سعید شفیعیون( ادیب) در نشست رونمایی از آلبوم «گفتوشنید» در خانه هنرمندان ایران گفت که در جریان ساخت این آلبوم، نامههایی به مرکز پژوهشهای مکتوب نوشتیم تا اینکه بعد از یک سال و نیم متوجه شدند روزی به نام روز نظامی باید در تقویم باشد و خدا را شکر سال آینده 21 بهمنماه روزی به همین نام در تقویم خواهد بود.
در این آیین لوریس چکناواریان، آهنگساز و رهبر ارکستر، دکتر محمد سریر، آهنگساز و رئیس شورای عالی خانه هنرمندان، دکتر علیاصغر دادبه، استاد دانشگاه در رشته فلسفه، پیمان سلطانی، آهنگساز آلبوم «گفت و شنید»، یارتا یاران، دکلمهکننده اشعار، سعید شفیعیون (ادیب)، خواننده، غلامرضا رضایی، خواننده و هنرمندان و علاقهمندان به ادبیات فارسی و موسیقی ایرانی حضور داشتند.
پیمان سلطانی، آهنگساز این اثر با اشاره به مجموعه آثاری که در سالهای اخیر ساخته، گفت: سالها پیش، درگیر رویه فکری فلاسفه اگزیستانسیالیست بودم. پس از آن گرایشهای ویژهای به حوزه موسیقی مدرن و پستمدرنیسم پیدا کردم و بعد از آن رویه جدیدی را که تأثیر دیدگاههای ادوارد سعید است، دنبال میکنم. سالها پیش کتابی با نام »همگون و ناهمگون» را میخواندم. تلاش ادوارد سعید در گفتوگوی این کتاب این بود که به دنبال یک مرز نامحدود باشیم و یک جغرافیای شاخص را پیگیری نکنیم. همان اندیشه امروز در من ایده ساخت کارهایی مثل «گفتوشنید» را ایجاد کرده است.
سعید شفیعیون(ادیب) خواننده اثر نیز در این آیین اظهار کرد: پیمان سلطانی، آهنگسازی اهل تفکر است و بر همین اساس به من گفت که به دنبال یک فرهنگ و عشق ایرانی است. بنابراین ما، تعریف عشق، زبان، احوال عاشق و زمان دیدار عاشق و معشوق را در آثار ویس و رامین و پیش از آن و حتی تا زلالی خوانساری بررسی کردیم. دیدیم سبک اینها باهم همخوانی ندارد. گفتیم کار نظامی را بخوانیم. «بگفت آنجا به صنعت در چه کوشند/ بگفت انُده خرند و جان فروشند»، آنجا راوی است و ما نمیتوانیم در آن نقش دو پرسوناژ را ایفا کنیم. در نهایت ما از نظامی همان مراتب را از آفرینش انسان، تعریف عشق، بیان احوال عاشق و معشوق و لحظه دیدار را تا پایان پیری انتخاب کردیم. آقای سلطانی هم آنقدر آدم فهیمی بود که به ما اعتماد کرد تا هر کاری را میتوانیم، انجام دهیم.
وی ادامه داد: به پیمان سلطانی گفتم که میدانید چهکار بزرگی انجام دادهایم؟ بیایید روزی را به نام روز نظامی معرفی کنیم تا در تقویم بماند. از همانجا بود که دوستان محبت کردند و نامههایی به مرکز پژوهشهای مکتوب (نامهنگاریهای مکرر و پیوسته) نوشتیم تا اینکه بعد از یک سال و نیم متوجه شدند روزی به نام روز نظامی باید در تقویم باشد و خدا را شکر سال آینده 21 بهمنماه روزی به همین نام در تقویم خواهد بود. بر اساس این اسناد و مدارک بود که گفتم ما انتخاب شدهایم.
یارتا یاران که خوانش اشعار «گفت و شنید» را به عهده داشته، در این آیین گفت: در میان تمام تاریخهایی که وجود دارد، تاریخ هنر راستینترین است که همواره تکرار میشود و همیشه تازه است و هیچوقت کهنه نمیشود، اما تاریخ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی روزی کهنه میشود.
محمد سریر، آهنگساز و رئیس شورای عالی خانه هنرمندان نیز بهعنوان سخنران در آیین رونمایی از آلبوم «گفتوشنید» اظهار کرد: آثار نظامی، امروز در آسیای میانه، آذربایجان، تاجیکستان، افغانستان و حتی بخشهای کردنشین ایران و کشورهای دیگر بسیار محبوبیت دارد. آثاری که او دارد، آثار بزرگ و ارزشمندی است، بهویژه اینکه زندهکننده بخشی از فرهنگ ایرانی است و آنچه در جامعه ایرانی حضور داشته را بیان میکند. یکی از دستمایههای غنی و مهمی که در ادب فارسی میتوان سراغ گرفت، اشعار تغزلی است. اگر به آثار آوازی ساختهشده در موسیقی ایرانی نگاه کنید، اغلب جانمایه را از این آثار تغزلی گرفتهاند و شاید بخشی از ماندگاری آن مربوط به همین موضوع باشد. با این توضیح، رفتن پیمان سلطانی به سمت این اثر، شجاعت میخواست چون وقتی این مهر روی یک کار موسیقایی خورده میشود، همه میآیند تا ببینند چهکاری انجام شده است؟ وقتی اسم نظامی روی یک اثر ثبت میشود، باید تواناییهای ویژه و زیرساخت فکری را در خود داشته باشد.
وی افزود: البته تا آنجا که من میدانم سلطانی در یک خانواده با پیشینه ادبی رشد کرده و شاید همین موضوع انگیزهای بوده برای ساختن آلبوم «گفتوشنید».
سریر گفت: نکتههای کوتاهی را مطرح میکنم؛ در آذربایجان با این توضیح که نظامی متولد گنجه بوده، در باکو مجسمه عظیمی برای او ساختهاند و مردم آنجا خیلی به نظامی افتخار میکنند. آنجا به بعضی از اهالی آن کشور میگفتم یک بیت شعر از نظامی را بخوانید و آنها نمیتوانستند. نکته قابلتوجه این است که آنها نظامی را مال خود کردهاند، درست شبیه همان اتفاقی که برای مولانا افتاده است.
علیاصغر دادبه، استاد فلسفه دانشگاه نیز در بخشی دیگر از این برنامه بیان کرد: جوانان عزیز، اگر ارتباطتان را با این گنجها قطع کنید و روزی فرا برسد اتفاقی که آقای دکتر سریر گفتند( نظامی مال شماست یک بیتش را بخوان) چه خواهید کرد؟ یکی از بزرگان آن دیار، خدایش بیامرزد میگفت که نظامی به ترکی سروده و فارسها آنرا نابود کردهاند و این ترجمه آن است. گفتم من هیچ سخنی ندارم. کسی که این ترجمه را کرده، نظامی است. ایران فرهنگی گسترهای داشته است. اینکه بد نیست. انکارش به سود کیست؟ گنجه و قونیه آن روز از شیراز و اصفهان امروز فارسیتر بوده است. نگذارید کار بهجایی برسد که اگر گفتند یک بیت از نظامی بخوان، ندانی و نتوانی. در خیابان ملاصدرا مصاحبهای با مردم میکردند و میپرسیدند ملاصدرا چه کسی است؟ اغلب شانه بالا میانداختند و عدهای هم میگفتند به گمانم شاعر بوده است. یک آقایی صف را شکست و با جدیت رفت جلو تا بگوید او کیست. گفت: ملاصدرا قصاب بزرگی بوده. گفتند چرا؟ گفت: خب معلوم است اینجا گوشتفروشی ملاصدرا به این عظمت وجود دارد و این خیابان هم، اسمش ملاصدرا است. به هوش باشید. شبی دو بیت بخوانید. فقط دو بیت و این را تکرار کنید که فرهنگ ما در اینهاست.
لوریس چکناواریان، آهنگساز و رهبر ارکستر نیز در سخنانی کوتاه گفت: آقای سلطانی شما آهنگسازی هستید که به فرهنگ ما خدمت کردید. امیدوارم بقیه هم اینکار را بکنند و با وجود آنکه وزارت ارشاد به هنرمندان کمک نمیکند، کار بسازند و در سطح جهانی آنرا ارائه دهند، لااقل خودمان برای مملکت خودمان این فداکاری را انجام دهیم.
نظر شما