انتشارات پژوهشکده تاریخ اسلام 9 کتاب جدید در دست نشر دارد که «فرهنگ اصطلاحات جغرافیایی تاریخی»، «ریشههای تاریخی جدایی قفقاز از ایران»، «اطلس عثمانی اوائل سده بیست» و «تاریخ و همکاریهای میان رشتهای» در حوزه تاریخ است.
وی افزود: «ریشههای تاریخی جدایی قفقاز از ایران» تالیف حسین زرینی، «اطلس عثمانی اوائل سده بیست» ترجمه مشترک دکتر نصرالله صالحی و علی کاتبی، «تاریخ و همکاریهای میان رشتهای» اثر سیدمحسن علویپور و «اسماعیلیه بدخشان» از مریم معزی سایر کتابهایی هستند که در آینده از سوی انتشارات پژوهشکده تاریخ اسلام منتشر خواهد شد.
غیاثی با اشاره به مقدمه کتاب «ریشههای تاریخی جدایی قفقاز از ایران» تالیف حسین زرینی اظهار کرد: قسمتهای عمده منطقه قفقاز جنوبی (به جز نواحی غربی و شمال غربی گرجستان در حاشیه دریای سیاه) برای هزاران سال چونان دیگر نقاطی که در داخل کشور تابعیت حکومتهای مرکزی ایران را میپذیرفتند، تابع حکومت مرکزی ایران بود. این مناطق در ادوار مختلف تاریخی و همچنین در دورههای صفویه، افشاریه و زندیه) پیوندهای گسترده سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی با بقیه نقاط ایران زمین داشتند.
وی افزود: این پیوندها موجب شده بود که ساختارهای مذکور در قفقاز با دیگر مناطق فلات ایران همسان باشد. با این همه، باید دریافت در پی چه علل و عواملی منطقه قفقاز جنوبی از ایران جدا شد و سرنوشت سیاسی دیگری پیمود؟ آیا مساله جدایی، اتفاقی بود که فقط در نتیجه جنگهای روس و ایران و غلبه نیروی نظامی روسها بر ایران رخ داد و یا فرآیندی بود که در طول زمان شکل گرفت و میتوان زمینههای تاریخی نیز برای آن برشمرد؟
غیاثی ادامه داد: به نظر میرسد نوع تعامل حکومت مرکزی و قدرتهای مستقر در داخل ایران با مردم گوشه شمال غرب کشور(که بعدها قفقاز نام گرفت) و بعضا به لحاظ تنوع قومی و فرهنگی دارای تمایزاتی با اکثریت جامعه بودند، در دوره صفویه، افشاریه و زندیه، به ویژه در شرایط ضعف و سستی قدرت مرکزی و مقاطع گذار حکومتها (ادوار فترت) که موجبات پیدایی خاننشینهای محلی را پدید آورد، به همراه دخالت قدرتهای خارجی (عثمانی و روسیه) زمینه جدایی منطقه قفقاز از ایران را در اوایل دوره قاجار فراهم کرد. در واقع ترکیبی از عوامل داخلی و پیامدهای محلی آن در قفقاز، به علاوه مداخلات خارجی، جدایی این منطقه از ایران را رقم زد.
نظر شما