هزار و یک شب در پیچ و خم اعصار/ 9
فتحعلی بیگی: توجه درام نویسان به هزار و یکشب به دلیل تعلیق و بههمپیوستگی قصههاست
داود فتحعلی بیگی، نمایشنامهنویس و کارگردان پیشکسوت گفت که در برخی قصههای «هزار و یک شب» غلام سیاه، یعنی شخصیت اصلی نمایشهای سیاه بازی و روحوضی، به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی حضور دارد.
وی افزود: به دو دلیل ذکر شده متن «هزار و یک شب» همیشه مورد توجه درام نویسان و پژوهشگران بوده است. در بسیاری از کشورهای دنیا درام نویسان و داستان نویسان بسیاری با الهام از «هزار و یک شب» آثار مهم بسیاری را آفریدند. البته پژوهشگران نیز به واکاوی متن پرداخته و تفسیرهای جذابی از آن ارائه کردهاند.
فتحعلی بیگی همچنین به بهرههای نمایشهای سنتی ایرانی از «هزار و یک شب» اشاره کرد و گفت: نمایشهای سنتی ایرانی همچون «سیاه بازی» و «تخته حوضی» نیز از داستانهای هزار و یک شب بهرههای بسیاری بردهاند. تعدادی از قصههای این متن شخصیت «غلام سیاه» دارد که مستقیما مورد استفاده نمایشگران نمایشهای سیاهبازی و تخته حوضی قرار گرفت. «غلام سیاه» در این قصهها یکی از کاراکترهای اصلی در پیشبرد روند داستان است و همانطور که همه میدانند، شخصیت محوری در نمایشهای سیاه بازی یعنی «مبارک» یک غلام سیاه است.
این نویسنده و کارگردان پیشکسوت تئاتر ادامه داد: باقی قصههای «هزار و یک شب» نیز مورد توجه این هنرمندان بوده و از آنها اقتباس و استفاده کردهاند. دکتر محمدحسین ناصربخت در مقالهای با عنوان «هزار و یک شب یکی از منابع قصص تخت حوضی» به شرح و بررسی کامل اقتباس هنرمندان تخت حوضی از «هزار و یک شب» پرداخته است.
فتحعلی بیگی درباره تجربیات خود در بهرهگیری از قصههای «هزار و یک شب» برای اجرای نمایش، گفت: من در سال 1376 نمایش «مواظب كلاهت باش» نوشته محمدحسين ناصربخت و در سال 1390 نمایش «شهر آشوب» نوشته شهناز روستایی را در تالار محراب به روی صحنه بردم. این نمایشنامهها هرکدام با اقتباس از «هزار و یک شب» نوشته شده بودند. قصه مورد استفاده برای نگارش نمایشنامه شهر آشوب «داستان غلام دروغگو» نام دارد که یکی از قصههای مشهور «هزار و یک شب» است و شخصیت اصلی آن غلام سیاهی است که مدام دروغ میگوید.
درباره فتحعلی بیگی
داود فتحعلیبیگی کارشناسی نمایش از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دارد و در سال 1380 نشان درجه یک هنری (معادل دکتری) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفته است.
«سیاه بازی نمایش ممنوع»، «قصه باغ زالزالک، پهلوان کچل و اژدها»، «زلیخانامه»، «میرزا عبدالطمع و جنگ جهانی»، «قصه بخت»، «این غرفه از بهشت» و هفت جلد از مجموعه «دفترهای تعزیه» نام برخی از آثار منتشر شده فتحعلی بیگی است.
«هزار و یک شب» نام یک کتاب بلند داستانی است که با تکنیک داستان در داستان و حول محور یک داستان واحد نوشته شده است. راوی در این کتاب، «شهرزاد» دختر باهوش وزیر است که برای فرار از کشته شده شدن توسط پادشاه، ناچار است برای او قصه بگوید. داستانهای این کتاب مجموعهای از حکایتهای هندی، عربی و ایرانی در دوران باستان و خلفای اسلامی است. 170 سال قبل، عبدالطیف تسوجی تبریزی، مامور ترجمه این کتاب به زبان فارسی شد.
در صد و هفتادمین سالگرد ترجمه هزار و یک شب به زبان فارسی، خانه کتاب در نظر دارد در همایشی یک روزه با عنوان «170 سال کتابخوانی با هزار و یک شب» به این کتاب و تأثیر آن در گسترش کتابخوانی بپردازد.
این همایش نیمه نخست اسفندماه برگزار میشود و علاقهمندان میتوانند مقالات خود را برای شرکت در آن، تا ابتدای بهمن ماه به دبیرخانه ارسال کنند. برای اطلاع از جزئیات فراخوان به اینجا مراجعه کنید.
سایر گفتوگوهای این پرونده را اینجا بخوانید:
ابومحبوب: دانشگاههای ایران به «هزار و یک شب» نپرداختهاند
موسوی: در «شب قوزی» با استفاده از «هزار و یک شب» جامعه معاصر نقد شد
میرعباسی: «هزار و یک شب» برای شرقیها ضرورت است و برای غربیها سرگرمی
قنواتی: ریشه «هزار و یک شب» در ادبیات شفاهی است
اقلیدی: تسوجی صاحب درخشانترین ترجمه «هزار و یک شب» است
صباحی: روش روایت و کارگردانی پازولینی مشابه فضا و روش روایت «هزارویکشب» است
مخبر: «هزار و یک شب» بیشتر قصه اقوام است تا اسطوره
عباسی داکانی: «هفت پیکر» تحت تاثیر «هزار و یک شب» نوشته شده است
نظر شما