کودکان سالاولی بعد از شش سال زندگی با پدر و مادر در خانه باید برای رفتن به مدرسه و آشنایی با اجتماع آماده شوند. اما بعضی از کودکان علاقهای به رفتن به محیطی جدید و حضور در کنار کسانی که نمیشناسند ندارند. مجله «نیویورکتایمز» در مطلبی جدید پنج کتاب درباره رفتن به مدرسه معرفی میکند و از والدین میخواهد برای علاقهمند کردن کودکان خود به مدرسه این کتابها را برایشان بخوانند.
«مینگ به مدرسه میرود» نوشته «دیردر سالیوان» با تصویرگری «ماجا لادفیل»
خواندن کتابی که اولین برخورد کودک با مدرسه را توصیف میکند بسیار شیرین است. «مینگ» و پدرش در روز اول به مدرسه میروند. اینجاست که کودک میآموزد به دیگران سلام کند و هنگام خروج خداحافظی کند. دیگر فعالیتهای وی ماکتسازی، یافتن دوست، و بازی کردن در طول روز است. در این کتاب با مراحل مختلفی که یک فرد با زندگی اجتماعی آشنا میشود روبهرو خواهید شد.
«اولین روز مدرسه» نوشته «آدام رکس» با تصویرگری «کریستین رابینسون»
هر مدرسه بزرگ و شلوغی برای کودکان ترسناک است اما تصور کنید ساختمان پر از تصاویر زیبا باشد. وقتی کودکان از مدرسه متنفر باشند بردن آنان به مدرسه بسیار سخت است اما همیشه خدمتکار مهربان مدرسه به کمک کودک میآید. تصاویر زیبای این کتاب ترکیبی زیبا از معماری و احساس به اولین مکان اجتماعیشدن کودکان میدهد. خواندن این کتاب به والدین توصیه میشود.
«سوفیا به مدرسه میرود» نوشته «پت زیتلا میلر» با تصویرگری «آن ویلسدورف»
دیگر وقت آن رسیده است که دخترک خانه به مدرسه برود اما دلش میخواهد سگ خود و گلهای خانه را نیز به مدرسه ببرد. او به همکلاسیهایش میگوید خود آن گلها را در گلدان کاشته است و دوستانش از این موضوع استقبال میکنند و حتی معلم مهربانشان روزی آنها را برای کاشتن گل به حیاط میبرد.
«فرانک و لاکی به مدرسه میروند» نوشته «لین پرکینز» با تصویرگری نویسنده
این کتاب به شدت ضد مدرسه رفتن است و اعلام میکند روند یادگیری افراد در بیرون از دیوارهای مدرسه برای کودک رخ میدهد. «فرانک» ساعتها از وقت خود را در کلاس سپری میکند اما این سگ او است که مسائل علمی و مفاهیم ریاضی را به او میآموزد. این دو طی پیادهرویهای خود با دختری اسپانیایی آشنا میشوند که سبب میشود آنان با جفرافیا و زبان خارجی آشنا شوند. نویسنده قصد دارد بگوید سگها علاوه بر اینکه همدم باوفایی هستند به شما در یادگیری و کشف چیزهای جدید کمک شایانی میکنند.
«مدرسهای بر روی کشتی بخار» نوشته «دبورا هاپکینسون» با تصویرگری «ران هازبند»
این کتاب بر اساس داستانی واقعی نوشته شده است. پس از تصویب قانون ممنوعیت تحصیل برای کودکان آفریقایی-آمریکایی در سال 1847 مدرسهای بر روی یک قایق در رود میسیسیپی برای آموزش این کودکان دایر شد. فردی به نام «جان بری» حامی مالی ایجاد این مدرسه است و قصه پسرکی به نام «جیمز» را روایت میکند که بسیار غمانگیز است. کودکان اگر چه در آغاز علاقهای به رفتن به این مدرسه متحرک ندارند اما در ادامه بسیار به یادگیری و دوستانی که در کلاسشان یافتهاند علاقهمند میشوند.
نظر شما