«هزار و یک شب» در پیچ و خم اعصار/ 8
عباسی داکانی: «هفت پیکر» تحت تاثیر «هزار و یک شب» نوشته شده است/ شهرزاد میخواهد هستی زنانه را نجات دهد
پرویز عباسی داکانی، شاعر و پژوهشگر ادبیات کلاسیک گفت: قصههای «هزار و یک شب» منبع الهام مجموعه سترگی مثل «هفت پیکر» است.
وی افزود: در کتابهای تاریخی عربها آمده که کتابی با عنوان «هزار افسان» وجود داشته و پس از آنکه به عربی ترجمه میشود به قصههای بغدادی تغییر نام و هویت میدهد. همین کتاب بعدها به اروپا میرود و مورد استقبال اروپاییان قرار میگیرد. «هزار و یک شب» در اروپا به زبانهای فرانسوی، آلمانی، انگلیسی و ایتالیایی ترجمه میشود و در هر جا رنگ و بوی بومی به خود میگیرد. در واقع هزار و یک شب در هر تاریخ و جغرافیایی رنگ همان زمان و مکان را به خود میگیرد.
این پژوهشگر ادبیات کلاسیک توضیح داد: البته در هر ترجمهای تک قصههایی اضافه شده و همین امر باعث شده که هزار و یک شب به مجموعهای مسافر تبدیل شود. هزار و یک شب نمونه بارز تعالی فرهنگی است. آندره ژید میگوید: «من هر وقت به خانه میروم میدانم که کتاب ارزشمندی منتظر من است و آن همان هزار و یک شب است.» بورخس نیز به تأثیر از هزار و یک شب کارهای متعددی انجام داده است.
عباسی داکانی در پاسخ به این پرسش که «چرا نویسندگان ایرانی نسبت به نویسندگان اروپایی کمتر به لحاظ محتوایی به داستانهای هزار و یک شب پرداختهاند؟» گفت: یک دلیل این موضوع غربزدگی روشنفکری ماست. نویسندگان ما پس از مشروطه با ادب مغرب زمین آشنا شدند و به نوعی تحت تأثیر ادبیات غرب قرار گرفتند. نگاه اغلب نویسندگان ایرانی به دهان مترجمان ایرانی و نویسندگان اروپایی و امریکایی بوده و مدام میخواستهاند بدانند که کدام نویسنده بزرگ است و کدام نویسنده کوچک تر و اثرش از ارزش و اعتبار کمتری برخوردار است.
شارح کتاب «شرح گلشن راز» ادامه داد: نویسندگان ما معمولاً از ادبیات داستانی خودمان کمتر اطلاع دارند. صادق چوبک در نامهای به سهراب سپهری مینویسد: «کسی که نمیتواند گلستان را به درستی از رو بخواند چگونه میخواهد نویسنده شود؟» از سوی دیگر ما نوعی انقطاع فرهنگی داریم که نسل های پیشین با آن روبهرو بودهاند و گرفتار آن هستند. از هزار و یک شب به اشکال مختلف میتوان استفاده کرد.
وی افزود: منشاء رئالیسم جادوییای را که در دوره جدید مطرح است، میتوان در هزار و یک شب جست. میشود از محتوای داستانهای هزار و یک شب بهره برد و ایدهپردازی کرد. امروز سینمای هالیوود وامدار هزار و یک شب است. کارگردانان مطرح جهان، امروز بسیاری از ایدههایشان را از این کتاب ارجمند گرفتهاند. برخی فیلمها مثل «علی بابا و چهل دزد بغداد» اقتباسی مستقیم از هزار و یک شب است.
این شاعر اضافه کرد: از زاویهای دیگر نیز میتوان از صدر تا ذیل «هزار و یک شب» را داستانی کرد و به زبان امروز درآورد. البته برخی نویسندگان ما از شیوه دوختن داستانها به یکدیگر و قصهپردازی و داستانپردازی تو درتو استفاده کردهاند. اما میتوان از حادثهسازیها و فراز و فرودها و همه تکنیکهایی که گاهی نفسگیر است بهره برد. به طور مثال حادثهسازیهای داستانهای نظامی نفسگیرند. «هفت پیکر» این شاعر به شدت تحت تأثیر هزار و یک شب نوشته شده و این متنها برانگیزاننده است.
داکانی به داستان هزار و یک شب اشاره کرد و ادامه داد: در «هزار و یک شب» زنی میخواهد هستی زنانه را به واسطه زبان از خطر نجات دهد. مردی پادشاه و نماد قدرت است و میخواهد زن را از بین ببرد. زن با زبان خود به درون مرد راه میجوید و در برابر او قدرتی زنانه ایجاد میکند. این دیالکتیک کفه ترازو را به سمت زن سنگینتر میکند و نشان میدهد که اگر زن اهل فرهنگ باشد میتواند عامل قدرت را جابهجا کند. زن در هزار و یک شب برای زندگی میجنگد و این زندگی صرفاً مختص به او نمیشود. در قرآن کریم آمده است که لیله القدر از هزار شب بالاتر است و گویی هزار و یک شب یکی از همین شبهاست. حدیث نبویای هم از پیامبر اکرم(ص) داریم که میفرمایند: «در هر هزارهای یک مصلح پیدا میشود» و گویی آن مصلح همان شهرزاد هزار و یک شب است.
وی توضیح داد: شهرزاد در هزار و یک شب به شکل ناجی وارد عرصه میشود. پادشاه پیش از او زنان زیادی را میکشد و این زن آمده تا نه تنها زندگی خودش بلکه زندگی زنان دیگر را هم نجات دهد. او از طریق قصه تحولی در درون آدمها ایجاد و پادشاه را تبدیل به آدمی خوب میکند.
پرویز عباسی داکانی، شاعر، پژوهشگر و مدرس دانشگاه است. از میان آثار او میتوان به پاسداران غدیر (غدیر در شعر فارسی، بحث تحلیلی)، سماع سرخ ستارهها (بررسی تحلیلی زندگی و آثار چند تن از شاعران شهید شیعه)، گزیده اشعار، «شرح گلشن راز» شاه داعی شیرازی، تصحیح دیوان جویا تبریزی، تصحیح گلشن راز شبستری و تصحیح کلیات سه جلدی بیدل (با همکاری اکبر بهداروند) اشاره کرد.
«هزار و یک شب» نام کتاب بلند داستانی است که با تکنیک داستان در داستان و حول محور یک داستان واحد نوشته شده است. راوی در این کتاب، «شهرزاد» دختر باهوش وزیر است که برای فرار از کشته شده شدن توسط پادشاه، ناچار است برای او قصه بگوید. داستانهای این کتاب مجموعهای از حکایتهای هندی، عربی و ایرانی در دوران باستان و خلفای اسلامی است. 170 سال قبل، عبدالطیف تسوجی تبریزی، مامور ترجمه این کتاب به زبان فارسی شد.
در صد و هفتادمین سالگرد ترجمه هزار و یک شب به زبان فارسی، خانه کتاب در نظر دارد در همایشی یک روزه با عنوان «170 سال کتابخوانی با هزار و یک شب» به این کتاب و تأثیر آن در گسترش کتابخوانی بپردازد.
این همایش نیمه نخست اسفندماه برگزار میشود و علاقهمندان میتوانند مقالات خود را برای شرکت در آن، تا ابتدای بهمن ماه به دبیرخانه ارسال کنند. برای اطلاع از جزئیات فراخوان به اینجا مراجعه کنید.
سایر گفتوگوهای این پرونده را اینجا بخوانید:
ابومحبوب: دانشگاههای ایران به «هزار و یک شب» نپرداختهاند
موسوی: در «شب قوزی» با استفاده از «هزار و یک شب» جامعه معاصر نقد شد
میرعباسی: «هزار و یک شب» برای شرقیها ضرورت است و برای غربیها سرگرمی
قنواتی: ریشه «هزار و یک شب» در ادبیات شفاهی است
اقلیدی: تسوجی صاحب درخشانترین ترجمه «هزار و یک شب» است
صباحی: روش روایت و کارگردانی پازولینی مشابه فضا و روش روایت «هزارویکشب» است
مخبر: «هزار و یک شب» بیشتر قصه اقوام است تا اسطوره
فتحعلی بیگی: «غلامِ سیاه» از شخصیتهای اصلی برخی قصههای «هزار و یک شب» است
نظر شما