم شده بود. پلیس فدرال آمریکا از سال 2005 به دنبال دستگیری شکور بوده و اولین زنی است که در فهرست خطرناکترین تروریستهای موجود در دنیا قرار گرفت.
اتوبیوگرافی شکور که اولین بار در سال 1987 منتشر شده دوران تبعید وی را دربرنمیگیرد اما این کتاب بخش عظیمی از فعالیتهای ارتش آزادسازی سیاهپوستان و حزب پلنگ سیاه را در اختیار مخاطبان قرار میدهد. این روزها نام وی نیز بیشتر از پیش به گوش میرسد. وی زنان سیاهپوست زیادی را به جنبش آزادی سیاهپوستان معرفی کرد و یکی از تاثیرگذارترین زنان موجود در جنبش سیاهان بوده است.
طعم قدرت، داستان یک زن سیاهپوست نوشته الین براون
براون از تجربه شخصی خود در حزب پلنگ سیاه سخن میگوید. در طول زمان فعالیش کمک شایانی به توقف کمکهای غیرقانونی و طرح جداسازی اتوبوس سفیدپوستان از سیاهپوستان کرد. «طعم» وی در قدرت در رابطه با زمانی است که ریاست حزب متبوع را بین سالهای 1974 تا 1977 به عهده داشت. وی برای مخاطبانش از دیدگاه زنستیزانهای که در این حزب جریان داشت سخن میگوید. جنبش سیاهان در تلاش است تا هرگونه آزادی که امکانش را دارد به دست آورد و در میانه راه نقش زنان سیاهپوست گم شده و حقوقشان پایمال میشود. تلاش براون بر این است تا زنان نیز حقی در جنبشهای عدالت اجتماعی داشته باشند. وی معتقد است زنان باید جنبشی جداگانه را برای احقاق این حقوق پایمالشده ایجاد کرده و در سرنوشت خود تاثیرگذار باشند و اعلام میکند که ای کاش مردان سیاهپوست در این راه زنان جامعه خویش را یاری میدادند.
نظر شما