شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۷
رجبی: نمایشنامه‌ها با هدف معرفی سبک‌ها و گونه‌های جدید ترجمه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند

بهرنگ رجبی، منتقد و مترجم تئاتر معتقد است که وقتی ترجمه نمایشنامه‌ای خارجی به بازار می‌آید، هدف، معرفی جنس تازه‌ای از نمایشنامه به مخاطبان ایرانی است. بنابراین نکته اصلی، آشنایی مخاطبان ایرانی با سبک‌ها و گونه‌های جدید نمایشنامه‌نویسی روزآمد است. بر این اساس، نمایشنامه‌های تألیفی الزامی برای چاپ ندارند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- علی نامجو: جریان نمایشنامه‌نویسی در ایران به شیوه امروزی، از دوره قاجار و با نوشته‌های «میرزا آقا تبریزی» و «میرزا فتحعلی آخوندزاده» آغاز شد. با این توضیح از آن تاریخ تا امروز اکثر اجراهای جدی و به‌یادماندنی تئاتر در ایران مربوط به آثاری است که از زبان‌های دیگر به فارسی ترجمه شده است. «ایبنا» برای بررسی وضعیت و چالش‌های موجود در جریان نمایشنامه‌نویسی به‌ویژه آثار تألیفی، پرونده‌ای را گشوده و در آن به سراغ فعالان این عرصه در ایران رفته است. بهرنگ رجبی، منتقد و مترجم نمایشنامه، در قالب این پرونده با ما گفت‌وگویی انجام داده که در آن نظرات خود را پیرامون آثار مکتوب در تئاتر مطرح کرده که شرح آن‌را در ادامه می‌خوانید.

از زمانی که جریان تئاتر مستقل به‌خصوص در تهران موردتوجه قرار گرفته، تعداد اجراها در سطح شهر بالا رفته و هر شب ده‌ها نمایش روی صحنه می‌رود. با این توضیح که شما در زمینه تئاتر و نمایشنامه فعال هستید، فکر نمی‌کنید که نسبت نمایشنامه‌های ترجمه‌ شده خیلی بیشتر از کارهای تألیفی است؟

مشاهده من با شما در این زمینه تفاوت دارد. به‌جز سالن‌های بزرگ مثل تالار وحدت یا تئاتر شهر که ممکن است بیشتر کارهای ترجمه‌ شده باشد، در سالن‌های کوچک‌تر، کارهای تألیفی بیشتر اجرا می‌شود. ممکن است کارهای تألیفی هم چاپ نشوند، اما تولید در این زمینه زیاد است. اگر آمارها را نگاه کنیم، می‌بینیم که هرساله تعداد زیادی متن برای جشنواره‌های دانشجویی و یا موضوعی فرستاده می‌شود. در بعضی از این جشنواره‌ها، تعداد متن‌های تألیفی بیشتر از هزار عنوان است، بنابراین متن تألیفی در حال تولید است و بسیاری از آن‌ها از کیفیت بالاتری برخوردارند.

با توجه به توضیحات شما، نویسندگان زیادی در زمینه تألیف نمایشنامه فعالند. به‌نظر شما چه اتفاقی باید رخ دهد که این نویسنده‌ها به جریان اصلی ادبیات نمایشی در ایران اضافه شوند؟

این آثار می‌توانند از پالایه‌های کیفی بگذرند و در این جریان اگر بتوانند تهیه‌کننده پیدا کنند، به اجرا می‌رسند. به‌نظر من، اوضاع تألیف در تئاتر ایران بد نیست؛ هرساله نمایشنامه‌های زیادی تولید می‌شود و از دل این تولیدات، نمایشنامه‌نویسان خوبی به تئاتر ایران معرفی می‌شوند. امروز دوباره صداهایی به گوش می‌رسد و افرادی وارد این عرصه می‌شوند که کارشان خوب است. با این توضیح، کار کردن مهم‌ترین ابزاری است که به معرفی این جوان‌ها به جامعه تئاتر کمک می‌کند و شما به‌عنوان بیننده، وقتی یکی از کارهای این جوان‌ها را می‌بینید، مشتاق می‌شوید کارهای بعدی‌شان را نیز دنبال کنید.

چند درصد از این نمایشنامه‌ها، در غالب کتاب در اختیار علاقه‌مندان به آثار مکتوب در حوزه نمایش قرار می‌گیرد؟

در تمام دنیا، نمایشنامه چیزی نیست که الزاماً چاپ شود. در آمریکا و انگلستان هم خیلی از نمایشنامه‌هایی که اجرا می‌شوند، چاپ نمی‌شون؛. نمایشنامه متنی است برای بازیگران .

پس چرا جریان ترجمه در نمایشنامه تا این اندازه فعال است؟

وقتی ترجمه نمایشنامه‌ای به بازار می‌آید، هدف، معرفی جنس تازه‌ای از نمایشنامه به مخاطبان ایرانی است. بنابراین، نکته اصلی، آشنایی مخاطبان ایرانی با سبک‌ها و گونه‌های جدید نمایشنامه‌نویسی روزآمد است. بر این اساس، نمایشنامه‌های تألیفی الزامی برای چاپ ندارند. در این‌جا باید نکته‌ای را مطرح کنم و آن این‌که اگر الان به بخش نمایش‌های سایت تیوال نگاه کنید، 70 یا 80 درصد کارهایی که در سالن‌های حرفه‌ای تئاتر تهران اجرا می‌شوند، مربوط به متون تألیفی‌اند. نویسندگان اغلبِ این آثار، نمایشنامه‌نویسان جوانی هستند که تاکنون اسمشان را نشنیده‌ام و تجربه امروز آن‌ها، کار اول و یا دومشان است.

به‌نظر شما، ناشران هم با همین دید برای انتشار نمایشنامه‌های تألیفی کمتر مشتاق‌ هستند؟

ناشران اعتقاد دارند که نمایشنامه تألیفی خواننده کمتری دارد و همین موضوع باعث می‌شود، خودبه‌خود شوق کمتری برای سرمایه‌گذاری روی این کارها وجود داشته باشد. این گزارش، مربوط به امروز و اکنون بازار کتاب ایران بوده و ممکن است مثلاً دو سال بعد، اقبال مردم به نمایشنامه تألیفی بیشتر شود و ناشران سعی کنند بیشتر وارد این حوزه شوند.

از دیدگاه شما، میزان تألیفات و ترجمه‌های باکیفیت در حوزه نمایشنامه در ایران به چه صورت است؟

به نظر من، اوضاع  تولید در عرصه ترجمه و تألیف خوب است و هر روز تعداد زیادی کار به آثار ترجمه و تألیف اضافه می‌شود.

در شرایط موجود، تعداد کارها را باید ملاک موفقیت قرار داد یا کیفیتشان را؟

به‌نظر من، از دل کمیت، کیفیت بیرون کشیده می‌شود، کما این‌که امروز هم بیرون کشیده شده است. در طی این سال‌ها تعداد زیادی نمایشنامه‌نویس جدید جدی، به حوزه تئاتر ایران وارد شده‌اند.

چه ملاک‌هایی برای این‌که بگوییم یک کار خوب است، وجود دارد؟

از یک جایی به بعد، کسی که در زمینه تألیف فعالیت می‌کند، با توجه به مطالعات و درک و دریافت شخصی‌اش، متوجه می‌شود که چه کاری خوب است و باید آن‌را انجام دهد؟ شما از یک جایی به بعد می‌توانید سلیقه‌تان را بسازید. من در ۲۲ سالگی متوجه شدم که نمی‌توانم با موسیقی سنتی، ارتباط چندانی برقرار ‌کنم. از همان زمان، در ذهنم این نوع موزیک را کنار گذاشتم؛ با خودم گفتم که این موسیقی سلیقه من نیست. امروز، من رمان آستر را می‌خوانم و از این‌کار لذت می‌برم، ولی امروز دیگر کنجکاو نمی‌شوم که چرا خوشم آمده؟ چراکه دیگر سلیقه من شکل‌ گرفته است. البته اگر بخواهم درباره آثار او نقدی بنویسم درباره ایده‌ها، فرم کار، نگاه و روایت کارهای او فکر می‌کنم، اما در دیگر مواقع می‌بینم که چقدر ارتباط خوبی با این‌کار برقرار کردم از آن لذت می‌برم و به دنبال دلیل آن نمی‌گردم. در این میان، باید بگویم که در شروع کارم مثلاً دیدم که در حوزه نقاشی باید درباره داوینچی، رافائل، دالی و پیکاسو  مطالعه داشته باشم. در آن دوران، فهمیدم که باید درباره  آثار مدرن، پست‌مدرن و کلاسیک جستجو کنم. امروز بعد از گذشت آن دوره، به سلیقه و دنیای خودم اعتماد می‌کنم و تشخیص می‌دهم که فلان اثر را ترجمه کنم.

به‌نظر شما، چه اتفاقاتی باید در زمینه سخت‌افزاری بیفتد تا مشکلات موجود در این حوزه کاهش یابد؟

از طرفی من در این حوزه، صاحبنظر نیستم و از سوی دیگر، ارائه نظر در این بخش نیازمند تحقیقات گسترده براساس شناخت کمبودهای مملکت و نیازهای آن لحظه تاریخی است. من نه تخصص لازم را دارم و نه آن تحقیقات را انجام داده‌ام. بنابراین نمی‌توانم جوابی قانع‌کننده به شما بدهم. تنها چیزی که به ذهنم خطور می‌کند (البته نمی‌گویم باید اتفاق بیفتد) این است که ایکاش به‌جای این‌همه سالن کوچک و پراکنده در این شهر، 10 مجموعه تئاتر شهر در نقاط مختلف ساخته می‌شد و مخاطبان می‌توانستند به این مجموعه‌ها بروند و به‌جای دیدن یک نمایش امکان تماشای چهار نمایش را داشته باشند؛ در این‌صورت تئاتر وارد زندگی قشرهای مختلف می‌شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها