داریوش مطلبی، کارشناس حوزه نشر و معاون سابق فناوی اطلاعات مؤسسه خانه کتاب معتقد است تنها راه غلبه بر مشکلات چرخه نشر آگاهی شاغلان این صنعت و مجهز کردن آنها به دانش تخصصی نشر، آگاهیهای مدیریتی، اقتصادی و فرهنگی است.
برخی، منشأ مشکلات را نظام آموزشی در مفهوم عام ـ تکمتن محوری آموزش و پرورش و دانشگاهها ـ و برخی، نوع برنامهریزیها و سیاستگزاریهای فرهنگی کشور را مشکل اساسی میدانند. عدهای، از نشر غیرحرفهای و ناشران غیرحرفهای مینالند و گروهی دیگر، مردم و کمخوانی آنها را مشکل اصلی میدانند. البته منشأ مشکلات به همینجا ختم نمیشود و عوامل دیگری مانند مافیای توزیع، کمبود ویترین عرضه کتاب، توجه نکردن رسانهها به تبلیغ و اطلاعرسانی، کمبود منابع نقد و بررسی و اطلاعرسانی، ممیزی، مشکلات اقتصادی و اجتماعی مطرح است.
چرخه زیستی کتاب بهعنوان محصول صنعت نشر شامل 1. تولید محتوا، 2. تولید فیزیکی کتاب، 3. توزیع و فروش و 4. مصرف است که هر کدام را بهصورت مجزا میتوان آسیبشناسی کرد.
1- تولید محتوا
تولید محتوا یکی از مهمترین مراحل چرخه زیستی کتاب و در عین حال از پُرمشکلترین آنهاست. ضعف محتوا، محتواهای تکراری و نبود خلاقیت در خلق آثار، ضعف ترجمه در آثار برگردانشده، ضعف در ویرایش و نگارش آثار، نبود همخوانی بین نیازها و علائق مردم و کتابهای تولید شده، نبود مکانیزمهای بازارپژوهشی و بازارسنجی در نشر سنتی و غیرحرفهای کشور و دهها مشکل دیگر در حوزه محتوا سبب شده است فروش و مصرف آثار منتشر شده با مشکل همراه باشد. آیا میتوان از منِ خواننده که کتابی مناسب با نیازها و علائقم در بازار پیدا نمیکنم انتظار داشت که دوباره و دوباره به خرید کتاب اقدام کنم. محتوایی مناسب است که انگیزه مطالعه را در خواننده برمیانگیزد و او را شیفته خواندن و دانستن میکند. فکر میکنید چند درصد از کتابهای منتشر شده در کشور چنین وضعیتی دارند و اگر ندارند مشکل از کجا ناشی میشود.
2- تولید فیزیکی
مرحله بعدی از این زنجیره، تولید فیزیکی کتاب است. مرحلهای که بسیاری بهویژه ناشران معتقدند کمترین مشکل را در این حوزه داریم. البته این حقیر چنین تصوری از این مرحله ندارم و وجود تکنولوژی مناسب ـ البته اگر مناسب باشد ـ در حوزه لیتوگرافی، چاپ و صحافی را به تنهایی کافی نمیدانم. به نظرم یکی از مهمترین مشکلات صنعت نشر در این مرحله است و آن نگرش سنتی حاکم بر نشر کتاب و غیرحرفهای بودن صنعت نشر ایران است.
ناشران بسیاری را میشناسم که نه تنها دانش فنی کافی در حوزه نشر ندارند بلکه از نظر فرهنگی و مالی هم وضع مناسبی ندارد. ناشر غیرحرفهای نشر غیرحرفهای را به ارمغان خواهد آورد.
درصد زیادی از ناشران کشور غیرحرفهای هستند و فعالیت نشر، شغل دوم و یا سوم آنهاست. این مسأله خود مانع بسیار بزرگی بر سر راه حرفهای شدن صنعت نشر محسوب میشود و حمایتهای دولتی در شکلگیری این گروه از ناشران در سالهای گذشته، که در پی استفاده از امکانات و یارانههای دولتی به وجود آمدهاند، بیتأثیر نبوده است. حرفهای نبودن بخش اعظم ناشران و نگاه غیرحرفهای و غیرتخصصی به نشر از سوی آنها، سبب شده است بین ماحصل فعالیت تولیدی آنها و نیازهای جامعه تناسب درستی برقرار نشود و کتابهای تولید شده با علائق و نیازهای جامعه همخوانی نداشته باشد. تولید حجم زیادی کتاب و انبار کردن آنها، نه تنها باعث خواب سرمایه و تضعیف صنعت نشر میشود، بلکه به کاهش رغبت ناشران برای ادامه فعالیت منجر میشود.
3- توزیع و فروش
یک کتاب زمانی جایگاه واقعی خود را خواهد یافت که پس از تولید، خوانده شده و مورد استفاده قرار گیرد. ناکارآمدی شبکه توزیع کتاب سبب شده است بسیاری از کتابهای تولید شده، در زمان مناسب، به دست مصرفکننده علاقهمند و نیازمند نرسد و به همین دلیل یکی از چالشهای اساسی صنعت نشر ایران مسأله توزیع کتابهاست. تمرکز تولید و توزیع کتاب در تهران و عدم دسترسی کتابفروشیهای مستقر در شهرستانها به بخش اعظم کتابهای منتشرشده، خود مشکل مضاعفی است که سبب میشود محصول صنعت نشر، بهدست مصرفکننده نهایی نرسد. بنابراین توزیع کتاب یکی از آسیبهای اصلی اقتصاد نشر کتاب در ایران است؛ توزیع نامناسب و روابط حاکم بر توزیع کتاب سبب شده تا بسیاری از کتابهای تولید شده در دسترس مصرفکننده قرار نگیرد و مصرفکننده آگاهی درستی از آثار تولید شده نداشته باشد.
از سوی دیگر، بین میزان تولیدکنندگان، به عبارتی ناشران و نیز مراکز عرضه یعنی کتابفروشان رابطه منطقی وجود ندارد، به طوری که تعداد کتابفروشان که در حالت منطقی باید چندین برابر ناشران باید باشد، کمتر از تعداد ناشران است. با وجود شکلگیری کتابفروشیهای الکترونیکی در دهه اخیر، به علت آماده نبودن بسترهای فروش الکترونیک نظیر پرداخت راحت و آسان پول، کمک زیادی به عرضه و فروش کتاب نداشته است.
یکی از مهمترین گروههای درگیر در چرخه زیستی هر کتابی، کتابفروشیها هستند. کتابفروشیهای حرفهای و متخصص با شناختی که از کتابهای تولید شده و موجود در انبار کتابفروشی دارند، همانند مشاوران اطلاعاتی عمل میکنند و با مصاحبه هدفمند با مشتریان، برای هر نیاز آنها منبع اطلاعاتی مناسب ارائه میدهند. آنها ضمن شناخت کافی از کتابها، روانشناسی برخورد با مشتری را خوب میدانند و مشتریان را در رسیدن به اطلاعات مناسب و مصرف آن یاری میرسانند.
4- مصرف
مشکلات صنعت نشر ایران تنها به سه مرحله اول محدود نمیشود و نبود مشتری برای کتابهای تولید شده خود بر مشکلات و رکود صنعت نشر افزوده است. نه نظام آموزشی ما در مدارس و دانشگاهها مردم را به خواندن علاقهمند میکنند، و آنها را تشنه دانستن بار میآورند؛ نه خانواده، محیط و رسانههای گروهی چنین نقشی ایفا میکنند. از همه مهمتر نظام کسب و کار ما تا چه اندازه مبتنی بر دانایی منزلت اقتصادی و اجتماعی را دستخوش تغییر قرار میدهد. آیا کسی که بیشتر میداند به طبع از جایگاه بالاتری در نظام کسب و کار ما برخوردار است. به نظر نگارنده رابطه معناداری بین منزلت اقتصادی و اجتماعی و دانستن، البته از نوع معکوس آن وجود دارد پس چرا باید کتاب بخوانیم؟
نظام آموزشی ایران که یک نظام متمرکز است و کتاب واحدی برای مقاطع مختلف تدریس مشخص شده و معلمان بدون توجه به تفاوتهای فردی دانشآموزان آنها را ارائه میدهند، عموماً استفاده از کتابهای غیردرسی معمول نیست و معلمان، دانشآموزان را به مطالعه کتابهای غیردرسی و آشنایی با منابع غیردرسی تشویق نمیکنند و بسیاری از دانشآموزان تا پایان متوسطه و چه بسا دانشگاه فقط به مطالعه کتابهای ثابت درسی مبادرت میورزند. ضعف نظام آموزشی کشور و سیطره شیوه تکمتن خوانی در سطح مختلف تحصیلی و مهجور ماندن جایگاه تحقیق و پژوهش، جوانان را به جستوجوی کتابهای جدید سوق نمیدهد. این وضعیت سبب میشود نظام آموزشی ایران نقش کمرنگی در مصرف کتاب ایفا میکنند.
سخن آخر
سخن آخر اینکه، تمام مراحل چرخه زیستی کتاب (تولید محتوا، تولید فیزیکی، توزیع و فروش، و مصرف) همانند انگشتان یک دست در ارتباط مستقیم با هم هستند و اگر یکی از این مراحل درست عمل نکند زحمات سایر مراحل را هم به هدر خواهد داد. عوامل و عناصر فعال در این چرخه، تنها محدود به پدیدآورندگان، ناشران، متخصصان لیتوگرافی، چاپ، صحافی، موزعان، کتابفروشان و خوانندگان نیست بلکه عناصر زیادی تأثیرگذار هستند که اشاره به همه آنها در این مختصر ممکن نیست. علاوه بر عناصر و گروههای درگیر، تحولات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و سیاسی تأثیر زیادی در چرخه زیستی کتاب دارند که بیتوجهی به آنها کیان این صنعت را تهدید میکند. تنها راه غلبه بر مشکلات افزایش آگاهی شاغلان صنعت نشر و مجهز کردن آنها به دانش تخصصی نشر، آگاهیهای مدیریتی، اقتصادی، فرهنگی و... است.
نظر شما