گزارش ایبنا از نشست «زنان تاریخنگار و تاریخنگاری زنان»
اتحادیه: تالیفات زنان اغلب درباره مسائل سیاسی و مردان است/ فصیحی: مورخان زن، عصر رنسانس را زیر سوال بردند
منصوره اتحادیه (نظاممافی) استاد تاریخ دانشگاه تهران در نشست «زنان تاریخنگار و تاریخنگاری زنان» گفت: بیشترین کتابهایی که از سوی زنان مورخ نوشته میشود (به ویژه در ایران) درباره مسائل سیاسی و مردان است. اگر برای این منظور آماری گرفته شود خواهیم دید که این قلمزنی در حیطه موضوعهای مردانه بسیار گویاست.
راپورتهای پلیس تهران از خودکشی زنان عصر ناصری
اتحادیه با رد جنسیت دادن به تاریخ گفت: بیشترین کتابهایی که از سوی زنان مورخ نوشته میشود (به ویژه در ایران) درباره مسائل سیاسی و مردان است. اگر برای این منظور آماری گرفته شود خواهیم دید که این قلمزنی در حیطه موضوعهای مردانه بسیار گویاست. با این همه نکتهای که به ذهن میرسد این است که آیا آنچه یک زن درباره دولتمردان مینویسد با آنچه یک مرد مینویسد تفاوت دارد؟ اگرچه این پرسش بحثبرانگیز به نظر میآید اما شاید اصلا اهمیت ندارد و احتمالا جواب آن منفی باشد. از طرفی چنین پرسشی را نباید مطرح کرد زیرا به تاریخ جنسیت میدهد و این درست نیست.
وی افزود: مورخ حرفهای میداند که طبق قواعد صریح تاریخنگاری باید رویدادی را تالیف کند؛ مثلا اگر درباره زمان گذشته یا کشور دیگری مینویسد نباید آن را با زمان حال و کشور خودش مقایسه و از تفاوتها تعجب کند. البته برخی تاریخنگاران آماتور از برخی اختلافها حیرت میکنند و با خود میگویند چطور ممکن است؟ به نظرم مورخ مانند مسافر و سیاحی است که وارد کشوری بیگانه میشود و باید آنچه را میبیند و تجربه میکند بر اساس ارزشهای آن سرزمین و کشور باشد البته این نکته درباره تاریخنگاری زن نیز صدق میکند.
این تاریخنگار ادامه داد: اگر ما درباره زنان دوره ناصری تحقیق میکنیم باید جامعه را با شرایط و روحیات آن زمان بسنجیم. تعداد زوجات در آن دوره رویدادی عادی بود و بسیاری از مردان بیش از یک زن اختیار میکردند. اگر ما با روحیه امروز این شرایط را بسنجیم برای آن زنان دلسوزی میکنیم و از اجحاف مردان درقبال زنان مینویسیم در حالی زنان دوره ناصری در آن شرایط متولد شده و سرنوشت دیگر زنان خانواده و اقوام، مانند مادر، خاله و خواهر نیز مشابه به هم بود. اما از طرفی طبق راپورتهای پلیس تهران آمده است که در این جور موارد برخی زنان تریاک میخوردند. این نوع خودکشی حاکی از این است که تحمل چنین شرایطی برای آنها چندان آسان نیز نبوده است.
اتحادیه با طرح پرسشهایی عنوان کرد: اگر آنطور که مورخان مدعی هستند تاریخنگار باید حتیالمقدور بیطرف باشد پس با این مساله چگونه باید روبهرو شد و آیا برداشت و استنباط مورخ زن با مورخ مرد در چنین مواردی متفاوت خواهد بود؟ آیا مورخ زن با شفقت بیشتری درباره شرایط زن دوره ناصری مینویسد و مورخ مرد راحتتر با این مسائل کنار میآید؟ البته باید گفت که هیچ دو مورخی مانند هم نمینویسند زیرا در انتخاب منابع و استدلال هر کس به پرسشهای خودش پاسخ میدهد. بنابراین هر مورخی متفاوت است پس شاید تفاوتی میان تاریخنگاری مرد و زن از لحاظ اسلوب و شیوه نیست و به جنسیت نیز ربطی ندارد بلکه هر مورخی با مورخ دیگر فرقهایی دارد.
دغدغه تصحیح غیبت زنان در تاریخ
در بخش دیگری از این نشست فصیحی گفت: زنان در پی یافتن ردپایی از زن در تاریخ حفاری فرهنگی کردند و در واقع گفتند تاریخنگاری زنان نه تنها وظیفهاش این نیست که غیبت زنان در تاریخ را تصحیح کند بلکه وظیفه دیگری نیز دارد و باید ببیند که خود زنان این ذهنیت را چگونه در تاریخ درج کردند و به عنوان سوژه تاریخی چگونه مطرح شدند. این دغدغهها باعث شد که توجه بسیاری معطوف تاریخ شود و مورخان برجستهای در این دوره مانند ژان کلی و ناتالی زموندیویس ظهور کردند.
وی افزود: این مورخان نوظهور با نگرشی زنانه به تاریخ نگاه کردند تا دریابند چه چیزی را میتوانند بنویسند. این کاوش در تاریخ باعث شد که حتی دورهبندی تاریخ را نیز زیر سوال ببرند. نخست سراغ عصر رنسانس رفتند؛ عصری که به معنای آزادی یا نوزایی انسان است. مورخان زن با نگرشی زنانه به تاریخ برگشتند که آیا این معنای آزادی در عصر رنسانس درست است؟ آیا انسان در این دوره آزاد شده است؟ اگر در این برهه به زنان نگاه کنیم آنها نیز در این دوره آزادی داشتند؟ در تحقیقات انجام شده در این رابطه نتیجه گرفته شد که زنان در این عصر نسبت به مردان از آزادی و حق انتخاب کمتری برخوردار بودند.
این عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه الزهرا بیان کرد: بر اساس نتایج به دست آمده از تحقیقات زنان مورخ، دورهبندی را که رنسانس به عنوان یک دوره عام رهایی انسان به ما داده، زیر سوال بردند. در دوره رنسانس آزادی که برای مردان وجود داشت برای زنان دیده نمیشد. به هر حال تاریخنگاری زنان در بستر تاریخی آن به این شکل رشد کرد و مفاهیم زن، جنسیت و فمینیست وارد جامعه ایران نیز شد. اگرچه باید دید آیا زنان مورخ ما این مفاهیم را شناختند و آنها را به کار گرفتند؟ در واقع باید بررسی کرد که میراثی به جا مانده از زنان مورخ برای ما به چه شکل است و چه ویژگیهایی میتوانیم برای آن برشماریم.
فصیحی با اشاره به خودآگاهی زنانه اظهار کرد: زنان باید آگاه شوند تا بدانند صاحب فکر، ذهن و نقش هستند و در واقع زمانی که تاریخ غرب را در حوزه زنان بررسی کردیم، متوجه شدیم تاریخنگاری آنها به دنبال خودآگاهی فمینیستی زنان شکل گرفت. حرکتهای آنها که در سه موج طبقهبندی شد در موج نخست مطالبه عام تحصیل کردن، حق آموزش و حق رای درخواست کردند و در موج دوم سراغ این رفتند که چرا این امتیازات را در طول تاریخ نداشتند و توجه کردند به اینکه زنان در طول تاریخ به چه اقدامهایی دست زدند و اتفاقا در هیچ جای تاریخ نامی از آنها برده نشده بود اما زمانی که به تاریخ توجه کردند دریافتند که چقدر منابع زنانه دارند؛ یعنی حتی در دوره باستان خاطره نگاشتههای زنانه وجود داشت؛ اگرچه این آثار از سوی نخبگان سیاسی مانند ملکه، همسر وزیر و افراد دیگر به جا مانده بود اما به دست زنان نوشته شده و گفتمان زنانه در این خاطرات درج شده بود.
در پایان این نشست لوح تقدیری به دو سخنران اهدا شد.
نظر شما