وی در توضیح فعالیتهایش در سال ۹۴ اظهار کرد: کتاب تازهام به نام «دار Funny» در سال ۹۴ فروش خوبی داشت و انشاالله در ابتدای سال ۹۵ چاپ سوم آن انجام خواهد شد.
این طنزپرداز کشورمان در تشریح بهترین متن یا شعر طنزی که در سال ۹۴ خوانده است اظهار کرد: در جشنواره شیراز به اندازه ۱۰ سال کار طنز خوب خواندم و کارها بسیار به هم نزدیک بود و باور کنید برگزیدگان را به سختی انتخاب کردیم.
وی ادامه داد: شاید بهترین متن طنز متعلق به محسن طاهری بود که کلیلهودمنه را در یک گونه خاص به طنز درآورده بود که کار بسیار زیبا و مناسبی بود.
قدیمی با اشاره به اتفاقات سال ۹۴ گفت: خوشبختانه به قدری سوژه طنز در کشور زیاد است که بیکار نمیمانیم، چراکه اکثر تیترهای روزنامهها و خبرگزاریها منبع نوشتههای طنز ماست. باور کنید بعضی وقتها در چالش صحبتهای دوستان گرفتار میشوم چراکه از خودم میپرسم، این صحبتها به خودی خود همهاش طنز است.
وی افزود: سال ۹۴ سال پرسوژهای بود و ماجرای سیمان ریختن روی ظریف و صالحی، موضوعی بود که طنزپردازان زیادی به آن اشاره کردند، البته سال ۹۴ یک تفاوت با سالهای دیگر داشت و آن پرداختن به سوژههای طنز تا آخرین روزهای سال بود. برای مثال، داشتم فهرست احزاب را مقایسه میکردم و به گزینهای برخوردم که هم اصلاحطلب بود، هم اصولگرا، هم راست، هم چپ، هم شمال و هم جنوب و این سوژه روزهای آخر سال ما بود. خدا این سوژهها را از ما نگیرد!
این طنزپرداز در توضیح شیوههای سوژهیابی برای شعرهایش اظهار کرد: خوشبختانه اصلاً نیازی به سوژهیابی نیست. برای مثال شما دعوای کیروش و «م.م» را به خاطر بیاورید. آقای م.م گفته بود: «هر وقت کیروش افتخاراتش به من رسید درباره من صحبت کند.» به نظر شما با این صحبتها نیاز به سوژهیابی داریم؟
وی ادامه داد: در کنار این اتفاقات طنز و خندهدار، اتفاقات تلخی نیز رخ داد که بر اهالی فرهنگ و ادب خیلی سخت گذشت. ما بزرگان زیادی را در این سال در سکوت رسانهای از دست دادیم. متأسفانه به جز چند رسانه، سایر رسانهها به جامعه ادبی توجه چندانی ندارند. کافی است بازیگر نقش دوازدهم یک سریال در شبکه ۵۹ استانی سرما بخورد، تمام روزنامهها، مجلات، خبرگزاریها، اخبار فارسی و انگلیسی به آن میپردازد اما ما در این سال ادیبانی را از دست دادیم که به زحمت در مراسم ختم آنها ۳۰۰ نفر حضور داشتند و این درد سال ۹۴ بود.
قدیمی در توضیح وضعیت کتابهای طنز منتشر شده در سال ۹۴ گفت: در گذشته طنزپردازان کمتر نوشتههای خود را کتاب میکردند اما خوشبختانه مدتی است که این اتفاق در حال رخ دادن است و کتابهای خوبی تولید شده. البته نباید حواسمان پرت این موضوع شود و به کتابسازی بپردازیم. خوشبختانه پتانسیل در این بخش به قدری زیاد است که میتوانیم جشنواره کتاب طنز را برگزار کنیم.
وی در بخش پایانی صحبتهایش اظهار کرد: کتاب «اتحادیه ابلهان» به قلم جان کندی تول و ترجمه پیمان خاکسار، کتاب «دکتر بازی» سروده اسماعیل امینی و کتاب «دار Funny» نوشته خودم! پیشنهاد من به علاقهمندان حوزه کتاب برای تعطیلات نوروز است. اگر تمایلی به عیدی دادن کتاب داشتید، این کتابها میتوانند عیدی مناسبی باشند.
صابر قدیمی در فروردین ۱۳۶۷ در تهران متولد شد. وی در رشته مهندسی صنایع فارغالتحصیل شده است و در حال حاضر دانشجوی رشته زبان و ادبیات فارسی است. «لبخند شیرین فرهاد» و «دار Funny» نام دو مجموعه شعری اوست. صابر قدیمی ضمن تبریک سال نو، ۲ شعر زیر را به خوانندگان ایبنا تقدیم کرده است.
یا اینکه به حال و روز ما فکر کنید
آجیل بدون مغز دیشب میگفت
باید به فرار مغزها فکر کنیم
---------------------------
دوباره عید نوروز است انگار
گروهی پستهخوار از قوم تاتار
هجوم آورده از اعماق یک غار
شود هر ساله این کابوس تکرار
فغان از دست خویش، از دست اغیار
رفوزه گشتم از تجدید دیدار
فشار عید ما را کرده بیمار
یکی آورده با خود چند زنبیل
به قصد غارت تاقار آجیل
که ریزد داخل زنبیل، با بیل
به او گویم کهای فامیل چون فیل
فیلایت را برای ما نگهدار
مگر پر میشود زنبیل سرکار
فشار عید ما را کرده بیمار
یکی مینالد اندر وان حمام
که صاحبخانه پس کی میدهی شام؟
فشارم چند جای مرغ با پام
میان حلق او تا گردد آرام
پس از اندی زند فریاد این بار:
که صاحب خانه چی داریم ناهار؟
فشار عید ما را کرده بیمار
یکی هم چون رژیمی سخت دارد
به ظرف میوه ما دست خارد
چنان میوه به دندان میفشارد
که آب میوه از چشمش ببارد
برایش تنگ گردیده است شلوار
که لاغر آمد و گردید پروار
فشار عید ما را کرده بیمار
پس از شش روز جانکاه و اسف بار
و راهی کردن جمعی گهر بار
گروهی دیگر از بالای دیوار
سر ما ناگهان گشتند آوار
شود این ماجرا تکرار و تکرار
من بیزارِ از دنیا زنم زار:
فشار عید ما را کرده بیمار
نظر شما