«ربکا سولنیت»، نویسنده آمریکایی و سردبیر نشریه ادبی هارپر به نویسندگان تازهنفس و افرادی که دوست دارند نویسنده شوند توصیه میکند با عشق به راه خود ادامه دهند. وی در مطلبی که در سایت «لیتهاب» منتشر شد توصیههای خود را با تازهکارهای دنیای ادبیات در میان گذاشت.
بنویسید: هیچ جایگزین مناسبی برای نوشتن در دنیا وجود ندارد. آن چیزی را که دوست دارید به روی کاغذ بیاورید. منظور من وبلاگ، توئیتر، و اینستاگرام نیست. با نوشتن چیزهای کوچک شروع کنید. اول جملهای خوب بنویسید و سپس آن را تبدیل به یک پاراگراف کنید. به نوشتن یک رمان بسیار قوی یا گرفتن جایزه فکر نکنید. تلاش و تمرین بسیاری برای انجام این کار لازم است. مطالب ضعیف بنویسید زیرا راه رسیدن به مطالب خوب نوشتن و پاره کردن کاغذهای متعدد است.
نوشتن به معنای تایپ کردن نیست: باید بدانید اینکه چند جمله تایپ کنید به معنی نویسنده شدن شما نیست. باید فکر کنید و هر بار کلماتی اضافه یا کم کنید. اگر به نوشتن ادامه دهید در نتیجه به نوشتهای خوب میرسید. اما به نوشته خود تعصب نداشته باشید. اگر چندین صفحه مطلب نوشتید نگران حذف جملات و کلمات نباشید. ویراستاری بخش مهمی از نوشتن یک مطلب است. باید بدانید مطلب خوب مطلبی است که بارها بازنویسی شده باشد.
کتاب بخوانید: نوشتههای خوب را بخوانید. اما در حال زندگی نکنید. به گذشته و آثار قدیمی توجه خاصی داشته باشید. مهمتر از آن آثاری را که به شما لذت میدهد بیشتر بخوانید. ادبیات مدرسه نیست. کتاب بخوانید اما بدانید که تقلید از نویسندگانی که در حال حاضر موفق هستند شاید شما را در کوتاهمدت موفق کند اما هدف خوبی برای برنامهریزی بلندمدت یک نویسنده نیست. اگر به دورههای تاریخی مختلف نگاه کنید نویسندههای مشابه بسیاری را خواهید دید که جایزه گرفتهاند اما در طول زمان نامی از آنان در دنیای ادبیات باقی نمانده است. اگر حرف مرا باور ندارید تحقیقی درباره آثار پرفروش 1935 یا 1978 انجام دهید! خود را جای «هرمان ملویل» بگذارید! در سال 1849 بسیاری به او گفتند که کتاب او درباره آن نهنگ بسیار مسخره است اما او تلاش زیادی برای نگارش «موبی دیک» انجام داد و وقتی موفق شد از آن دوستان ناامید خبری نبود. «امیلی دیکنسون» در طول حیات خود فقط چند شعر منتشر کرد در حالی که هزاران شعر نوشته بود. بسیاری حرف او را در آن دوره درک نمیکردند اما در حال حاضر از او به عنوان یک شاعر بزرگ یاد میشود. هر اثری باید زمانه خود را بیاید.
به حرف دیگران گوش دهید: بازخورد اطرافیان از نوشته خود را ببینید. ویراستار، خوانندگان، دوستان، همکلاسیها اثر شما را میخوانند. نظر آنان را جویا شوید و از اشتباهات خود درس بگیرید. نظرات خودتان نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. به عنوان یک خواننده به مطلب خود نگاه کنید.
زمان: نویسنده شدن زمان میبرد. باید وقت مناسب آن را بیابید. بهتر است برای کسب درآمد شغل دیگری داشته باشید.
حقایق: سعی کنید از حقایق در داستان خود بنویسید. مهم نیست درباره چه موضوعی مطلب مینویسید. مهم این است که آن مطلب را درست بنویسید. اگر درباره سیاست مینویسید باید اطلاعات کافی مربوط به آن را کسب کنید.
لذت: نوشتن روبهرو شدن با عمیقترید دردها و شکستهای ذاتی انسان است. و همه انسانها خوب میدانند که نوشتن کار بسیار سختی است. اگر نوشته بدی به نگارش درآوردید کمی مکث کنید و به بیرون پنجره نگاه کنید و به خود بگویید در حال انجام کاری هستید که دوست دارید. مهم این است که از کار خود لذت ببرید.
عشق به کار با موفقیت در آن فرق دارد: موفقیت نتیجه عشق به کار است. اگر کار خود را دوست داشته باشید و به هدف خود فکر کنید موفق نیز میشوید.
همه چیز به شما بستگی دارد: قبل از آغاز نوشتن از سختیهای راه آگاه بودید بنابراین ادامه راه به شما بستگی دارد.
نظر شما