پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۰
29 بهمن؛ روزی که گاز اشک‌آور و دود باروتِ گلوله آسمان تبریز را فرا گرفت/ تبریزی‌ها پیشقراولان نهضت اسلامی

قیام 29 بهمن تبریز در حافظه تاریخ یکی از روزهای خونین تقویم انقلاب اسلامی است. بر اساس دو کتاب «ن‍ظری ب‍ر ق‍ي‍ام‌ ۲۹ ب‍ه‍م‍ن‌ م‍ردم‌ ت‍ب‍ري‍ز» و «تبريز در خون» به بیان برخی از صحنه‌های این قیام تاریخی پرداخته‌ایم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، 29 بهمن در تقویم قیام مردم تبریز به مناسبت چهلمین روز شهادت شهدای قم(1356) نامگذاری شده است. قیامی که در آن مردم تبریز در مقابل نیروهای رژیم صف‌آرایی کردند و حاصل این صف‌آرایی اگرچه ریختن خون‌های بسیار بود اما به ترس و وحشت ساواک و سیستم‌های امنیتی منجر شد. به‌طوری که پس از این قیام حکومت نظامی اعلام شد و بسیاری از افراد مبارز انقلابی که در قیام 29 بهمن نقش داشتند، دستگیر شدند. به همین مناسبت به دو کتاب «ن‍ظری ب‍ر ق‍ي‍ام‌ ۲۹ ب‍ه‍م‍ن‌ م‍ردم‌ ت‍ب‍ري‍ز» تالیف حسین نجفی و «تبريز در خون» تالیف اعظم مرادخانی حاصلی‌خامنه پرداختیم.

جنازه خون‌آلود جوانی که راهپيمايی گسترده‌ای را رقم زد

آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی‌طباطبایی نقش مهمی در به راه انداختن قیام مردم تبریز داشت. درباره چگونگی آغاز این قیام به روایت کتاب «ن‍ظری ب‍ر ق‍ي‍ام‌ ۲۹ ب‍ه‍م‍ن‌ م‍ردم‌ ت‍ب‍ري‍ز» می‌خوانیم: «روز 29 بهمن 1356، که مصادف با چهلم فاجعه 19 دی قم بود، در بسياری از شهرها و نقاط کشور، مجلس ختم و سوگواری برگزار شد. در روز نوزدهم دی، قيام مردم قم در اعتراض به چاپ مقاله اهانت‌آميز با امضای مستعار احمدی رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات، توسط عوامل رژيم پهلوی به خاک و خون کشيده شد و در چهلم اين فاجعه، مردم نقاط مختلف ایران خود را آماده برگزاری مراسم می‌کردند. در شهر تبريز نيز قرار بود مردم در مسجد قزللی (ميرزاآقايوسف مجتهد) تجمع کنند. دعوت از سوی آيت‌الله قاضی‌طباطبايی و ده تن ديگر از علمای تبريز صورت گرفته بود. در روز 29 بهمن، مردم در مقابل اين مسجد اجتماع کردند. سرگرد مقصود حق‌شناس، رئیس کلانتری بازار به همراه عده‌ای مأمور، به مردم اعلام کرد که متفرق شوند و با توهين به مسجد از ورود مردم جلوگيری کرد. جوانی غيرتمند به نام محمد تجلی از اين توهين برافروخته و با وی گلاويز می‌شود که حق‌شناس با اسلحه کمری‌ اين جوان 22 ساله را به شهادت می‌رساند. مردم خشمگين جنازه خون‌آلود شهيد را برداشته و در خيابان‌ها به راه می‌افتند و بتدريج راهپيمايی گسترده‌ای شکل می‌گيرد.»

کتاب «تبريز در خون» به نکته‌ای درباره ارتباط مردم تبریز و قم اشاره کرده و آورده است: «یکی از بارزترین صحنه‌های مبارزاتی این شهر، مبارزات مردم در نهضت امام خمینی بوده است. مردم شهر تبریز با آغاز نهضت امام خمینی همواره با رهبران نهضت در تماس بوده و در تمامی صحنه‌ها از پیشقراولان نهضت اسلامی محسوب می‌شدند. ارتباط وثیقی بین شهر قم، کانون مبارزات و شهر تبریز از زمان نهضت امام خمینی تا پیروزی انقلاب اسلامی برقرار شد. حمله به مدرسه طالبیه تبریز مقارن با حمله کماندوهای رژیم به مدرسه فیضیه قم در سال 1342 بود.»

در همین اثر درباره حضور روحانی مورد وثوق تبریزی‌ها آمده است: «آیت‌الله قاضی طباطبایی در پیشاپیش صف انقلابیون تبریز صلابت و صحت قیام را صد چندان نموده بود. این پیر مرید امام خمینی در این مسیر حتی از بذل جان نیز ابایی نداشت به طوری که حتی چند بار بر روی تظاهراتی که ایشان در آن حضور داشتند آتش گشوده شد. یکی از جوانان غیرتمند تبریز به نام قربانعلی شاکری در چهارراه دانشسرا زیر گلوله ماموران خود را به بالای مجسمه شاه رساند تا طنابی به گردن آن بیندازد و مردم آن را به زیر بکشند، اما گلوله به وی اصابت کرد و به شهادت رسید. در محله دؤوهچی (شتربان) یعنی محله مبارز و فقیرنشین تبریز (که سابقه طولانی مبارزه داشت) نبرد سختی میان مردم و پلیس در جریان بود. نیروهای رژیم با همه وسایل موجود سعی در سرکوب مردم داشتند، گاز اشک‌آور و دود باروت گلوله مانند ابری آسمان را فرا گرفته بود.»

قیام تبریز فصل مشترک حرکت مردم سراسر ایران

اما حرکت‌های اعتراضی مردم منجر به واکنش‌هایی از سوی رژیم شد که در کتاب «ن‍ظری ب‍ر ق‍ي‍ام‌ ۲۹ ب‍ه‍م‍ن‌ م‍ردم‌ ت‍ب‍ري‍ز» آمده است: «اولین واکنشی که حکومت پس از اعلام حکومت نظامی در تبریز داشت آغاز موج دستگیری افراد مظنون به شرکت در قیام بود. پس از پایان روز 29 بهمن تنها در طول 48 ساعت 621 نفر از دانشجویان روانه زندان شدند. اقدام دیگر رژیم تعویض و تنبیه قاصرین واقعه قیام مردم تبریز بود. شاه برای تنبیه قاصرین واقعه تبریز یک هیأت بازرسی به آن شهر اعزام داشت و دستور داد تا مأمورانی که در پیش‌بینی و جلوگیری از واقعه تبریز قصور کرده‌اند تنبیه شوند. سپهبد آزموده که در زمان وقایع بهمن ماه تبریز، استاندار آذربایجان شرقی بود به تهران احضار و سپهبد شفقت به جای وی منصوب گردید. رئیس شهربانی آذربایجان نیز، تسلیم کمیسیون بررسی واقعه شد.»
 
در همین کتاب مولف به برخورد برخی چهره‌های رژیم اشاره کرده و می‌نویسد: «پس از قیام تبریز، دولت کوشید تا با کنترل مطبوعات و رادیو و تلویزیون، تا حد مقدور آن را یک مساله بی‌اهمیت جلوه دهد. هلاکو رامبد، وزیر مشاور دولت آموزگار در مجلس اظهار داشت: «در شهر تبریز، عده‌ای اوباش و مزدوران خارجی که معلوم نیست در کدام تاریخ و از کدام مرز برای این‌گونه تحریکات وارد ایران شده‌اند، عملی شبیه به آنچه قشون مغول در برنامه داشت، با تمام حقارت و فضاحت در حد اوباش محلی، فجایعی در شهر تبریز به وجود آوردند و به مراکز فرهنگی و مراکز عمومی صدمه زدند.»

در بررسی قیام تبریز باید به بازتاب آن نیز اشاره کرد وقتی که مردم معترض درصدد برآمدند که مجسمه شاه را پایین بکشند به نوعی باید گفت این ابهت رژیم پهلوی بود که فرو ریخت و شعارهای مردم نیز حاکی از محو شدن شکوه این حکومت می‌داد. مولف کتاب «تبريز در خون» با اشاره به برخی نتایج این قیام می‌نویسد: «نتایج قیام تبریز فصل مشترک حرکت مردم سراسر ایران است که به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:

- رودررو قرار گرفتن مردم نه تنها با حکومت بلکه با اساس سلطنت و نهاد رژیم، به طوری که بعد از قیام مردم قم و تبریز شعار «مرگ بر شاه» در اکثر شهرهای ایران داده می شد. بنا بر نقل برخی از منابع در تبریز بود که برای اولین بار شعار «مرگ بر شاه» شنیده شد.

- مقبولیت و محبوبیت روزافزون زعامت سیاسی و مذهبی امام خمینی، همان چیزی که رژیم را برای مقابله با آن به نشر مقاله توهین آمیز علیه امام واداشت.

- افشای پوچ بودن سیاست حداکثر آزادی شاه و حقوق بشر کارتر.

- دشمنی و مبارزه با امپریالیسم امریکا و عوامل وابسته به بهائیت و صهیونیسم جهانی تداوم انقلاب برگزاری مراسم چهلم قیام تبریز دست کم در پنجاه و پنج شهر کوچک و بزرگ.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها