حجتالاسلام سروش محلاتی در میزگرد «دین و شادی» مطرح کرد
کتاب «الکافی» شیخ کلینی منبع ما در پرداختن دین به شادی است/ میراث تشیع تنها عاشورا نیست
حجتالاسلام سروش محلاتی، پژوهشگر دینی میگوید: «نخستین کتاب حدیثی که درباره شادی و خندیدن در اختیار ماست کتاب «الکافی» شیخ کلینی است. در جلد دوم کتاب کافی بابی با عنوان شوخ طبعی و خندیدن وجود دارد.» به گفته وی، میراث تشیع تنها به عاشورا اختصاص ندارد و به طور مثال نهجالبلاغه و کتاب صحیفه سجادیه هم جزو فرهنگ تشیع هستند.
بر اساس منابع دینی روز نحسی وجود ندارد
حجتالاسلام سروش محلاتی در این مراسم با بیان اینکه پرداختن به دین و شادی یک موضوع میان رشتهای است، افزود: برای بررسی همه جانبه این موضوع نیازمند تحقیقات در هر دو رشته جامعهشناسی و دین هستیم و حتی میتوان از منابع رشتههای دیگری مثل روانشناسی هم استفاده کرد.
وی ادامه داد: وقتی گفته میشود در جامعه ما شادی وجود ندارد من آن را میپذیرم اما درباره علل و دلایل وضع موجود نظرات متفاوتی دارم. نگاهی که دکتر محدثی به این موضوع داشتند بر اساس دین موجود بود و نه دین تاریخی در حالی که اساساً وقتی عالم دینی میخواهد سراغ موضوعی برود به منابع و کتب دینی مراجعه میکند و قرار نیست دینی که مردم میشناسند با دینی که در کتب و منابع وجود دارد منطبق باشد. بنابراین عالم با معیارهای دینی در قرآن و نهجالبلاغه وضع دینی را نقد میکند.
سروش محلاتی درباره روزهای نحس و شادی در فرهنگ دینی توضیحاتی ارائه کرد و گفت: بر اساس منابع دینی روز نحسی وجود ندارد و علامه طباطبایی در کتاب تفسیر المیزان این موضوع را به بحث گذاشته که ما از نظر دینی زمان نحس نداریم اما آنچه در کتاب «میزان الحکمه» درباره شادی آمده جای بحث دارد و باید بحث شود که ریشه این احادیث از کجاست.
وی با بیان اینکه نخستین کتاب حدیثی که در این زمینه در اختیار ماست کتاب «الکافی» شیخ کلینی است گفت: در جلد دوم کتاب کافی بابی با عنوان شوخ طبعی و خندیدن وجود دارد و در حدیثی داریم که شوخ طبعی عیبی ندارد اما باید حد و مرز داشته باشد. در این باب نزدیک به 20 روایت وجود دارد که همگی حاکی از تایید شادی هستند. همچنین در حدیثی گفته شده که هیچ مومنی نیست مگر آنکه در آن مزاح و شوخی وجود داشته باشد. همچنین احادیث دیگری از امام صادق (ع) و امام موسی کاظم (ع) در این باره وجود دارد به طور مثال امام هفتم شیعیان میفرمایند: «یحیی (ع) همیشه گریه میکرد اما عیسی(ع) هم میخندید و هم گریه میکرد و روش صحیح همان است که عیسی (ع) انجام میداد.»
این استاد دانشگاه افزود: از سوی دیگر باید اخلاقیات فردی را در مساله شادی در نظر بگیریم؛ برخی افراد مانند میرزا جواد ملک آنگونه که در کتابها آوردهاند همواره میگریست اما عدهای هم هستند که انسانهای بانشاطی هستند.
وی یادآور شد: ما نباید تلقی دین را از شادی و اندوه تنها بر اساس امام حسین (ع) که به اشک متصل است خلاصه کنیم چون میراث تشیع تنها به عاشورا اختصاص ندارد و به طور مثال نهجالبلاغه و کتاب صحیفه سجادیه هم جزو فرهنگ تشیعاند. بنابراین ما نباید در این زمینه محدودیت ایجاد کنیم. متاسفانه نهجالبلاغه در جامعه ما چندان دیده نشده و اشکالات و افراطیگری در زمینه غم زیاد بوده است.
سروش محلاتی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به آیات قرآن کریم نیز در این باره گفت: شهید بهشتی در این باره خاطرهای دارد که نقل میکند همواره از زمان جوانی به او میگفتند نباید بخندد چون در قرآن آیه وجود دارد که میگوید: «کم بخند و زیاد گریه کن.» شهید بهشتی نقل میکند، زمانی من قرآن را از ابتدا تا انتها مطالعه کردم و دیدم اصلاً چنین چیزی وجود ندارد و اتفاقاً این آیه به عنوان کیفر و نفرین در برابر کسانی که تعلقات دنیوی داشتند و نجنگیدند استفاده شده و به عنوان نفرین به کار رفته که کم بخندی و گریه کنی! همچنین درباره آیه 76 سوره قصص که به قارون میپردازد اینگونه است که قارون در شادی و سرمستی است و بعد قوم او به قارون میگویند: «چرا شادی میکنی و خداوند شادیکنندگان را دوست ندارد.» علامه طباطبایی در تفسیر المیزان کلمه فرح در این آیه را به سرمستی ترجمه میکند.
وی در پایان سخنانش گفت: من معتقد هستم وضعیت ما در جامعه در مساله شادی به دلیل عاشورا و ... نیست و بررسی این موضوع دلایل دیگری دارد.
تشیع حافظه رنج پرباری دارد
محدثی در بخشی از این نشست با اشاره به کتابی که به زودی از وی درباره «دین و شادمانی در ایران» منتشر میشود، به تشریح نتایج تحقیقات و مطالعات خود در این کتاب پرداخت و گفت: من درباره این موضوع مطالعات بسیاری کردم که نتایج آن در قالب کتابی منتشر میشود. در ابتدای تحقیقاتم با افراد متعددی از فرهنگهای قومی مختلف در ایران گفتوگو کردم و متوجه شدم که در بیشتر این فرهنگها خندیدن ممنوع و موجب مصیبت است.
وی ادامه داد: حال این سوال مطرح است که این فرهنگ از کجا آمده است؟ ما در متون حدیثی و دینی خود مجموعه فربهای از احادیثی داریم که خنده را منفی و گریه را مثبت تلقی میکند و آن را موجب صیقل روح میداند.
محدثی با بیان اینکه درباره دین موجود در جامعه سخن میگوید و نه دین تاریخی افزود: انسان چهار عاطفه ترس، خشم، غمگینی و شادی دارد که سه عاطفه نخست منفی و شادی عاطفه مثبت است. تحقیقات نشان داده که ایران مقیاس بسیار پایینی در شادی دارد در حالی که کشورهای اروپایی و اسکاندیناوی جزو 20 کشور اول جهان در شادی هستند.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به برخی کتابهای حدیثی در این باره گفت: فرهنگ دینی موجود با زبان شادی مشکل دارد و خندیدن را موجب مصیبت میداند و به طور مثال در جلد دوم کتاب «میزان الحکمه» حدیثی داریم که میگوید «هر بار قهقهه زدی، بگو خدایا بر من خشم نگیر.» این تفکر دینی در برخی از آیات قرآن هم دیده میشود. به طور مثال در آیهای که درباره قارون آمده است میگوید: «شادی نکن و خدا شادیکنندگان را دوست ندارد.» در کتاب میزان الحکمه احادیث بسیاری در این باره وجود دارد.
به گفته وی، تشیع حافظه رنج پرباری دارد و مدام از این حافظه استفاده میشود. پس از انقلاب اسلامی نیز دامنه سوگواری زیادتر شده و گاهی فرهنگ قومی ما با فرهنگ مذهبی در سوگواری عجین شده و شدت این اندوه را زیاد میکند مانند عزاداریهایی که در استان لرستان صورت میگیرد.
این استاد دانشگاه در پایان سخنانش گفت: ما امروز باید به سوی بازخوانی میراث اسلامی خود برویم و دینی را ارائه کنیم که وجود عادی ما انسانها را نفی نکند.
فرانسویها تشیع را مکتب رنج میدانند
شریعتی در این نشست با اشاره به اینکه سیاست و اقتصاد همواره در جامعه ما منابع نارضایتی و تکذیب شادی بودند گفت: سیاست با شکستهایش و اقتصاد با نابرابریهایی که برای ما تبعیض ایجاد کرده سهم جدی در نارضایتی و تکذیب شادی داشتهاند. اما اکنون سوال اصلی ما در این نشست این است که نقش دین در تکذیب شادی چیست؟
وی ادامه داد: برخی درباره نسبت شادی و دین از نگاه تئولوژیک میپردازند و این موضوع را با استفاده از کتب مذهبی و نیز قرآن بررسی میکنند اما رویکرد من در این سخنرانی رویکردی جامعهشناسی است. ادیان مختلف نسبتهای مختلفی با شادی دارند؛ مثلاً دین زرتشتی و گاهشمار زرتشتی نسبتش با شادی در جشنهای شاخصی که دارد مشخص میشود. اما اکنون این سوال مطرح است که تشیع چه نسبتی با شادی دارد؟
شریعتی با اشاره به تحقیقات و کتابهایی که فرانسویها درباره مکتب تشیع منتشر کردند، اظهار کرد: آنها معتقدند که تشیع برآمده از مکتب رنج است و دکترین رنج را برای تشیع به کار میبرند. همچنین آنها از مصائب تشیع در آثارشان نام میبرند. تشیع به عنوان مذهبی بازنمایی میشود که در آن باور به غصب قدرت و خلافت جور وجود دارد و در واقع مظلومیت کلمه شاخص تشیع است. تاریخ تشیع تاریخ شهادت است و مناسک شیعی عاشورا محور است.
به گفته این استاد دانشگاه، در تشیع فراموش نکردن و به یاد آوردن بسیار مهم است و همواره شیعه در مناسبتهای مختلف مقتلخوانی میکند تا کربلا یادش نرود. بنابراین تشیع مبتنی بر عزاداری، سوگ، رنگ سیاه و سرخ است و با غم و اندوه پیوند خورده است.
وی یادآور شد: اما از قرن 16 به بعد که تشیع به حکومت رسید و تبدیل به دین رسمی شد دیگر نمیتواند نقش قربانی را بازی کند چون تغییر جایگاه اجتماعی داده است، بنابراین نیازی به وجود آمد که بر اساس آن روزهای شادی به تقویم اضافه شد تا بین روزهای سوگواری و شادی تعادل برقرار شود. پس از انقلاب اسلامی سیاستگذاریهایی برای مناسبتسازی برای شادی و برنامههایی نیز توسط شهرداری برای افزایش شادی انجام شد اما این برنامهها موفق نبودند چون ما الگویی برای شادی در جامعه نداریم و شادی فردی در جامعه ما نیاز به تایید اجتماعی دارد.
شریعتی تاکید کرد: به همین دلیل است که شادی در جامعه ما آنگونه که باید نمیتواند خود را عریان کند بنابراین محدود و نقد میشود و از این روست که به طور مثال مجالس ترحیم ما تبدیل به مجالسی برای دورهمی و شادی میشود. از سوی دیگر شادی در جامعه ایران تبدیل به مخاطره شده و به سوی افراط میرود که نمونه آن را در شادیهای پس از مسابقات فوتبال میبینیم.
وی در پایان گفت: تا زمانی که زیرساختها و زمینه اجتماعی برای تایید شادی فردی در جامعه به وجود نیاید هیچ گونه تئولوژی نمیتواند برای این جامعه شادیآفرین باشد. از سوی دیگر حتی اگر اثبات کنیم که دین با شادی سازگاری دارد اما زمینه اجتماعی شادی فراهم نباشد نمیتوانیم در این باره سخن بگوییم. ما نیازمند ساخت الگوهای شادی در جامعه و ابداع آیین شادی هستیم البته ساخت این الگوها به صورت عمودی ممکن نیست و مردم باید در آن مشارکت داشته باشند.
نظر شما