«گرچن گرزینا» (Gretchen Gerzina)، استاد زبان انگلیسی در دانشگاه «آمرست» ماساچوست آمریکا در مقالهای به معرفی «سارا فارو» (Sarah E Farro)، یکی از 4 نویسنده زن سیاهپوستی که در قرن 19 آمریکا پرداخته و درباره دلایل به فراموشی سپرده شدن این نویسنده طی سالها توضیح داده است.
«دو سال پیش به انگلستان رفتم تا درباره کتابهایم، «لندن سیاه» و «مردان ویکتورین سیاه / زنان ویکتورین سیاه» تحقیق کنم. هنگامی که روزنامههای قدیمی انگلستان را مرور میکردم از مطلبی در نشریه «دیلی تلگراف» متحیر شدم؛ در این مطلب «سارا فارو» با رمان «عشق حقیقی» (True Love) به عنوان نخستین زن سیاهپوست رماننویس معرفی شده بود.
از خود پرسیدم: این زن چه کسی بود؟ و چرا درباره این رمان پیشگام یک نویسنده سیاهپوست هیچ چیزی نمیدانیم؟
البته مطلب «دیلی تلگراف» چندان درست هم نبود: اکنون ما میدانیم که «فارو» نخستین رماننویس آفریقایی – آمریکایی نیست. با این حال، او در جایی از ادبیات ساهپوستان آمریکا قرار داشت.
پس از بررسیهای بیشتر دریافتم که «فارو» به نوشتن رمان درباره سفیدپوستان شهره بود؛ موضوعی که شاید دلیل به دست فراموشی سپرده شدن آثار او باشد. تمایل یک زن سیاهپوست که در فضای تبعیضنژادی زندگی میکند و کسی که رمان منتشر کرده است و البته در حافظه تاریخی گم شده است، میتواند تفکرات ما را درباره ادبیات آفریقایی – آمریکاییها دگرگون کند.
عضویت «فارو» در یک باشگاه کوچک
بررسی پروندههای سرشماری آمریکا نشان میدهد که «سارا ای فارو» در سال 1859 در «الینیوز» به دنیا آمد و به همراه والدینش از جنوب آمریکا به «شیکاگو» نقل مکان کرد. او دو خواهر کوچکتر از خود داشت و نژاد او در سرشماری 1880 به عنوان «سیاه» درج شده است.
رمان او «عشق حقیقی: داستانی درباره زندگی بومی انگلیسی» در سال 1891 در شیکاگو منتشر شد. این رمان یکی از 58 اثر نوشته شده توسط زنان ایلینیوز بود که در سال 1893 در نمایشگاهی به نمایش گذاشته شد. نشریات انگلیسی و آمریکایی این خبر را اعلام کرده بودند. «فارو» در آخرین سالهای زندگی خود در سال 1937 در شیکاگو به عنوان «پیشگامان برجسته یک نژاد» مورد تجلیل قرار گرفته بود. در ظاهر او هرگز رمان دیگری ننوشته است.
«عشق حقیقی» از سوابق تاریخی ناپدید شد و برای چند دهه تاریخنگاران فقط سه رمان دیگر از قرن 19 میلادی آمریکا را که توسط نویسندگان آفریقایی – آمریکایی نوشته شد شناسایی کرده بودند.
یکی از این رمانها «روایت زن برده» (The Bondswoman`s Narrative) به تازگی یافت و منتشر شده است؛ اگر چه نویسنده آن «هانا کرفتس» (Hannah Crafts) به طور اتفاقی اخیرا شناسایی شد. با این کشف جدید من «فارو» تنها دومین زن آفریقایی آمریکایی رماننویس شناخته شده در قرن 19 میلادی محسوب میشود و اینکه اکنون او در کنار «ویلیام ولز براوون»، «فرانسیس هارپر»، «هریت ای ویلسون» و «فرانک جی وب» به باشگاه کوچک رماننویسان آفریقایی – آمریکایی تمامی قرن پیوسته است.
هنگامی که به آمریکا بازگشتم فقط توانستم 2 نسخه از «عشق حقیقی» را در کتابخانهها پیدا کنم - یکی در کتابخانه مرکزی «هارولد واشنگتن» در شیکاگو و دیگری دانشگاه ایلینیوز؛ و سپس به شیکاگو رفتم تا آن را بخوانم. به طور خلاصه رمان روایتگر داستان مردی است که درخواست ازدواجش با زنی به نام «جنی» توسط خواهر خودخواه دختر و مادرش دچار مشکل میشود.
دانشگاه ایلینیوز نیز بعدها نسخه خود را برای من به صورت دیجیتالی درآورد و اکنون به صورت آنلاین برای کسانی که بخواهند آن را بخوانند در دسترس است. (اینجا را کلیک کنید) البته چندی پیش نسخه اصلی آن را در ebay یافتم و آن را به 124 دلار خریدم. هرچند در فهرست این سایت از نژاد نویسنده نامی برده نشده بود، و هیچ جایی دیگر به غیر از روزنامههای قدیمی که او را زنی سیاهپوست معرفی کرده بودند؛ بنابراین این بخش مهم از تاریخ تا کنون پنهان مانده بود.
موضوعی غیرقابل انتظار
یکی از دلایل پنهان ماندن «عشق حقیقی» بسیار ساده است؛ اتفاقات در انگلستان رخ میدهند؛ جایی که «فارو» هیچگاه به آنجا نرفته بود و نیز تمامی شخصیتهای داستان او سفیدپوست بودند.
«الیزابت مکهنری»، یکی از کارشناسان ادبی نشان داده است که زنان سیاهپوست اهل ادب قرن 19 میلادی آمریکا که معمولا به طبقه متوسط اجتماعی و جویای موقعیت خوب تعلق و فقط به ادبیات و آثار سفیدپوستان و البته نویسندگان سیاهپوست سیاسی دسترسی داشتند. بنابراین طبیعی بود که وقتی «فارو» اقدام به نوشتن کرد رماننویسان مطرح کسانی چون «چارلز دیکنز» بودند؛ نویسندگانی که از طرف هر دو طیف نژاد سفید و سیاه مورد توجه قرار داشتند. شاید اگر «فارو» الگویی از نویسندگان سیاه که درباره سیاهان مینوشتند در اختیار داشت، رمان متفاوت دیگری خلق میکرد.
امروزه میدانیم که نویسندگان آفریقایی – آمریکایی اولیه بیشتر درباره مسائل نژادی مینوشتند که در قرن 19 میلادی بیشتر ارجاعاتی بود به تجربیات دوران بردگی و مبارزات آنها و چهبسا به موضوعاتی در سبک ویکتوریایی؛ و این چیزی است که «فارو» آن را تغییر داده بود. البته از آنجایی که نمیدانیم چند نویسنده همچون «فارو» وجود داشتهاند، دورنمای ما درباره اینگونه آثار بسیار محدود است.
آنگونه که «مکهنری» مینویسد، «خطر بزرگنمایی روایتهای بردگی این است که نمیتوانیم دیگر اشکال ادبی که در آن دوران وجود داشت، تصور کنیم.»
ما باید بیشتر درباره آثاری که زنان سیاهپوست میخواندند، مینوشتند و مخاطبان آنها یاد بگیریم. در این مورد، به نظر میآید که برخی مخاطبان آثار «فارو» احتمالا زنان سفیدپوست بودهاند.
در اهمیت ننوشتن درباره نژاد
اگرچه «فارو» نخستین نویسنده مطرح و مورد توجه عموم به دلیل نژادش بود، به عنوان یکی از نخستین نویسندگان آفریقایی – آمریکایی تا کنون ناشناخته مانده بوده و حتی مشابه با نویسندگانی که اخیرا کشف شدهاند نیز نیست. شاید کسانی چون «براوون»، «وب» و «ویلسون» نه تنها به دلیل نژاد خود شناخته شدهاند بلکه دلیل شهرت آنهای برای نوشتن درباره نژاد بوده باشد.
از سوی دیگر رمان «فارو» یک عاشقانه مصرف داخلی است که به ملودرام بیشتر گرایش دارد. اگرچه داستان این رمان در انگلستان میگذرد اما همچنان خطاهایی در آن دیده میشود؛ بهعنوان مثال درآمد خانوادههای انگلستان در رمان به دلار است و یکی از شخصیتهای داستان میخواهد جشن عروسی خود را پیش از جشن شکرگزاری برگزار کند. الته این امکان هم وجود دارد که ناشر شیکاگو این موارد را در رمان تغییر داده باشد.
رمان تازه کشف شده «سارا ای فارو» به ما میگوید که زنان سیاهپوست در آن دوران بیشتر درباره کسانی میخواندند که شبیه آنها نبودند. «فارو» در پایان دوران بردهداری در شمال زندگی میکرد؛ در دوران مهاجرت بزرگ رمانی را به سبک ویکتوریایی منتشر کرد؛ در دوران رنسانس «هارلم».
به هر صورتی که به آن نگاه کنیم این یافتهها نگاه ما را به زندگی آفریقایی – آمریکاییهای پیشگام در نویسندگی دگرگون میکند.
نظر شما