نشر دولتی را در ترویج فرهنگ دفاع مقدس چقدر موثر میدانید؟
این پرسش بیشتر از سوی ناشران خصوصی دفاع مقدس مطرح میشود. پیش از هر چیزی باید بدانیم که نوعی هدفگذاری وجود دارد که ما باید از طریق رسانه مکتوب یا کتاب در پی فرهنگ دفاع مقدس و ارزشهایی که در نتیجه آن به وجود آمده باشیم. ناشران خصوصی و دولتی در پی چنین هدفی هستند تا به ترویج فرهنگ دفاع مقدس در کشور خودمان و سپس دیگر کشورها بپردازند. این در واقع راهبردی است که ناشران دولتی و خصوصی عرصه دفاع مقدس دنبال میکنند.
وقتی وارد فضای نشر دفاع مقدس میشوید، الزاماتی را میپذیرید و نمیتوان صرفا از زاویه کسب درآمد یا یک شغل به آن نگاه کرد. ورود به این حوزه، با عرصه عمومی که در آن ناشران کتابهایی با موضوع آشپزی، تاریخی و ... را منتشر میکنند، متفاوت است. ناشر حوزه دفاع مقدس با اراده خود محدودیتهایی را میپذیرد و باید به آن پایبند بماند.
مثلا چه محدودیتهایی؟
یعنی شما عملا با نشر کتاب در حوزه دفاع مقدس میپذیرید که ضمن انجام کار اقتصادی در حال انجام کار فرهنگی هستید و کار فرهنگی گاهی به موازات کار اقتصادی پیش نمیرود یا حتی در مقابل هم قرار میگیرند. در چنین موقعیتی چون شما موضوع دفاع مقدس را برگزیدید، ترجیح میدهید که در حیطه فرهنگ باقی بمانید و صرفه اقتصادی را در نظر نمیگیرید. چرا؟ چون از فرهنگی میخواهید بگویید که موضوع اصلی آن «ایثار»، «شهادت» و «از خود گذشتگی» است. اگر ناشری خودش این موازین را قبول نداشته باشد، چگونه میتواند به کار نشر در حوزه دفاع مقدس بپردازد؟ شما در واقع میخواهید مردم را به اهل ایثار بودن ترغیب کنید. پس باید توجه به فرهنگ دفاع مقدس را در اولویت قرار دهند. کسانی که نشر دفاع مقدس را انتخاب میکنند، این موانع را پذیرفتهاند و میدانند که باید گاهی پا بر منافع خود بگذارند و میگذارند.
در شرایط فعلی نشر دفاع مقدس به نظر میرسد ناشران خصوصی بیشتر متحمل این آسیبها میشوند و به قول شما بیشتر از ناشران دولتی ناچارند موانع را تحمل کنند.
باید ناشران خصوصی و دولتی حوزه دفاع مقدس را در کنار یکدیگر ببینیم و آنها را در یک پازل قرار دهیم. متاسفانه چون هیچگاه بین ناشران دولتی و خصوصی تعامل دوستانه و برادرانه از نوع اتفاقاتی که در دوران دفاع مقدس و جبهه و جنگ میافتاد (که کار را با هم تقسیم میکردند) وجود ندارد، بنابراین ناخواسته رقابتهایی بین ما به وجود آمده است که نه تنها هیچ سودی ندارد بلکه اثر تخریبی دارد. مثلا ناشران دولتی گمان میکنند ناشران خصوصی در پی ترویج فرهنگ ارزشی نیستند و آنها هم تصور میکنند ناشران دولتی به دلیل بودجه بیحساب خود، ریخت و پاش زیادی دارند و به فضای فرهنگی ضربه میزنند. در حالی که چنین نیست. داشتن چنین ذهنیتی در ناشران دولتی و خصوصی اشتباه است. من نمیخواهم پاسخی درباره این دست پرسشها بدهم. شاید خبرگزاری ایبنا میخواهد که دو طرف نشر دولتی و خصوصی حرفهای یکدیگر را بشنوند و فضای تعاملی ایجاد کند. این کار خوبی است و میتواند گامی برای ضرورتهایی باشد که هنوز رخ نداده است. طرح چنین مباحثی خیلی خوب است اما من معتقدم فضای تعاملی میان ناشران خصوصی و دولتی پدید نیامده است و دو طرف هنوز مسائل خود را بیان نکردهاند و هدفها و روشهایشان را نگفتهاند.
چگونه این فضای تعاملی شکل میگیرد؟
من به عنوان ناشر وقتی خود را در جایگاه نشر دولتی میبینم، تمام فعالیتهای یکساله خود را در نظر میگیرم. کارهای زیادی انجام دادهام که منفعت آن نصیب نشر دولتی و خصوصی میشود. نمونه آن، برگزاری 6 دوره نمایشگاه ملی کتاب دفاع مقدس است. خیلی تلاش میکنم از تمام ناشرانی که در حوزه دفاع مقدس فعالاند، به ویژه ناشران خصوصی این عرصه آثاری را در این نمایشگاه عرضه کنم. حتی به این دلیل که این نمایشگاه ملی هر سال در یکی از استانهای کشور برگزار میشود، جای استراحت و وسایل حمل و نقل برای همه ناشران در نظر میگیرم، غرفه را رایگان در اختیار آنان قرار میدهم تا رغبتی برای حضور در این نمایشگاه داشته باشند و برای فروش کتاب آنها نیز میکوشم به گونهای شرایط را فراهم کنم که در دورههای بعد هم از نمایشگاه استقبال کنند.
معتقدم اگر دست ناشران خصوصی و دولتی به عنوان تشکل دفاع مقدسی در دست هم قرار گیرد، میتوانند مطالباتی از مراکز و سازمانهای فرادستی داشته باشند و با عدم حمایت نهادها و سازمانهای دیگر مواجه نشوند. ناشران خصوصی و دولتی مانع کار یکدیگر نیستند. عدم هماهنگی است که باعث میشود حمایت سیستمهای بالادستی به درستی صورت نگیرد. ما در وضعیت خوبی نیستیم.
به عنوان ناشر دولتی حوزه دفاع مقدس گمان نمیکنید وقت آن باشد که بیشتر سهم ترویج فرهنگ دفاع مقدس نیز بر عهده مردم گذاشته شود؟
هنوز زمان پاسخ دادن به این پرسش فرا نرسیده است. برای اینکه ما از اقیانوس فراخ دفاع مقدس چیزی بیرون نیاوردهایم. ناشران دولتی و خصوصی هنوز در کنار هم نتوانستهاند نیازهای این عرصه را برآورده بکنند؛ چه برسد به آن که این وظیفه فقط بر عهده ناشران خصوصی قرار گیرد.
منظور من عدم فعالیت نشر خصوصی نیست. منظور این است که همانقدر که ناشران دولتی از امکاناتی چون دسترسی به اسناد دفاع مقدس برخوردارند، ناشران خصوصی هم بهرهمند شوند.
وظایفی که بر دوش هر یک از ناشران دولتی و خصوصی هست، متفاوت و بعضا مشابه است. شباهت این است که هر دوی این ناشران کتاب انتشار میدهند. اما تفاوت در این است که مثلا خصوصیها جز توزیع فروشگاهی کتابهای خود یا عرضه در نمایشگاههای کتاب، راه دیگری برای نشر فرهنگ دفاع مقدس ندارند چون هزینههای آنها اقتضا نمیکند. دولتیها میتوانند کارهایی چون برپایی نمایشگاه را عهدهدار شوند. فکر نمیکنم ناشران خصوصی دفاع مقدس خواستهای بالاتر از فروش خوب آثارشان داشته باشند. اگر همه دستگاهها در برپایی این نمایشگاهها میکوشیدند و ما میتوانستیم 5 نمایشگاه کتاب دفاع مقدس در طول سال داشته باشیم، ناشران خصوصی این عرصه نیز میتوانستند به خوبی پا بگیرند و به اهداف فرهنگی و اقتصادی خود نیز برسند. حتی پس از مدتی ناشران خصوصی هم میتوانند عهدهدار برپایی جشنوارهها و نمایشگاهها شوند.
اما ناشران خصوصی چنین تلقیای ندارند. آنها معتقدند که ناشران دولتی با در اختیار داشتن بودجههای کلان میتوانند تخفیفهای بسیار بیشتری برای آثارشان قائل شوند و فروش خوبی نیز داشته باشند. یا دولتیها از امکان تبلیغ بهتری برخوردارند. همینطور جامعه هدف ناشران دولتی بسیار وسیعتر به نظر میرسد.
این دغدغههایی است در حالی در ذهن ناشران خصوصی ما وجود دارد که تمام ناشران دولتی چنین رویهای ندارند. بخشی از این ذهنیتها به این دلیل به وجود آمد که ناشران دولتی و خصوصی در فضای تعاملی با هم نیستند. این گونه نیست که ناشران دولتی بی حساب و کتاب بتوانند خرج کنند. چون ناشران خصوصی از این روند بی اطلاعاند، گمان میکنند ناشران دولتی امکان اعطای هر میزان تخفیفی را برای آثارشان دارند یا حتی آثارشان را رایگان هدیه کنند.
ناشران دولتی از امکانات تبلیغی خوبی برخوردارند اما با ایجاد فضای تعاملی میتوان این فرصت تبلیغی را برای ناشران خصوصی هم در نظر گرفت. برای مثال، من در «هزار نمایشگاه کتاب دفاع مقدس» کتاب را از ناشران خصوصی با 40 درصد تخفیف میخرم و سپس با 60 درصد تخفیف در سراسر کشور توزیع میکنم. از موزّع میخواهم 10 درصد از سود را برای خود بردارند و 50 درصد نیز برای مردم تخفیف قائل شوند. 20 درصد سود این کتابها با حمایتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محقق میشود. اشتباه ناشران خصوصی این است که گمان میکنند این حمایت 20 درصدی ارشاد، در واقع 20 درصد تخفیف از سوی ناشران دولتی است.
ما این را بارها برای ناشران خصوصی توضیح دادهایم. نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر پوستر نمایشگاههایی که با حمایت این وزارتخانه برگزار میشود، درج شده است. از طرف دیگر من حدود 100 یا 150 میلیون تومان از سازمان بسیج مستضعفین حمایت میگیریم. این حمایت برای فعالیتهایی مثل تبلیغات، دستمزد، حمل و نقل و برای خرید کتابهایی که فروش نرفته است در نظر گرفته میشود. چنین فرایندی یا به اطلاع ناشران خصوصی نرسیده است یا آنکه در نظر گرفته نمیشود.
متاسفانه تشکل قوی وجود ندارد، تعامل نداریم، حرفها را در سینهها نگه داشتهایم و رو در رو بیان نمیکنیم. راه حل رفع این مشکلات این است نمایندگان تمام ناشران دولتی شامل بنیاد شهید، سپاه، ارتش، سوره مهر و ... و ناشران خصوصی در نشستهایی به برطرف کردن این سو تفاهمها بپردازند. فعالیتها باید تقسیم شوند. مخاطبان ما علاقهمند به کتابهای دفاع مقدس هستند. ما مشکل مخاطب نداریم. مشکل اصلی نداشتن تعامل است و اگر پدید بیاید، آثاری که منتشر میشود نیز آثار خوبی خواهند بود.
چنین تعاملی در دسترسی یکسان ناشران دولتی و خصوصی نیز موثر خواهد بود؟
من منکر این نیستم که ناشران دولتی اسنادی را در اختیار دارند که ناشران خصوصی از آن بیبهرهاند؛ اسنادی که دست اولاند. این مساله را نمیتوان نقض کرد. اگر زمینههای تعامل به وجود بیاید که فضای خوبی برای همکاری است، چنین مسائلی هم قابل حل خواهند بود. چون فضای پشتیبانی و حمایت پدید میآید.
نقش مجمع ناشران دفاع مقدس در ایجاد چنین تعاملی چیست؟
این مجمع در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در بخش شرکتها ثبت شده است. با هفت ناشری که در این زمینه آمادگی داشتهاند از جمله نیلوفران، رسول آفتاب، یوسف، اندیشهورزان، روایت فتح، فرهنگگستر و فاتحان، کار را آغاز کردیم. وقت زیادی برای ثبت آن گذاشتیم. وقتی پای کار آمدیم، ناشران همکار از نفس افتاده بودند. علاقهمند بودیم در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران فرصتی برای عضوگیری این مجمع بگذاریم که میسر نشد. هنوز آن ناشران پای کار هستند و فعالیت مجمع به صفر نرسیده است اما کم است. باید عضوهای بیشتری داشته باشیم تا به میزان قابل قبولی برسیم. در فرصت مناسب باید هیات امنا تشکیل شود. هیات مدیره دوم باید تشکیل شود تا بتوان زمینه تعامل میان ناشران را فراهم کنیم.
سخن پایانی شما؟
امیدوارم فعالیتهای ایبنا برای ایجاد تعامل میان ناشران خصوصی دولتی بتواند به گردهم آمدن ناشران خصوصی و دولتی در کنار هم کمک کند. ارادهها و توانهای ناشران در کنار هم میتواند خواستههای خود را از سازمانهای بالادستی مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صدا و سیما مطالبه کند. اگر چرخه اقتصادی نشر دفاع مقدس معیوب باشد، چرخه فرهنگی نیز تا مدتی امکان گردش به جلو را دارد و پس از مدتی از نفس میافتد.
در این باره بیشتر بخوانید:
در این باره بیشتر بخوانید:
نظر شما