چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۰
فدایی‌مهربانی: نگاه متفاوت «حکمت، معرفت و سیاست در ایران» باعث انتخاب آن شد/ آسیب علوم سیاسی سیاست‌­زدگی است

مهدی فدایی‌مهربانی که کتاب «حکمت، معرفت و سیاست در ایران: انديشه سياسی عرفانی در ايران، از مكتب اصفهان تا حكمای الهی معاصر» وی در سی و سومین جایزه کتاب سال (علوم سیاسی) به عنوان اثر شایسته تقدیر انتخاب شد، گفت: موضوع کتاب و نگاه متفاوتی که به مسأله سیاست و ارتباط آن با حکمت و عرفان ایرانی-اسلامی داشته باعث شد کتاب نظر داوران را به خود جلب کند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- کتاب «حکمت، معرفت و سیاست در ایران» در سی و سومین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در بخش علوم سیاسی به عنوان اثر شایسته تقدیر انتخاب شد. با وجود نگرانی داوران و دست‌اندرکاران برگزاری جایزه کتاب سال از راه نیافتن مولفان حوزه علوم سیاسی به بخش برگزیده‌ها با مشاهده کتاب «حکمت، معرفت و سیاست در ایران» تالیف مهدی فدایی مهربانی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران در فهرست شایستگان تقدیر می‌توان امیدوار بود که قلم‌های جوانانی چون وی در آینده آثار ارزنده‌ای را در این حوزه به نگارش درآورند. فدایی‌مهربانی همان‌طور که در گفت‌وگو توضیح می‌دهد معتقد است که کم‌رنگی آثار حوزه علوم سیاسی به دلیل سیاست‌زدگی این حوزه است. با وی درباره کتاب و دیدگاه وی به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

آقای فدایی‌مهربانی به نظر شما چه ویژگی‌هایی کتاب «حکمت، معرفت و سیاست در ایران» را شایسته تقدیر سی و سومین جایزه کتاب سال کرد؟

فکر می­‌کنم موضوع کتاب و نگاه متفاوتی که به مسأله سیاست و ارتباط آن با حکمت و عرفان ایرانی-اسلامی داشته است، باعث شد کتاب به عنوان شایسته‌تقدیر انتخاب شود. البته در کنار این نکته، فکر می­‌کنم معرفی تعداد زیادی آثار سیاسی از منظر سنت عرفانی در این کتاب که تاکنون دیده نشده بودند، نیز تأثیرگذار بوده است. نتیجه تلویحی این کتاب نقد نظریه زوال و پدیدار کردن وجود سنتی جدی در اندیشه سیاسی عرفانی در ایران بوده است.
 
آیا کم‌کار شدن در حیطه اندیشه سیاسی باعث دیده شدن این اثر شده است؟

در حیطه اندیشه سیاسی کم‌کار نمی­‌شود؛ حتی باید گفت تعداد آثار اندیشه سیاسی بسیار است. همان‌طور که تعداد آثار حوزه‌­های دیگر علوم انسانی نیز بسیار زیاد است. اتفاقا مسأله سر همین زیاد بودن تعداد آثار است؛ به لحاظ کمی آثار زیاد است و باید گفت بیش از حد اثر تولید می‌‌شود، اما به لحاظ کیفی چنین نیست. البته بخشی از این نقیصه دلایلی مربوط به ساختار علمی-آموزشی کشور دارد که من در جای دیگری درباره آن صحبت کرده‌ و توضیح داده‌­ام که چرا استاد دانشگاه مجبور می­‌شود در وادی «تولید انبوه» بیفتد و کار کیفی از بین برود. عجالتا در اینجا فقط این نکته را اضافه می­‌کنم که ما در کشور نیازمند حرکت به سوی تولید ادبیات در هر حوزه هستیم نه کپی­‌کاری از آثار قبلی.
 
نگاه شما به جایزه کتاب سال چیست؟

بدیهی است که جایزه کتاب سال یکی از اتفاقات مهم کشور در حیطه دانش است و هر نویسنده و مترجم یا پژوهشگری علاقه‌­مند است یک بار در طول عمر خود در این جایزه انتخاب شود. این انتخاب باعث تمایل خواننده به بررسی آثار برگزیده می‌شود. البته هم جایزه کتاب سال و هم جایزه‌های دیگر در بخش داوری آسیب‌­هایی دارند که باید مرتفع شوند.
 
چرا چند سالی است که کتاب‌های علوم سیاسی جایی در برگزیده‌های کتاب سال ندارند؟

بخشی از پاسخ شما را در پرسش دوم داده‌ام، اما بخش دیگر پاسخ به این سوال را باید نخست از داوران پرسید چون آنها بهتر می­‌توانند نظر دهند که چرا مدت‌هاست چنین اتفاقی نیفتاده است. بدیهی است که در بین آثار بسیاری که منتشر می­‌شود، حداقل یک کتاب وجود دارد که شایستگی عنوان برگزیده کتاب سال را داشته باشد، اما آسیب علوم سیاسی، سیاست‌­زدگی آن است که ممکن بر بخش داوری نیز تأثیر بگذارد؛ یعنی ممکن است داوری جناحی جای داوری علمی را بگیرد.

این جایزه چه تاثیری می تواند بر فروش و دیده شدن کتاب «حکمت، معرفت و سیاست در ایران» داشته باشد؟

پر واضح است که هر جایزه‌ای باعث جلب توجه مخاطبان به اثر خواهد شد. در مورد کتاب بنده نیز ممکن است همین اتفاق بیفتد. اثر دیگر جایزه‌هایی از این دست می‌­تواند به مورد توجه بودن آثار آتی نویسنده نیز کمک کند. مثلا بنده طی روزهای اخیر متوجه شدم بعد از انتخاب این کتاب در جایزه کتاب سال، اثر جدیدم یعنی «چه باشد آنچه خوانندش سیاست؟» نیز مورد استقبال بیشتری قرار گرفته؛ با وجود اینکه مدت زیادی نیست که منتشر شده است.
 
نقد به ویژه در حوزه تالیفات علوم سیاسی تا چه اندازه می‌تواند به پربار شدن تالیفات این حوزه کمک کند؟

نه تنها در علوم سیاسی، بلکه در هر حوزه دیگری، نقد (البته نقد به معنی دقیق کلمه نه تخریب) عامل اصلی پیشرفت علمی یک محقق است. بنده از دل نقدهایی که به آثارم شده است، نکات مهمی را متوجه شده‌ام که در کارهای بعدی تصحیح کرده‌ام. نقد را باید پاس داشت و ناقد اصیل نه جناحی، بزرگترین خدمت را به نویسنده می­‌کند.


                    

نگاهی به کتاب «حکمت، معرفت و سیاست در ایران»

این کتاب سعی دارد تحقیقی درباره ماهیت اندیشه‌های سیاسی در ایران، از مکتب اصفهان تا دوره معاصر باشد؛ دوره‌ای که به دلیل دوری رساله‌های سیاسی از سنجه‌های یونانی به دوره زوال مشهور شده است.

آیا سیاست دانش است و نسبتی با حقیقت دارد و یا تنها یک فن است؟ مطابق تفکیک دوآلیستی تئوریا از پراگما که ریشه‌ای یونانی دارد، سیاست متعلق به حکمت عملی و بنابراین مربوط به حوزه‌ پراگما است. در چنین تصویری، دانش سیاست نمی‌تواند ساحت آشکارگی حقیقت باشد؛ بدین‌گونه، سپهر سیاسی، سپهر اجماع و خطابه‌های اقناعی خواهد بود. در مقابل این دیدگاه مبتنی بر متافیزیک و ریطوریقا، حکمای الهی در ایران سیاست را متعلق معرفت و حکمت می‌دانند. بنابراین کشف حقیقت سیاست به‌مثابه تدبیر منزلِ دنیایی، معطوف به حضور و آشکارگی وجود است. در این اثر، ما به بررسی اندیشه‌ سیاسی عرفا و حکمای الهی در باب سیاست می‌پردازیم که در پی کشف حقیقتِ سیاست‌اند.

کتاب «حكمت، معرفت و سياست در ايران: انديشه سياسی عرفانی در ايران، از مكتب اصفهان تا حكمای الهی معاصر» تالیف مهدی فدايی‌مهربانی در 552 صفحه، شمارگان یک‌هزار نسخه و در قطع وزيری (شوميز)  به قیمت 26 هزار تومان از سوی نشر نی منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها