در این نشست که مربیان کانون، فعالان عرصه ادبیات کودک و دوستداران این حوزه شرکت داشتند، سخنرانان در دو مبحث جداگانه به طرح مسائلی در مورد درک خواندن در کودک و اثبات ژنتیکی وجود زبان مشترک در میان اقوام گوناگون پرداختند.
شیما نبیفر با ارائه جدولی از شرح درس خود سخنانش را آغاز کرد: زبانشناسی و فرآیند خواندن موضوع اصلی صحبتهای من خواهد بود. در این مبحث ما به طرح مسائل زبانشناختی میپردازیم که در مورد بچههایی که تازه با زبان و خواندن آشنا شدهاند دارای کاربرد است.
مولف کتابهای «زبانشناسی و خواندن» و «روشهای درمان لکنت زبان» پس از ایراد این سخنان به شرح سرفصلهای ارائه شده پرداخت و با اشاره به درک خواندن آن را در دو بخش سطحی و عمیق تعریف کرد و افزود: درک عمیق نیز دارای دو سطح طبیعی و انتقادی است؛ با اینحال تا زمانی که کودک به درک سطحی نرسد، نمیتواند به درک عمیق یا انتقادی برسد.
وی برای آن دسته از نویسندگان یا خوانندگان متون که آگاهی کامل از میزان درک یک کودک ندارند راهکاری ارائه داد و گفت: متون باید طوری تدوین یا انتخاب شوند که کودک بهطور مستقیم به درک مفهوم آنها برسد و به مهارت استنباطی نیاز نداشته باشد.
نبیفر با تاکید بر لذت کودک از خواندن و شنیدن متن توصیه کرد: در نگارش متون به مراحل رشد خواندن توجه شود و از واژههای ناآشنا استفاده نشود و اگر استفاده شد کودک قدرت انطباق آنها با صداها و آواها را داشته باشد.
وی در ادامه سخنانش گفت: توانایی و آگاهیهای زبانشناختی برای خواندن، آگاهی «واجشناختی» (یکی از زیرشاخههای زبانشناسی که به بررسی نظام آوایی زبان میپردازد) و «نحوی» را دربر میگیرد. پژوهشها نشان دادند که رشد خواندن به این دو نوع توانایی بستگی داشته و ارتباط مستقیم با آن دارد. پس متون مناسب باید با تکیه بر این دو آگاهی باشد و باعث تقویت این دو آگاهی در کودکان شود.
مشکلات خواندن در کودکان آخرین مبحث مطرح شده از سوی نبیفر بود و توصیه کرد برای کودکان خوانشپریش از کتابهای کوچکتر استفاده شود. برای ترویج خواندن در آنها باید به ریشه مشکلات رسید. با توجه به آنکه ضعف آنها تشخیص صداها، خواندن واژه و پردازش نحوی و درک سطحی است، کتابها باید با توجه به توانایی آنها تدوین شوند.
حجت اسدیان، رئیس کمیته بینالمللی کوینواتیمولوژیک نیز در این نشست عنوان کرد: در کشور ما، زبانشناسی تاریخی - تطبیقی جایگاهی ندارد، اگرچه در دانشگاهها اغلب به زبانهای باستانی پرداخته میشود. آنچه که من دربارهاش صحبت میکنم با این کلیت تطبیق دارد.؛ یعنی کلیه زبانهایی که مرتبط با انسان است. تاریخی که این نوع زبانشناسی دارد، از سال 1985 شروع شده است. پیش از آن ما سلسله مطالبی درباره زبانشناسی داشتیم که مبتنی بر مسائل فرهنگ بود نه ژنتیک. زبانشناسی بر مبنای ژنتیک به این سوال پاسخ میدهد که انسانها زبان واحدی دارند یا خیر. شکل واضح این زبانشناسی همان زبانشناسی نازیستی یا فاشیستی است که بسیاری معتقدند به دلیل داشتن سبقه فرهنگی و تاریخی زبان یک قوم برتر از زبان سایر قومهاست.
نویسنده کتاب «تاریخ مختصر زبانشناسی زبان مادر جهانی» در ادامه مباحث خود با نمایش نمودارها و نقشههایی به اثبات تداخل ژنتیکی در قارههای مختلف و در نهایت تداخل زبانی پرداخت و با ارائه مدارکی از نقشههای ژنتیکی، طبقهبندی زبانهای جهان براساس ساختار ژنتیکی را برای مدعوین تصویر کرد.
بنیانگذار سیستم معنىشناسى زبان مادر جهانى، پس از ارائه مستندات 100 سال اخیر در این زمینه، جدیدترین نقشه زبانشناسی براساس ژنتیک را به نمایش گذاشت. براساس این نقشه همریشه بودن زبان مردم در کشورهای مختلف مشخص شد که یک زبان در تاریخ وجود داشته است.
وی در نهایت به طرح واژههای فارسی و بازگشایی معنایی آنها در طول تاریخ پرداخته و به ضرورت آشنایی همگان با ریشههای زبانی خود و بازشناسی آواها و معناها پرداخت. در ادامه نیز با طرح کلماتی مثالهای خود در ریشههای زبانی یکسان را به اثبات رساند.
اسدیان این بازشناسی را نه تنها در کلام بلکه در تدوین مفاهیم برای کودکان چه در قالب ادبیات شفاهی و چه در قالب ادبیات نوشتاری ضروری دانست.
نشستهای ترویج خواندن دوشنبه پایان هر ماه در کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان خالد اسلامبولی برگزار میشود.
نظر شما