نشست «من» و «جز من» در دانشگاه تهران برگزار شد
دینانی: فلسفه اسلامی، شرح «انا الحق» حلاج است/ امری متواضعتر از عقل در عالم هستی وجود ندارد
غلامحسین ابراهیمیدینانی، استاد بازنشسته فلسفه اسلامی دانشگاه تهران در نشست «من» و «جز من» با اشاره به اینکه «عقل» متواضعترین امر در عالم هستی است، گفت: فلسفه اسلامی، شرح «انا الحق» منصور حلاج است.
دینانی در این نشست به بررسی کتاب خود با عنوان «من» و «جز من» پرداخت و گفت: ابتدا باید خوشحالی خودم را از حضور در خانهام (گروه فلسفه دانشکده) ابراز دارم. خوشبختانه این دانشکده هنوز صفای خود را حفظ کرده است. اساسا هر جا که نامی از فلسفه است، زندگی نیز در آن جریان دارد.
وی با اشاره به اینکه «من» و «جز من» محل توجه بسیاری از فلاسفه مغرب زمین مانند دکارت بوده است، گفت: دکارت وقتی ابراز کرد که «میاندیشم، پس هستم»، آگاهانه یا ناآگاهانه به «من» و «جز من» پرداخت.
دینانی با طرح این پرسش که به مبحث «من» و «جز من» تا چه میزان در اسلام توجه شده است؟ اظهار کرد: درباره این موضوع کتابی ندیدم، اما در کتابهای آسمانی «تورات» «انجیل» و «قرآن» به این موضوع اشاره شده است. خداوند در قرآن کریم، میفرماید: «من منم» و همین عبارت به نحوی در دو کتاب دیگر آسمانی نیز تکرار شده است.
این استاد ممتاز فلسفه اسلامی ادامه داد: در مقدمه کتاب «من» و «جز من» به این موضوع اشاره کردهام که در همه زبانهای زنده دنیا، چند ضمیر اصلی وجود دارد. «ضمیر» به معنای پنهان است. این اسم در مقابل اسم «ظاهر» است.
وی با اشاره دوباره بر تاثیر دکارت در روند تمدنساز فلسفه عنوان کرد: دکارت میگوید، «میاندیشم، پس هستم»، دکارت در اینجا میگوید، «میاندیشم»، «شَم» یعنی من میاندیشم، حالا سوالی که مطرح میشود، این است که اندیشه اول است یا من؟ اندیشه اول است، پس هستم. در اسلام دو مقام «ثبوت» و «اثبات» داریم. ثبوت به معنای آن است که امری را آنچنان که هست بپذیریم و امر «اثباتی» آن است که امری بر کسی «ثابت» شود.
دینانی با بیان این که «من» به چه معنا است؟ اظهار کرد: اگر «من» را از «من» بگیریم، آن «من» عوض نمیشود. چقدر فکر ما عوض میشود؟ فکر عوض میشود اما «من» تا همیشه ثابت میماند و تغییر نمیکند و تا قیامت ادامه دارد. حالا اگر بخواهیم جایی برای این امر پیدا کنیم که این «من» نباشد، آنجا کجاست؟ باید بگویم، هیچ مرزی نیست که «من» در آن نباشد.
این استاد فلسفه با اشاره عبارت «انا الحق» منصور حلاج، گفت: باید بگویم، فلسفه اسلامی شرح «انا الحق» حلاج است. منظور حلاج از «انا الحق» همان «من» خدایی است که آن را آزادانه بیان کرد و با صلابت بر سر دار رفت. اگر «من» حلاج خود منصور حلاج بود که کفری بزرگ به شمار میرود، اما او خواست تا به ما بیاموزد، «من» ما مطلق نیست، بلکه مقید است و جایی تمام میشود.
وی ادامه داد: برخی افراد ضد فلسفه اعتقاد دارند که «عقل» مغرور است. در حالیکه امری متواضعتر از عقل در عالم هستی وجود ندارد. در حالی که خیال و وهم از همه مغرورتر است. حافظ میگوید: گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم/ گفتا که شبروست او از راه دیگر آید.
نگاهی به کتاب «من» و «جز من»
مساله «من» و «جز من» یکی از مسائل عمده و بنیادی است که انسان قبل از هر چیز دیگر با آن سروکار دارد. این مساله به صورتهای دیگر همواره در میان افراد بشر مطرح بوده است؛ با این همه به محتوای ژرف آن کمتر توجه شده است. سرنوشت شرک و توحید به بررسی درست این مساله گره خورده است. به همین دلیل میتوان گفت: اندیشیدن در مورد این مساله از اهمیت فوقالعاده برخوردار است. مادامی که انسان از «من» خود بیخبر و ناآگاه باشد، به فهم و درک درستی دست نمییابد.
حل مشکل شناخت و معرفت، به حل مساله «من» وابسته است و مادام که این مساله به راه حل خود نرسد، هیچ مساله دیگری حل نخواهد شد. کلید باب معرفت، همان چیزی است که تحت عنوان «من»مطرح میشود. معرفت به خداوند تبارک و تعالی جز از طریق معرفت من میسر نمیشود زیرا انسان تنها موجود این جهان است که «من» میگوید و تنها موجودی است که سایه ممدود و خلیفه خداوند تبارک و تعالی شناخته میشود.
«من» و «جز من»، در 350 صفحه، شمارگان هزار نسخه به بهای 18 هزار تومان از سوی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه منتشر شده است.
نظر شما