نوروز و بهار در ادبیات کودک
شمس: به افسانههای نوروز بیتوجه هستیم/ «نامور» و «الکی و پلکی» را عیدی دهید
محمدرضا شمس، از نویسندگان کودک و نوجوان معتقد است افسانههای نوروزی زیادی در فرهنگمان داریم که متاسفانه از سوی نویسندگان کودک نادیده گرفتهشده است.
این نویسنده کودک و نوجوان در ادامه بیان کرد: باید تلاش کنیم آیینها و سنتهای باستانی حفظ شود تا یاد و خاطرهای از آنها در ذهن نسلهای بعدی وجود داشته باشد و بدانند که نوروز چیست و از کجا بوجود آمده است و چه سابقهای در فرهنگ این مرز و بوم دارد. کودکان از طریق پرداختن به آداب و سنن قدیمی، میتوانند با فرهنگ کشورشان بیشتر آشنا شوند و نویسندگان در این زمینه نقش مهمی را ایفا میکنند آنها باید افسانهها و رسوم گذشته را گردآوری کرده و در قالب داستان و رمان بیان کنند.
وی در ادامه به دلایل نپرداختن به نوروز و سنتهای باستانی در ایران اشاره کرد و گفت: به عقیده من نویسندگان بیشتر موضوع محور و موضوعگرا هستند و فرایند مشخصی را طی نمیکنند. تعداد کمی از مجموعههایشان طبق جهانبینی که دارند تولید میشود و بیشتر تلاش میکنند به موضوعات و دغدغههای روزانه بپردازند. این نوشتهها در زمینههایی مانند جنگ و صلح و آلودگی محیط زیست است اما گاهی فاقد جهانبینی است، زیرا کمتر سراغ منابع ملی و آیینی میرویم.
شمس ادامه داد: اگر بررسی کنید میبینید بسیاری از نویسندگان بزرگ جهان مانند دیوید الموند، فیلیپ نورمن و نیل گیمن یا نویسندگان و شاعران ایرانی مانند فردوسی، حافظ، سعدی، عطار و صمد بهرنگی که همه از گنجینههای بزرگ سرزمین ما هستند در آثارشان به افسانهها میپردازند. همچنین اغلب آثاری که تا بهحال در جشنوارههای بینالمللی مطرح شدهاند و توانستهاند جوایز بزرگی مانند هانس کریستین اندرسن و نیوبری را دریافت کنند اغلب آثاری بودهاند که بر مبنای افسانهها نوشته شدهاند.
نویسنده کتاب «عمو سیبیلو» در ادامه با بیان اینکه امروزه نویسندهها کمتر به سراغ گنجینهها میروند و کار سیستماتیک نمیکنند، گفت: اغلب نویسندگان ما یا جهانبینی خاصی ندارند یا اگر دارند در کارهایشان نشان داده نمیشود. به عنوان مثال الکساندر کارلین در کتاب «صد افسانه» جهانبینی و اندیشههایش را از طریق افسانه بیان کرده است. اما در کشور ما چنین نیست. یک روز درباره جنگ مینویسیم و روز دیگر ضد جنگ. یکی از دلایل این مساله این است که خودمان هم نمیدانیم چه میخواهیم و موج موضوعات ما را با خود میبرد و جهانبینیمان را از یاد میبریم. یک دفعه موضوعی به گوشمان میرسد و به سرعت تعداد زیادی کتاب و فیلم درباره آن تولید میکنیم.
شمس همچنین درباره آثاری که در زمینه عید نوروز تولید کرده است، بیان کرد: در برخی از آثارم در حد گردآوری به افسانههای نوروز پرداختهام؛ مانند مجموعه «هزار و یک افسانه» که در محراب قلم منتشر شده است و همچنین مجموعه 10 جلدی دیگری هم درباره عمو نوروز منتشر کردم. علاوه بر این، تعدادی قصه کودک براساس افسانه عمونوروز نوشتهام که درباره درگیری عمونوروز و پسرهای ننه سرماست. اما باز هم احساس میکنم جای کار زیادی در این حوزه وجود دارد و باید بیشتر به آن پرداخته شود.
این نویسنده کودک و نوجوان در ادامه تعدادی کتاب برای هدیه نوروزی به بچهها پیشنهاد داد و گفت: مجموعه «نامور» که بازنویسی داستان شاهنامه است ازجمله آثاری است که برای مطالعات نوروزی به بچهها پیشنهاد میکنم. همچنین مجموعه سه جلدی «الکی و پلکی» که از سوی انتشارات پیدایش منتشر شده است و «قصههای تصویری» که از سوی انتشارات افق منتشر شده است به همراه کتاب «اقیانوس انتهای جاده» نوشته نیل گیمن را برای عیدی دادن به بچهها و برای مطالعه کودکان در ایام نوروز پیشنهاد میکنم.
محمدرضا شمس متولد تهران است. نخستین شعر او به نام «نیلوفر من» در سالهای نخست انقلاب اسلامی به چاپ رسید. سپس به نوشتن داستان پرداخت. نخستین کتاب این نویسنده با عنوان «اگر این چوب مال من بود»، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسید. بعدها با انتشارات سروش، امیرکبیر، مدرسه، قدیانی، پیدایش، افق، محراب قلم، بهنشر، حنانه، شباویز و رویش همکاری داشت. حاصل این همکاری، چاپ بیش از 30 عنوان کتاب است. از آثار او میتوان به «خورشيد مال كيه؟»، «كلوچه خانم»، «دختره خل و چل»، «دزدى كه پروانه شد» و «صبحانه خيال» اشاره کرد.
شمس تاکنون جوایزی همچون، لوح تقدير كتاب سال كانون پرورش فكرى كودكان و نوجوانان، كتاب سال سلام، قصه سال مجله سروش كودک، لوح زرين جشنواره مطبوعات كانون پرورش فكرى كودكان و نوجوانان، جشنواره مطبوعات، كتاب سال شوراى كتاب كودک و ديپلم افتخار از IBBY، را از آن خود کرده است.
نظر شما