جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۰
مشکلاتی که صنعت ترجمه با آن‌ها دست‌به گریبان است/ یادداشتی از مجید عمیق

مجید عمیق، مترجم کتاب‌های کودک و نوجوان به مناسبت نهم مهرماه روز جهانی ترجمه، در یادداشتی به بررسی وضعیت ترجمه در دوره‌های مختلف در کشورمان پرداخت. وی معتقد است که ورود افراد غیرمتخصص و ناآشنا به این حوزه، سودجویی ناشرانی که دید فرهنگی ندارند، عدم توجه ناشران به ویرایش آثار، وجود ترجمه‌های موازی و مشابه و عدم تعامل و همفکری بین ناشران و مدیران فرهنگی از مشکلاتی است که حوزه ترجمه با آن‌ها روبه‌رو است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- مجید عمیق: اگر به 70 الی 80 سال پیش برگردیم یعنی زمانی که ترجمه در کشور ما شروع شده، می‌بینیم که در سال‌های 1335 تا 1350 اغلب آثار که در این حوزه منتشر می‌شد، مربوط به حوزه بزرگسال بوده است و بعد از این‌که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان در سال 1344 شکل گرفت، کم‌کم تالیف و ترجمه در این حوزه نیز پررنگ شد. در آن دوران کتاب‌های طلایی انتشارات فرانکلین و همچنین آثار ترجمه شده‌ای از سوی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان منتشر می‌شد. تا سال 1357 به‌صورت پراکنده ترجمه‌های خوبی در حوزه کودک منتشر می‌شد که تعدادشان بسیار کم و اندک بود. مانند «لک‌لک‌ها بر بام» اثر میندرت دویونگ که با ترجمه باهره انور از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ جدید رسید. اما عمده دوران ترجمه در حوزه کودک و نوجوان در ایران مربوط به 37 سال اخیر است که می‌توانیم آن‌را در قالب چهار دهه بررسی کنیم.
 
دهه اول: در این دهه با توجه به این‌که انقلاب شده و شرایط خاصی در ایران برقرار بود، آثار با موضوعات و ویژگی‌های خاصی منتشر می‌شد. در این دهه 75 درصد آثار تالیفی و 25 درصد ترجمه بود . اغلب آثار تالیفی براساس فضای انقلاب و حوادث مربوط به آن بود. ترجمه‌ها نیز متاثر از شرایط انقلاب بود و حساسیت زیادی روی آن‌ها وجود داشت که اگر در حوزه کودک و نوجوان منتشر می‌شوند حتما یا پندآموز بوده یا به مبارزات مردم یک کشور پرداخته باشند. از جمله آثاری که در آن دهه در حوزه ترجمه منتشر و با استقبال فراوانی روبرو شد، می‌توانم به رمان سه‌گانه جان کریستوفر با عناوین «کوهای سفید»، «برکه آتش» و «شهر طلا و سرب» اشاره کنم. در این دهه کارهای خوبی منتشر می‌شد و با وجود کمیت پایین باکیفیت بالا و آثار فاخر مواجه بودیم. از دیگر آثار این دوره می‌توانم به «پیروزی بر شب» نوشته ژ کریستان و ترجمه سیروس طاهباز، «پولینا، چشم و چراغ کوهپایه» نوشته آناماریا ماتوته و ترجمه محمد قاضی و «جنگ پتروس» نوشته آلکی‌ زی و ترجمه مجید عمیق اشاره کنم.
 
دهه دوم: در این دهه، تعداد آثار ترجمه بیشتر شد و نسبت تالیف به ترجمه 60 به 40 رسید. البته هنوز کیفیت آثار ترجمه بر کمیت آن‌ها غالب بود. کتاب «موج» نوشته مارگارت هوجز بلرلنت و ترجمه فریدون رحیمی و آثار ترجمه‌ای که توسط پروین علی‌پور، محبوبه نجف‌خانی، سپیده خلیلی و رضی هیرمندی انجام می‌شد، از جمله آثار خوب و ماندگار در این دوره محسوب می‌شوند.
 
دهه سوم: در این دهه با توجه به این‌که تعداد ناشران کودک و نوجوان فزونی یافت، کمیت آثار ترجمه هم بالا رفت و ژانرهای مختلف مانند پلیسی، حادثه‌ای، هیجانی، ترس و وحشت و مجموعه رمان‌های ترجمه در حوزه کودک و نوجوان شکل گرفت و کمیت آثار تولیدی در حوزه ترجمه بالا رفت و کیفیت آن‌ها افت کرد. کودکان و نوجوانان علاقه زیادی به مطالعه کتاب‌های ترجمه در ژانرهای جدید از خود نشان دادند؛ مخصوصا ژانر ترس و وحشت. بلایی که بر سر حوزه ترجمه آمد، نفوذ کتاب‌های ژانر ترس و وحشت و خون‌آشام‌ها در بازار کتاب بود که نوجوانان را به شدت به سوی خود کشاند. بسیاری از ژانرهایی که روی کار آمدند، چندان با فرهنگ ما سازگار نبودند، اما چون در این دوران وضعیت آثار تالیفی نیز از نظر کمی و کیفی افت کرده بود، مخاطبان تمایل زیادی به آثار ترجمه داشتند.
 
البته از اواخر دهه سوم و همچنین در دهه چهارم که در آن بسر می‌بریم، نقدهایی که بر آثار ترجمه شده و کیفیت آن‌ها به‌یژه در دهه سوم صورت گرفت، سبب شد که ناشران دست به عصاتر حرکت کنند و از سال 1388 به بعد از آشفتگی بازار ترجمه کاسته شد. همچنین برگزاری جشنواره‌های مختلف کتاب مانند کتاب سال، کتاب فصل، جشنواره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، جشنواره سلام بچه‌ها و جشنواره‌های کتاب در شهرهای مختلف، در افزایش کمیت آثار تولیدی در حوزه کودک و نوجوان تاثیرگذار بود و سبب شد که به کیفیت توجه بیشتری شود. از جمله آثار خوب این دهه می‌توان به رمان‌های «شگفتی»، «اسب جنگی» و «نگهبان قوچ‌های وحشی» اشاره کرد.
 
البته در این میان و طول دهه‌های گذشته، همواره حوزه ترجمه به دلایل مختلف دچار آسیب‌هایی شده که از آن‌جمله می‌توان به ورود افراد غیرمتخصص و ناآشنا به حوزه ترجمه و سودجویی ناشرانی که دید فرهنگی نداشتند، اشاره کرد. این ناشران بازار و فضا را برای نامتخصصان هموار کردند تا بتوانند به راحتی تاخت و تاز کرده و آثار ترجمه شده سخیفی را وارد بازار کتاب کنند. همچنین عدم توجه ناشران به ویرایش آثار ترجمه به‌ویژه در حوزه آثار علمی از دیگر چالش‌های این حوزه است. متاسفانه اگر ترجمه‌ای در حوزه علمی انجام شود، صحت علمی آن از سوی ویراستاران و کارشناسان تخصصی بررسی نمی‌شود.
 
مشکل دیگری که حوزه ترجمه با آن دست به گریبان است، وجود ترجمه‌های موازی است. امروزه اگر ناشری در حوزه‌ای موفق شود، به جای این‌که سایر ناشران به دنبال ایده‌های جدید و ابتکار و خلق و ترجمه آثاری از نویسندگان دیگر باشند، موازی‌کاری می‌کنند و این مساله سبب تولید آثار مشابه فراوان در حوزه ترجمه و رکود بازار شده است. از سویی دیگر، تعامل و همفکری هم بین ناشران این حوزه و مدیران فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود ندارد که بنشینند و چالش‌های این حوزه را نقد و بررسی و با همفکری مشکلات این حوزه را برطرف کنند؛ همه کارها در حوزه نشر کتاب به‌صورت جزیره‌ای انجام می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها