نشست تخصصی «شاهنامه و شاهنامه سرایان بعد از فردوسی» برگزار شد
محقق: وقت آن رسیده که با دیدی تازه به شاهنامه نگاه کنیم/ امین: شاهنامه فردوسی عالیترین نوع ادبیات ملی است
مهدی محقق در نشست تخصصی «شاهنامه و شاهنامه سرایان بعد آر فردوسی» گفت که فردوسی توانست اسطورههای تاریخی کشور ما را دوباره زنده کند و به تاریخ کشور هویت بیشتری دهد، بنابراین به نظرم وقت آن رسیده که با دیدی تازهتر به شاهنامه نگاه کنیم. همچنین حسن امین عنوان کرد که اگر معتقد به ادبیات ملی و تأثیرگذاری آن بر روند توسعه ادبیات هستیم باید به این نکته اعتراف کنیم که شاهنامه فردوسی عالیترین نوع ادبیات ملی است.
مهدی محقق در ابتدای این نشست، ضمن عرض خوشآمد به افراد حاضر در جلسه گفت: شاهنامه فردوسی از افتخارات کشور ماست، چراکه فردوسی در سرودن شاهنامه، کار بسیار بزرگی انجام داده است. وی بعد از سرودن شاهنامه از گرفتن پاداش و جایزه از سلطان محمود خودداری کرد و وقتی پاداش به در خانه او رسید که از در دیگر جنازهاش بیرون میرفت.
وی ادامه داد: فردوسی از شاعران بزرگی است که به نظرم هم مظلوم و هم محروم است زیرا بسیاری بر این اعتقاد بودند که او شاهنامه را برای دریافت جایزه سروده در صورتی که مطرح کردن چنین حرفی منطقی و درست نیست.
رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران با اشاره به ویژگیهای قلم فردوسی اظهار کرد: فردوسی شاعری بود که روی مذهب تشیع تعصب داشت و پرداختن به این موضوع برایش مهم بود. او درست در دورهای که شاعران هم دورهاش در مدح و ستایش سلطان محمود شعر میسرودند، برای پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) شعر میگفت و این موارد نکاتی است که کمتر به آن توجه شده است.
وی افزود: اگر از تمام این موارد نیز گذر کنیم، وظیفه ماست که او را به دلیل احیای فرهنگ ایران باستان ارج نهیم چراکه او توانست اسطورههای تاریخی کشور ما را دوباره زنده کند و به تاریخ کشور هویت بیشتری دهد. به نظرم وقت آن رسیده که با دیدی تازهتر به شاهنامه نگاه کنیم.
شاهنامه فردوسی عالیترین نوع ادبیات ملی است
در ادامه این مراسم پروفسور امین در تعریف ادبیات جهانی و ادبیات ملی گفت: عدهای بر آنند که ثابت کنند ادبیات مفهومی انسانی است و تبعیض و تقسیم در آن معنایی ندارد. بنابراین برخی این تقسیمبندی را قبول دارند و برخی دیگر آن را رد میکنند. به نظر من نیز ادبیات، جهانی و انسانی است چراکه جایزه نوبل ادبیات مختص به یک کشور و مردم آن نیست و هر کسی میتواند برنده آن باشد. اما در کنار این ادبیات جهانی و انسانی، ادبیات دیگری به نام ادبیات ملی نیز وجود دارد که بر اساس داستانها و سرنوشت مردم هر کشور به وجود میآید.
وی ادامه داد: اگر معتقد به ادبیات ملی و تأثیرگذاری آن بر روند توسعه ادبیات هستیم باید به این نکته اعتراف کنیم که شاهنامه فردوسی عالیترین نوع ادبیات ملی است.
این شاهنامهپژوه در توضیح حافظه تاریخی مردم در شاهنامه اظهار کرد: تجربیات علمی ثابت کرده که حیواناتی مانند موش نیز دارای حافظه تاریخی هستند، بنابراین انسان بهعنوان اشرف مخلوقات هوش و حافظه تاریخی فوقالعادهای دارد. شاهنامه فردوسی به این حافظه تاریخی بسیار کمک کرده است چراکه هر جا سخنی از رستم برده میشود، ذهن ما ناخداآگاه به سمت یک مرد قدرتمند و نیرومند میرود.
وی افزود: همچنین پرداختن به سایر شخصیتها شاهنامه نیز به همین روال است و ما را با هویت آریاییمان آشنا میکند. در شاهنامه، شخصیتهایی وجود دارد که ما هر کدام از آنها را به صورت جداگانه در حافظه تاریخیمان داریم.
امین در تقسیمبندی شاهنامه فردوسی گفت: شاهنامه فردوسی از سه بخش اصلی به نامهای بخش اساطیری، بخش پهلوانی و بخش تاریخی تشکیل شده است. بررسی هر کدام از این بخشها، به ما این نکته را یادآور میشود که خلق پروژهای به وسعت شاهنامه نمیتواند از یک انسان کوچک و بیخرد باشد و بدون شک فردوسی فردی با دانش و دارای خرد و حکمت بوده که تواناییهای خود را شناخته و با استفاده از آنها دست به خلق شاهنامه زده است.
وی ادامه داد: فردوسی در دورهای زندگی میکرد که فضای دینی بر کشور حاکم بوده است و نمیتوان نقش تفکرات دینی و مذهبی او را نادیده گرفت. به عقیده بسیاری از کارشناسان فردوسی شیعه بوده اما اینکه از چه نوعی، هنوز به شکل قطعی مشخص نیست. به نظرم فردوسی دارای تفکراتی بوده که این تفکرات و اعتقادات چندان با سلطان محمود سازگار نیست. به همین دلیل میتوان حدس زد که او یک شیعه ۱۲ امامی بوده است.
این استاد بازنشسته دانشگاه گلاسکو در توضیح ساختار شاهنامه گفت: مرحوم بدیعالزمان فروزانفر معتقد بود که شاهنامه فردوسی بر اساس اسلوب قرآن تهیه و نوشته شده است. شاهنامه با سه بخش اصلی خود، الگویی است که طی سالهای گذشته شاعران جوان برای شاهنامهنویسی از آن استفاده کردهاند. عدهای با تأکید بر بخش اساطیری، عدهای تاریخی و عدهای نیز با توجه به بخش پهلوانی شاهنامه، دست به خلق و سرودن شاهنامههای جدید زدند.
وی ادامه داد: الگوبرداری با تقلید فرق دارد و شاعران جوان باید این نکته را بدانند که هیچوقت کپی برابر اصل نخواهد شد، بنابراین تقلید از شاهنامه هیچوقت در ذهن ایرانیها ماندگار نیست و اگر به فکر ماندگاری اثرشان هستند باید دست به خلقت بزنند.
امین با اشاره به نقش فردوسی در توسعه زبان فارسی اظهار کرد: فردوسی با به نظم درآوردن تاریخ و هویت فارسی، اعتباری دوباره به زبان فارسی داد. او در دورهای که زبان فارسی به انزوا رفته بود، زبان فارسی را به عنوان یک زبان ارزشمند مطرح کرد و به آن جانی دوباره داد.
وی افزود: فردوسی با ارائه شاهنامه، خواست به ما بفهماند که باید زبان فارسی را گسترش و توسعه دهیم، بنابراین هرچه زبان فارسی بیشتر رشد کند، او بیشتر خوشحال میشود. این صحبتها بدین معناست که قرار نیست تا سالها اثر فردوسی بهترین باشد و ما نیز باید تلاش کنیم، چراکه امکان دارد در سالهای آینده اثری ارزشمندتر از شاهنامه فردوسی منتشر شود.
این شاهنامه پژوه در بخش پایانی صحبتهایش و با اشاره به انتشار شاهنامهاش گفت: «شاهنامه امین» در ۶ مجلد منتشر شده و بیش از ۶ هزار بیت شعر دارد که تاریخ ایران از زمان پیش از آریاییها تا دوران امروز را به نظم درآورده است.
در بخش پایانی این نشست به سؤال و جواب میان افراد حاضر در جلسه و سخنرانها پرداخته شد.
نظر شما