گزارش ایبنا از نشست نقد و بررسی کتاب «روزگار بیقراری»
خسروپناه: اسناد موجود پارهای از خاطرات انور خامهای را تائید نمیکنند/ «روزگار بیقراری» سرآغازی برای استفاده از مطبوعات در دسترس
محمدحسین خسروپناه، پژوهشگر و تاریخنگار در نشست نقد و بررسی کتاب «روزگار بیقراری» گفت: به نظر میرسد مولف در تحلیل برخی رویدادها از جمله قیام افسران خراسان به دلیل استناد به خاطرات بعضی اعضا و فعالان حزب توده دچار اشتباه شده است. این در حالی است که اسناد و مدارک موجود پارهای از خاطرات انور خامهای را تائید نمیکنند.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست نقد و بررسی کتاب «روزگار بیقراری: مازندران و گرگان در اشغال ارتش سرخ 1320-1325» با سخنرانی محمدحسین خسروپناه، تاریخنگار، کاوه بیات، پژوهشگر و تاریخنگار و مصطفی نوری، مولف اثر چهارشنبه چهارم آذرماه در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد. دبیری این نشست را مرتضی هاشمیپور بر عهده داشت.
کاش مولف به مساله یاغیگری بیشتر میپرداخت!
خسروپناه گفت: مولف در برخی تحلیلهای خود از بعضی رویدادها مانند قیام افسران خراسان دچار اشتباه شده و از آن به عنوان تلاش حزب توده برای دستیابی به قدرت یاد کرده است. در حالی که در ادامه بحث و در توضیح مطالبی که در کتاب آورده، این تحلیل وی دچار تناقض شده است. مثلاً در جایی که افسران قیام خراسان از احمد قاسمی، مسئول کمیته درخواست کمک میکنند، وی نمیپذیرد و بعد به مسئول کمیته حزبی مراجعه میکنند و از وی نیز درخواست همراهی دارند که در پاسخ میگوید این نوع برنامهها جزو فعالیتهای حزب نیست.
وی افزود: نباید فراموش کنیم حزب توده از بهمنماه 1320 که صاحب روزنامه میشود، دائم تکرار میکند که این حزب، یک حزب قانونی است و مبتنی بر قانون اساسی فعالیت میکند اما در سالهای 24 و 25 که تا حدی رویه تندتری را در پیش میگیرد و از چارچوب قانون خارج میشود در اعلامیه هیات اجرایی دیماه سال 1325 میگوید از خط اجرایی خارج شده است. با این حال، شاید این نوع تحلیل مولف برمیگردد به مطالبی که از خاطرات انور خامهای، از بنیانگذاران حزب توده نقل میکند. پارهای از مطالبی که انور خامهای در خاطراتش بیان کرده، با دادهها، اسناد و مدارک موجود انطباقپذیر نیست.
این تاریخنگار اظهار کرد: در قسمت دیگری، مولف به یک پدیده اجتماعی زمین اشاره کرده که بسیار مهم است و باعث جلو آمدن دهقانان در آن دوره میشود و یک حرکت اجتماعی را رقم میزند. از آنطرف نیز نیروهایی در میان کارخانهها و صنایعی که در منطقه وجود دارد، نیز یک طرف حرکت به شمار میآیند که به نظر بنده جا داشت تا مولف به این مسائل بیشتر بپردازد. در کتاب نوری بیشتر به ارتش سرخ توجه شده است. از طرفی مساله یاغیگری که به آن تا حدی پرداخته شده و ناشی از پدیده سقوط دیکتاتوری، باز شدن اجتماع و مساله دستیابی به حقوق، زیادهطلبی یا جاهطلبی است و برخی مسائل دیگر را به دنبال خواهد داشت. اگرچه در کتاب همانطور که اشاره کردم، آمده اما به نظر من نیاز به تحلیل بیشتری داشت.
مطبوعات؛ گنجینه فوقالعاده ارزشمند تاریخ معاصر
بیات یکی دیگر از سخنرانان این برنامه گفت: تاریخنگاری محلی تقریبا بیست سالی است که به نوعی شروع شده و علل و عوامل مختلفی از جمله رشد نوعی محلیگرایی نیز میتواند در این زمینه بیتاثیر نباشد. ما در حال حاضر با این حرکت بسیار مواجه میشویم که اغلب نیز در خود سطح محل و بر اساس علائق فرهنگی و فرهنگیان اهل محل است و شکلی نیز که به خود میگیرد، به شکل یک جُنگ یا کشکول است که از دادهها و دانستههای مختلف درباره یک محل سخن میگوید در عین حال، این آثار به ما که در مرکز نشستهایم و به مجموعهای از منابع و کتابها دسترسی داریم، حرف تازهای برای گفتن ندارند.
وی ادامه داد: بنده تصور میکنم مزیت اصلی کتاب نوری یا حرکت جدیدی که دز زمینه این پژوهشها در حال شکلگیری مشاهده میشود، استفاده از ماخذ اولیه است. در واقع بهره گرفتن از اسناد در درجه نخست است و همانطور که مولف اشاره کرد، بخشی از اسناد این اثر از اسناد وزارت کشور، اسناد نخستوزیری که در سازمان آرشیو ملی موجود بوده یا مراکز دیگری مانند اسناد عرایض کتابخانه مجلس شورای اسلامی است که میتواند اسنادی از این نوع را در اختیار پژوهشگران قرار بدهد.
این منتقد با اشاره به منابع دست اول تاریخ معاصر عنوان کرد: وجه دیگر، منبعی به نام روزنامهها هستند؛ این منبع گنجینه فوقالعاده ارزشمندی از دادهها و دانستههای تاریخی در دورانی که با برخورداری از آزادی نسبی مطبوعاتی روبهرو هستیم، گزارش داده و دنبال میشود و بسیار بااهمیت است. هر دو منبعی که اشاره کردم، به نوعی در دسترس بودند، اما به تازگی از آنها استفاده میشود. به همین دلیل بنده تصور میکنم انتشار کتابهایی از نوع کتاب «روزگار بیقراری» به دلیل شروع حرکت استفاده از منابع اولیه و امیدواری به تسری این حرکت در حوزههای مشابه نیز میتواند امر مهمی باشد، که ما با تولید این نوع کتابها، دیگر به چند کتاب مانند «گذشته چراغ راه آینده است»، «خاطرات ایرج اسکندری» و «خاطرات اردشیر آوانسیان» اکتفا نکنیم و به این گنجینه نهفته و سالها در دسترس مانند مطبوعات آن دوره، اسناد و گزارشها دل ببندیم و از آنها استفاده کنیم.
کمبود منابع در بررسی ارتش سرخ در صفحات شمالی
نوری نیز در این نشست گفت: بنده در این کتاب تحولات مازندران، گرگان و ترکمن صحرا را بین سالهای 1320 تا 1325 بررسی کردم. انگیزه من در این پژوهش گذشته از این که یک دوره از تاریخ معاصر ایران است اما در صفحات شمالی ایران کمتر مورد تحقیق قرار گرفته است. این پژوهش ناشی از کنجکاوی شخصی بنده بود که علاقه داشتم بدانم چه اتفاقاتی در این حوزه رخ داده است، زیرا منابعی که به طور مستقیم به این حوزه بپردازند، بسیار اندک بوده است.
وی با اشاره به نوع نگاه جدید به تاریخ اظهار کرد: در بخشی از کتاب که به یک نوع نگاه جدید در تاریخنگاری برمیگردد تحت تاثیر مکتب آنال فرانسه است و در سالهای اخیر وارد تاریخنگاری ما شده و بحث زندگی مردم فرودست جامعه است که معمولا به آن میپردازند. بر اساس اسناد و مدارکی که در اختیار داشتم برایم این مجال را فراهم کرد تا بتوانم در یک فصل مجزا به بحث مردم عادی، سهمیهبندی، بحران برنج و وقوع بیماریهای واگیر در این پنج سال اشغال بپردازم.
در پایان نشست با توجه به انتقادهایی که درباره سیستم توزیع کتاب در میان ناشران دولتی مطرح شد، هاشمیپور دبیر نشست با تائید این مساله خواهان بهتر شدن وضعیت توزیع کتاب از سوی ناشران دولتی شد.
نظر شما