دوشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۰
ماندگاری یاد نیک ستوده تا همیشه تاریخ/ یادداشت لطف‌الله آجدانی

لطف‌الله آجدانی، پژوهشگر تاریخ در یادداشتی که به مناسبت درگذشت استاد منوچهر ستوده در اختیار ایبنا قرار داده نوشته است: ستوده خود به تنهایی یک دانشگاه و پژوهشگاه بزرگی بود. آنقدر بزرگ و والا که تا تاریخ و فرهنگ ایران زمین پایا است، او نیز مانا است. مرگ در برابر بزرگی ستوده کوچک است و او هرگز نمی‌میرد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- لطف‌الله آجدانی، مورخ و پژوهشگر تاریخ: خبر درگذشت ستاره پرفروغ آسمان تاریخ و جغرافیا و فرهنگ ایران زمین، پروفسور منوچهر ستوده در 20 فروردین 1395 در سن 103 سالگی، بسیار تاثرانگیر و ضایعه فقدان استاد در جامعه‌ عملی و پژوهشی ایران، جبران‌ناپذیر است.

جمعه 20 فروردین همراه با مهدی حیدری از سینماگران کشور و تهیه‌کننده و کارگردان مستند زندگی‌نامه استاد ستوده «103 سال تنهایی» و عباس قاسم‌نژاد فیلمبردار این مستند، در بخش آی‌سی یو بیمارستان طالقانی چالوس به ملاقات استاد رفتیم.

آخرین دیدار با استاد. شگفتا! گویی منوچهر ستوده که بخشی از تاریخ و فرهنگ و جغرافیای ایران زمین است به کما رفته بود. آرام و خاموش اما پر از حرف. گویی گنجینه‌ای پر از تاریخ و فرهنگ جغرافیای ایران زمین بر  تخت آرمیده است.
 
هرچند استاد خود با دستگاه تنفس مصنوعی به سختی نفس می‌کشید، اما فضای اتاق پر بود از تاریخ و جغرافیا و فرهنگ ایران زمین که به آسانی می‌شد آن را تنفس کرد.

استاد ستوده از ایرانشناسان برجسته و از آخرین حلقه‌های میراث گرانبهای بزرگان علمی و پژوهشی ایران قرن گذشته در حوزه تاریخ و جغرافیا و فرهنگ و ضلعی از اضلاع دانشمندی چون ایرج افشار، ابراهیم پورداوود، بدیع‌الزمان فروزانفر، عبدالحسین زرین‌کوب، ابراهیم باستانی‌پاریزی، عباس زریاب‌خویی و محمد‌تقی دانش‌پژوه بود.

بی‌گمان منوچهر ستوده خود به تنهایی یک دانشگاه و پژوهشگاه بزرگی بود. آنقدر بزرگ و والا که تا تاریخ و فرهنگ ایران زمین پایا است، او نیز مانا است. مرگ در برابر بزرگی ستوده کوچک است و او هرگز نمی‌میرد.

استاد ستوده از ایران‌شناسان برجسته‌ای است که با چاپ و انتشار 52 کتاب فاخر و 286 مقاله و ارایه ده‌ها کنفرانس و سخنرانی‌های علمی در ایران و جهان که در کارنامه خود به میراث گذاشته است، گنجینه‌ای جاودان است که باید قدرش شناخت و ارجش نهاد و بر صدر نشاند. وی را متولد تهران و اهل مازندران دانسته‌اند، اما او نه متولد تهران بود و نه اهل مازندران؛ او متولد و اهل جامعه علمی و پژوهشی و متعلق به همه ایران و جهان است.

اما بی‌گمان خانه‌اش در کوی نارنج (سی‌سرا سلمان‌شهر مازندران) و اقامتگاه تابستانی‌اش در روستای کوشکک جاده چالوس و خانه‌هایی بسیار ساده، هیچگاه جای خالی استاد و صاحبخانه خود را فراموش نخواهند کرد. اتاق استاد در خانه ییلاقی کوشکک جز یک زیلو و رختخواب چیز دیگری نداشت. حضور مردی بزرگ که دیگر در آن اتاق و در میان ما نیست.

روحش شاد و یادش تا همیشه تاریخ به نیکی ماندگار

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها