«آزادی» یکی از بزرگترین دغدغههای بشر از بدو خلقت بوده است. مجله «گاردین» طی مطلبی 10 کتاب برتری را که در این باره نگاشته شده در سایت خود منتشر کرده است.
«آواز غروب آفتاب» نوشته «لوئیس گراسیک گیبون»
داستان دخترک باهوش و پرشوری که شرایط او را محدود کرده است. این دختر که «کریس» نام دارد نماد خود کشور «اسکاتلند» است. نویسنده کتاب داستان کشمکش بین خرابی زمین و طلوع آفتاب است. سرزمینی که سالها مورد ظلم قدرتهای استعماری قرار داشت.
«1984» نوشته «جورج اورول»
این کتاب نیز کلاسیک است اما آثار کلاسیک به دلایلی کلاسیک نامیده میشود. «کلاسیک» به آثاری اطلاق میشود که از ارزش بالای ادبی، فرهنگی، و تاریخی برخوردارند. آزادی عقیده، آزادی حرکت و تخیل! تصور کنید در دنیایی زندگی میکنید که این آزادیها از طرف حکومت از شما گرفته شود. به مفهوم «برادر بزرگتر» حکومت و مشاهده همه حرکاتتان از طرف حکومت بیندیشید. این کتاب شما را در این موقعیت قرار میدهد.
«جوزف نایت» نوشته «جیمز رابرتسون»
«هیچ انسانی در تملک فرد دیگری نیست.» این کتاب بر اساس داستان واقعی آفریقاییهایی است که به عنوان برده به اسکاتلند برده میشدند. «جوزف نایت» دادگاهی را توصیف میکند که اعلام کرد بردهداری در اسکاتلند به رسمیت شناخته نمیشود اما در عمل اینگونه نیست. نویسنده حقایق تاریخی را به زیبایی با داستان به خواننده ارائه میکند.
«اتاقی از آن خود» نوشته «ویرجینیا وولف»
این بسیار کنایی است که چهار دیوار و یک در بهترین جای دنیا باشد اما «ویرجینا وولف» معتقد است آزادی ذهنی نیاز به استقلال مالی و احساسی نیز دارد. در این کتاب نویسنده شرایطی را که باید فراهم باشد تا یک زن نویسنده شود بررسی میکند.
«چطور هر دو باشیم» نوشته «علی اسمیت»
دو داستان در این کتاب وجود دارد. یکی داستان زن مدرنی که در حال کنار آمدن با مرگ مادرش است و دیگری داستان یک هنرمند فراموششده قرن پانزدهم است. «اسمیت» در این کتاب با زمان و زبان بازی میکند تا دریابد کدام یک از اولویت برخوردار است. او خواننده را با این سؤال مواجه میکند که ظاهر اهمیت دارد یا باطن؟ آنچه میبینیم اهمیت دارد یا آنچه احساس میکنیم!
«آخرین اقدام عشق» نوشته «کتی رنتزنبرینک»
اگر عاشق کسی هستید او را رها کنید. داستان صادقانه و عمیق کشمکشی که شخصیت اصلی داستان پس از تصادف برادر خود با آن روبهرو میشوند و به تنهایی به زندگی خود ادامه میدهد.
«ژرمینال» نوشته «امیل زولا»
داستان کارگری که به جرم سیلی زدن به رئیس خود از کار اخراج میشود. «زولا» با هنرمندی تمام داستان کارگرانی را توصیف میکند که نسل به نسل در معدن زیر یوغ بردگی بودهاند. معدنچیان پس از مدتی پی میبردند که میتوانند برای تغییر موقعیت خود مبارزه کنند. نویسنده اهمیت غریزه انسان برای شکستن محدودیت را به او یادآور میشود.
«از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم» نوشته «هاراکی موراکامی»
«موراکامی» در این کتاب به همه کسانی که دچار کرختی شدهاند میگوید ذهن آنان بسیار آزاد است و توان رفت و آمد به همه مکانهای عجیب و خوب را دارد. اگرچه نویسنده از دویدن برای بیان روند زندگی نویسندگی خود بهره میگیرد اما این کتاب به همه کسانی که در محدودیتهای دنیای خود گیر کردهاند انگیزه میدهد. (نسخه فارسی این کتاب با ترجمه «مجتبی ویسی» در نشر «چشمه» منتشر شده است.)
«سوئیت فرانسوی» نوشته «ایرن نمیروفسکی»
داستان ناتمامی که در فرانسه اشغالشده میگذرد. نویسنده کتاب زنی است که صدایش توسط نازیها خفه شده است اما شاهکار ناتمام او بسیار زیباست. هیچ نوشتهای تلختر و زیباتر از نوشته خانم «نمیروفسکی» در ستایش آزادی بیان وجود ندارد. نسخه سینمایی این کتاب نیز در سال 2015 و بازی «میشل ویلیامز» در سینماهای دنیا به نمایش درآمد.
«فقرا وکیل نداشتند» نوشته «اندی واتمن»
کتاب «اندی واتمن» دلایل تاریخی و اجتماعی وجود میلیونها هکتار زمین در دست مالکان خصوصی را شرح میدهد و منبع اصلی جنبش اصلاحات ارضی به حساب میآید. نمونه اصلی نویسنده، کشور خود وی اسکاتلند است و یک سؤال را بارها از خواننده میپرسد که: قدرت دست چه کسی است و در چه راهی مورد استفاده قرار میگیرد؟
نظر شما